۱۴:۳۴
۱۴۰۴/۰۷/۲۰

مروری بر وضعیت حکومت عربستان در دوره زعامت دینی عبدالعزیز آل الشیخ

مروری بر وضعیت حکومت عربستان در دوره زعامت دینی عبدالعزیز آل الشیخ
روزهای آغازین مهرماه بود که خبرگزاری های منطقه، خبر مرگ عبدالعزیز آل الشیخ (مفتی اعظم وهابیت در عربستان) را منتشر کردند. به همین بهانه در نوشتار پیش رو به برخی از بحران های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی عربستان که در سایه سار انفعال، سکوت و یا بهتر است بگوییم همراهی این زعیم وهابیت با سیاست ها و عملکرد نامشروع آل سعود رخ داده اند، اشاره می شود.
کد خبر: ۱۸۶۱۱

پایگاه خبری تحلیلی فرقه نیوز: ۲۳ سپتامبر ۲۰۲۵ (مصادف با ۳۰ ربیع الاول ۱۴۴۷ هجری قمری و ۱ مهر ۱۴۰۴ شمسی)، رسانه‌های مطرح منطقه خبر از مرگ عبدالعزیز بن عبدالله، ملقب به آل الشیخ (نهمین زعیم دینی وهابیت) را مخابره کردند. [۱]از این رو مشاهده می‌شود در بسیاری از این سایت‌ها و خبرگزاری ها، عملکرد ۲۷ ساله او به عنوان مفتی اعظم وهابیان مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. فارغ از محتوای تمامی نوشته جات و یادداشت‌های موجود در این باره، نگارنده در نوشتار حاضر، مروری گذرا بر وضعیت فرهنگی، اجتماعی و سیاسی عربستان در دوره زعامت عبدالعزیز آل الشیخ خواهد داشت. البته پرواضح است ضرورت اقتضاء می‌کند قبل از ورود به بحث، ضمن تعریف منصب آل الشیخ، همچنین نگاه مختصری نیز به زندگانی عبدالعزیز بن عبدالله آل الشیخ داشته باشیم.

 

آشنایی با منصب «آل الشیخ»

هنگامی که محمد بن عبدالوهاب موسس وهابیت در ابتدای تبلیغ فرقه ضاله اش از بلاد گوناگونی همچون «حریملاء» و «عیینه» اخراج شد، به شهر «درعیه» رفته و در آنجا کرسی درسی را دایر نمود. یکی از بستگان محمد بن سعود (حاکم درعیه) که در این جلسات شرکت می‌کرد، خبر ورود محمد بن عبدالوهاب را به او داد. از این رو محمد بن سعود ضمن دیدار با موسس وهابیت، تصمیم گرفت از او در جهت انتشار آزادانه افکار انحرافی اش حمایت کند. نکته حائز اهمیت در این ماجرا آن است که در همان گفت‌و‌گو‌های اولیه، دو طرف توافق کردند مسوولان امور سیاسی حکومت، از میان فرزندان و ذریه محمد بن سعود معین گردند و زعامت دینی نیز به فرزندان و نوادگان محمد بن عبدالوهاب برسد. [۲]از این رو دو منصب «آل سعود» و «آل شیخ» در حکومت وهابیت تاسیس شد.

پرواضح است هدف از تاسیس منصب آل الشیخ، توجه دادن هر چه بیشتر مردم و حاکمان وهابیت نسبت به تعالیم و مبانی فکری محمد بن عبدالوهاب بوده است. به سخنی دیگر شاید بتوان مهم‌ترین وظیفه آل الشیخ را مراقبت از عدم ایجاد انحرافات دینی در میان وهابیان (اعم از ملت یا حاکمیت) به حساب آورد.

بایسته ذکر است به جز عبدالعزیز بن باز (هشتمین مفتی اعظم وهابیت) که از نسل موسس وهابیت محسوب نمی‌شد و لذا شرایط لازم برای تصاحب منصب زعامت دینی وهابیان را دارا نبود و به صورت بسیار عجیبی توسط پادشاه وقت عربستان، به عنوان زعیم دینی این فرقه منصوب شد، مابقی حاکمان دینی وهابیت از جمله عبدالعزیز بن عبدالله آل الشیخ، از نسل محمد بن عبدالوهاب بوده‌اند.

