پایگاه خبری تحلیلی فرقه نیوز: در اوایل ماه مارس ۲۰۲۵ (۱۵-۱۷ اسفند ۱۴۰۳)، موج فجیعی از خشونتهای فرقهای علیه جامعه علوی در سواحل سوریه رخ داد. طبق برخی از گزارشها، در طول سه روز (۷ تا ۹ مارس) دستکم ۱۴۷۹ غیرنظامی علوی در بیش از چهل نقطه در استانهای طرطوس و لاذقیه قتلعام شدند. پژوهشهای خبرنگاران «رویترز» با بررسی فهرستهای دستنویس قربانیان، بازدید میدانی و مصاحبه با خانوادهها و مقامات، نشان داد که این حملات با هماهنگی گروههای وابسته به رژیم الجولانی- از جمله واحد ۴۰۰، تیپ عثمان، و سرویس امنیت عمومی- انجام شدهاند. البته ابعاد جنایات تکفیریها هنوز ناشناخته است، چند روز پیش بود که منابع آگاه از کشف دهها جسد مثلهشده و بدون سر در روستاهای سوریه و فاش شدن ابعاد جنایت وحشیانه عناصر رژیم تروریستی الجولانی خبر دادند. آنچه رخ داد و شوربختانه به اشکال مختلف رخ خواهد داد، نه فقدان نظم، بلکه نشاندهنده بحران فروپاشی ساختار امنیتی و عمیقترین شکافهای فرقهای سوریه بعد از سقوط «بشار اسد» بود، برخوردی که با خون جامعهای کوچک، آینده هویت جمعی و انسجام ملی را تهدید کرد. حاکمانِ تروریستی که با تغییر لباس و زبان، ژستهای حقوق بشری میگرفتند و ادعای وحدت و عدالت داشتند، با واگذاری اختیارات به پیادهنظامهای وحشی و بیضابطه، نقاطی را هدف گرفتند که هنوز ترس و غم را در خانوادههای علوی به همراه دارد. اکنون، زخمهای عمیق این ناحیه فراتر از یک قتلعام فرقهای، یادآور «پارادوکس» کسانی است که قرار بود خالق امنیت نو باشند، اما خود به منشاء بیاعتمادی و ترور بدل شدند- همانطور که انتظار میرفت!
رد نتایج کمیته تحقیقات و درخواست برای مداخله بینالمللی
حالا شیخ «غزال غزال»، رئیس مجلس اسلامی علوی سوریه، در بیانیهای مخالفت کامل خود را با کمیتههای تحقیقات مربوط به نقضهای حقوق بشر در سوریه اعلام و آن را ابزاری برای سرپوش گذاشتن بر جنایتها و مجرمان دانست. وی گفت: «اقداماتی که مقامات با طایفه دروزی کردند، تکرار کشتارهایشان علیه علویها با این بهانه بود که باقیمانده نظام سابق هستند.» البته بگذریم از اینکه دروزیها حمایتِ رژیم آپارتاید اسرائیل را دارند که آنان را بهانه نفوذ خود در سوریه و ایجاد منطقه حائل برای خود کردهاند! برای مثال، همین دیروز، برخی منابع سوری از فرود چند بالگرد رژیم صهیونیستی در داخل مقر لشکر پانزدهم در شهر سویداء خبر دادند. شیخ غزال تأکید کرد: «ادامه وضعیت کنونی وحدت جغرافیای سوریه را تهدید میکند. اگر اقدامات جدی برای حل سیاسی فراگیر اتخاذ نشود وضعیت دچار فروپاشی میشود. ما خواهان ایجاد نظام سیاسی غیرمرکزی یا فدرالی براساس قانون اساسی هستیم که گروههای مختلف سوریه را راضی کند.» وی خواهان مداخله بینالمللی فوری و ایجاد کمیتههای حقیقتیاب مستقل برای بررسی جنایات صورتگرفته علیه غیرنظامیان شد و گفت: «تداوم اوضاع کنونی تمامیت ارضی و اتحاد سوریه را تهدید میکند.» وی بر لزوم آزادی زندانیان و مجازات عاملان کشتارها و نقضها تأکید کرد و گفت: «سرنوشت طایفه علوی از سرنوشت کل سوریه جدا نیست. پایبندی به وحدت و آرمانها تنها گزینه در برابر پروژههای دودستگی است.» شیخ غزال از جامعه بینالمللی خواست برای پایان دادن به رنج و مشکلات سوریها از طریق راهکار سیاسی عادلانه که ضامن حقوق باشد و عدالت را برای تمام طرفها محقق کند، فشار واقعی بیاورند.