 

نگاهی اجمالی به زندگانی عبدالعزیز آل الشیخ

عبدالعزیز بن عبدالله آل الشیخ در ۳ ذی الحجه ۱۳۶۲ هجری قمری، در مکه مکرمه متولد شد. [۳]۱۱ ساله بود که قرآن را حفظ کرد. [۴]پس از حفظ قرآن، به فراگیری علوم شرعی مشغول شد بدین شکل که سال‌های ۱۳۷۴ تا ۱۳۸۰ هجری قمری نزد محمد بن ابراهیم آل الشیخ شاگردی کرد. همچنین از سال ۱۳۷۷ هجری قمری به بعد نیز در کرسی درس عبدالعزیز بن باز حاضر شد. [۵]

عبدالعزیز آل الشیخ در سال ۱۳۸۰ هجری قمری وارد دانشگاه الشریعه ریاض شد و نهایتا در سال تحصیلی ۱۳۸۳ – ۱۳۸۴ هجری قمری توانست مدرک لیسانسش را از این دانشگاه اخذ کند. [۶]

وی در سال ۱۳۹۲ هجری قمری به تدریس در دانشگاه الشریعه ریاض پرداخت و علاوه بر آن، همچنین به عنوان استاد راهنمای پایان نامه‌های فوق لیسانس و رساله‌های مقطع دکترا مشغول به فعالیت شد. [۷]

۱۴۰۷ هجری قمری سال مهمی برای عبدالعزیز آل الشیخ بود چرا که او در این سال به عضویت در هیئت کبارالعلماء عربستان درآمد. [۸]

عبدالعزیز بن عبدالله آل الشیخ، در سال ۱۴۱۶ هجری قمری، از سوی حکومت آل سعود به عنوان نائب مفتی اعظم عربستان (یعنی بن باز)، معرفی شد [۹]. او پس از مرگ عبدالعزیز بن باز در محرم الحرام ۱۴۲۰ قمری [۱۰]، با حکم ملک فهد (پادشاه وقت عربستان) بر مسند زعامت دینی وهابیت تکیه زد. [۱۱]

بدون شک کشور و حکومت وهابی مسلک عربستان در دوران زعامت دینی عبدالعزیز آل الشیخ، دستخوش اتفاقات و حوادث نامیمون فراوانی بوده است که این مسئله یا از افول قدرت زعیم دینی وهابیت خبر می‌دهد و یا به معنای تغییر ذائقه مفتیان وهابی خواهد بود. در ادامه به برخی از مهم‌ترین چالش‌های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی عربستان در دوره مسوولیت عبدالعزیز آل الشیخ اشاره می‌شود.

 

مهم‌ترین چالش‌های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی عربستان در دوران زعامت عبدالعزیز آل الشیخ

همانطور که پیش‌تر گفته شد ملک فهد (از پادشاهان عربستان) در سال ۱۴۲۰ هجری قمری، عبدالعزیز آل الشیخ را به عنوان مفتی اعظم وهابیت مشخص کرد. طبعا نفس چنین انتصابی متضمن دو پیام ذیل می‌باشد:

اولا: جایگاه زعمای دینی این فرقه، در دهه‌های اخیر به شدت افول کرده است چرا که در دوره اول حکومت وهابیان، حاکم سیاسی، با نظر زعیم دینی انتخاب می‌شد [۱۲]حال آنکه در دوره‌های بعد، به ویژه در دوره سوم وهابیت، زعیم دینی با نظر حاکم سیاسی منصوب می‌گردد.