حملات داعش علیه مواضع نظامی نیروهای قسد
آنچه از نتایج سقوط اسد در سطور پیشین گفته شد، تنها بخشی از هرجومرجِ حکومتِ تروریستها بود! در بخشهای دیگری از خاک سوریه هم درگیریهای دیگری در جریان است. نیروهای دموکراتیک سوریه (قسد) حملات همزمان گروه تروریستی داعش را در شرق سوریه دفع کردند، این حملات که در منطقه البصیره، واقع در شرق دیرالزور، رخ داد، منجر به درگیری گسترده شد. در نتیجه حمله اعضای گروه تروریستی داعش به روستای الزر در منطقه البصیره یکی از نیروهای قسد کشته و یک تن دیگر زخمی شد. منابع نظامی اعلام کردند که پس از این حمله، نیروهای قسد به منبع آتش پاسخ دادند و با اعضای گروه تروریستی داعش که در این منطقه سنگر گرفته بودند، وارد درگیری شدند.
هشدار ترکیه
ترکیه نیز که یک پای فتنه سوریه است گویا با نگرانی حوادث سوریه را دنبال میکند. «هاکان فیدان»، وزیر امورخارجه ترکیه، اعلام کرد که آنکارا پس از بروز درگیری میان عشایر بدوی و جامعه دروزی در استان سویداء در جنوب سوریه، تحرکاتی را در مناطق شمالی، جنوبی، شرقی و غربی این کشور رصد کرده است. فیدان در گفتوگو با شبکه محلی «NTV» با اشاره به این تحرکات، هشدار داد: «ما به عنوان ترکیه موظف بودیم نسبت به خطر تجزیه سوریه هشدار دهیم و این کار را انجام دادیم، چراکه خواهان حفظ وحدت و تمامیت ارضی سوریه هستیم.» وی با تأکید بر اهمیت سوریه برای امنیت ملی ترکیه، خاطرنشان کرد که حفظ ثبات، نظام و وحدت در کشورهای همسایه برای آنکارا از اولویت برخوردار است. بگذریم از تحلیل آنچه ترکیه به دنبال آن است که بارها در همین صفحه روزنامه درباره آن نوشته شده است.
در پایان گفتنی است، در خلال سالهای گذشته، تجربه تاریخی سوریه بارها نشان داده که هرگاه توازن درونی میان اقلیتها و اکثریتهای مذهبی، قومی و سیاسی بر هم خورده، نیروهای خارجی با اهداف ژئوپلیتیکی، پوشش «مبارزه با افراطگرایی» یا «حمایت از اقلیتها» را ابزار نفوذ خود قرار دادهاند. در دهههای اخیر، رژیم اسرائیل با سیاست ایجاد «کمربندهای امنیتی» از اقلیتهای همسو در اطراف مرزهای شمالی خود، بارها در فرآیند مهندسی فرقهای سوریه مداخله کرده و موجب تعمیق گسلهای مذهبی شده است. از سوی دیگر،
ترکیه با اجرای پروژههای «منطقه امن»، عملاً دست به تغییر بافت
جمعیتی و بیثباتسازی شمال سوریه زده است، که با اسناد منتشرشده توسط سازمان «دیدهبان حقوق بشر» و گزارشهای شورای حقوق بشر سازمان ملل نیز تطابق دارد. تمام اینها پس از سقوط دولت اسد سرعتی سرسامآور پیدا کرده است.
در این میان، رژیم الجولانی نیز به عنوان بازوی محلی این مهندسی منطقهای، با سوءاستفاده از خلأ قدرت پس از فروپاشی دولت مرکزی، ساختاری پلیسی، فرقهگرا و سرکوبگر ایجاد کرده است. گزارشهای میدانی متعدد از دیدهبان حقوق بشر، سازمان عفو بینالملل و خبرنگاران میدانی مستقل، مدارکی دال بر استفاده از شکنجه، حذف فیزیکی، تبعیض فرقهای، و سرکوب سیاسی توسط نیروهای این رژیم محلی را تأیید کردهاند. چرخش زبان این گروه از شعارهای جهادی به گفتمان دیپلماتیک
تغییری در رفتار میدانیاش نداشته است و همچنان اصل «غیرخودیزدایی» محور عملیات نظامی و امنیتی آن باقیمانده است. از منظر تاریخی، تجارب مشابه در لبنان دهه ۸۰ و عراق پس از ۲۰۰۳ نشان میدهند که مداخله ترکیه و اسرائیل با واسطهگری گروههای نیابتی و سرکوب اقلیتهای مذهبی، نهتنها راهحلی برای بحران نبوده، بلکه بذر فروپاشی بیشتر را در تاروپود جوامع منطقه پاشیدهاند. بنابراین، بازخوانی تاریخ با نگاه انتقادی نسبت به این بازیگران و اسناد مستند بینالمللی، مهر تأییدی است بر آنچه امروز در خاک سوریه در حال تکرار است.
منبع: کیهان