ثانیا: مهم‌ترین پیامد و اثر انتخاب مفتی اعظم توسط حکومت آن است که زعیم دینی برای بقاء بر مَسنَدش، راهی جز صحه گذاشتن و توجیه عملکرد نادرست حاکمان سیاسی نخواهد داشت. از این رو مشاهده می‌کنیم در دهه‌های اخیر، عبدالعزیز آل الشیخ و سایر مفتیان اعظم وهابیت، نه تنها در برابر جنایات و انحرافات آل سعود اعتراضی نکرده‌اند، بلکه همواره به عنوان بازوان حاکمیت، درصدد مشروعیت بخشی به اقدامات دربار پادشاهی بوده‌اند. چنانکه در سال‌های زعامت عبدالعزیز آل الشیخ، وی نه تنها معترض سیاست‌های آل سعود در حوزه مباحث فرهنگی، اجتماعی و سیاسی نبوده، بلکه در مکاتباتی نیز عملکرد حکام سیاسی عربستان را تائید کرده است. چنانکه وی در بیانیه‌ای که در سال ۱۴۴۳ هجری قمری، و به مناسبت هفتمین سالروز به پادشاهی رسیدن ملک سلمان بن عبدالعزیز صادر کرده است، به تمجید از عملکرد وی و پسرش محمد پرداخته است. عبدالعزیز آل الشیخ در بخشی از این بیانیه تصریح می‌کند: «ان من فضل الله علی المملکه، ان انعم علیها برجال مخلصین التزموا بکتاب الله و سنه رسوله الکریم (صلی الله علیه وآله) فی کل شوون الحیاه، منذ الملک الموسس، مرورا بابنائه الملوک من بعده و وصولا الی خادم الحرمین الشریفین الملک سلمان و ولی عهده الامین صاحب السمو الملکی الامیر محمد بن سلمان، ولی العهد نائب رئیس مجلس الوزراء وزیر الدفاع، حیث تمیز عهدهما بانجازات ضخمه و استثنائیه لیس لها مثیل فی تاریخ المملکه مما کان له آثار حمیده فی تحقیق المصالح الکبری لبلاد الحرمین الشریفین بشکل خاص، و المصالح العلیا للامه الاسلامیه بشکل عام.» [۱۳]یکی از موهبت‌های پروردگار نسبت به مملکت سعودی، این است مردانی مخلص که در تمامی شوون زندگی، به کتاب خدا و سنت رسول او (صلی الله علیه وآله)، پایبند هستند را به این مملکت ارزانی داشته است. خادم الحرمین الشریفین ملک سلمان و پسرش محمد (ولی عهد و وزیر دفاع کنونی عربستان)، نیز از جمله افرادی هستند که در سرتاسر زندگی شان به کتاب خدا و سنت نبوی ملتزم بوده‌اند. در دوران حکمرانی این ۲ نفر (سلمان بن عبدالعزیز و محمد بن سلمان)، دستاورد‌های استثنائی در حال وقوع است که در تاریخ مملکت سعودی، نظیری برای آن وجود ندارد. این دستاوردها، آثار خوبی برای مردمان مناطق مختلف عربستان و همچنین تمام امت اسلامی در پی داشته است!

 

به هر حال همانطور که پیش‌تر نیز گفته شد، دوران زعامت عبدالعزیز آل الشیخ (مصادف با دوران پادشاهی ملک عبدالله و ملک سلمان)، مملو از چالش‌ها و بحران‌های متعددی بوده است که در ادامه به برخی از این موارد اشاره می‌شود:

طرح صلح ملک عبدالله

در سال ۲۰۰۲ میلادی، ملک عبدالله بن عبدالعزیز (پادشاه وقت عربستان) طرح صلحی با نام «طرح صلح اعراب با اسرائیل» را ارائه کرد که در بخشی از این طرح می‌خوانیم: «به شرط عقب نشینی اسرائیلی‌ها تا مرز‌های ۴ ژوئن سال ۱۹۶۷ میلادی و حل مشکل پناهجویان فلسطینی بر اساس قطعنامه ۱۹۴ سازمان ملل متحد، روابط اسرائیل و جهان عرب و مسلمانان، عادی سازی شود.» [۱۴]

البته در نظام پادشاهی عربستان این طرح، طرح جدیدی نبوده، بلکه چند سال قبل‌تر از دوران سلطنت عبدالله بن عبدالعزیز، شبیه آن را ملک فهد (یکی دیگر از پادشاهان عربستان) نیز پیشنهاد کرده بود که همان موقع با واکنش جدی بسیاری از علمای بیدار جهان اسلام روبه رو شد. چنانکه حضرت امام خمینی (ره) در مواجهه با طرح صلح ملک فهد فرمودند: «ابرقدرت‌ها می‌خواهند انسانیت، انسان‌ها را تحت سلطه قرار دهند، و ما و شما و هر مسلمانی مکلف است که در مقابل آنها بایستد و سازش نکند و طرح‏هایی از قبیل طرح سادات و فهد را رد کند. بر ما واجب است که این‏گونه طرح‏ها را که به نفع مستضعفین نیست محکوم نماییم.» [۱۵]

برهمین اساس به جرات می‌توان گفت: ضرورت محکوم کردن طرح‌های استعماری نظیر طرح صلح ملک عبدالله، امری بدیهی است؛ حال باید پرسید: عبدالعزیز آل الشیخ در واکنش با چنین طرح‌هایی چه موضعی اتخاذ کرده است؟ البته نگارنده عبارتی از او در جهت محکومیت طرح مزبور نیافته است.

بایسته ذکر است خیانت حکام سعودی (آن هم در سایه انفعال مفتیان وهابی عربستان) به آرمان‌های فلسطین به اینجا ختم نمی‌شود، بلکه در سال‌های اخیر نیز خبرگزاری‌های مطرح منطقه و جهان، اخباری مبنی بر تلاش آل سعود برای عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی را مخابره کرده‌اند. [۱۶]

 

همکاری و شراکت گسترده آل سعود با مستکبرانی همچون آمریکا

به جرات می‌توان ایالات متحده را مصداق اتم و اکمل استکبار جهانی قلمداد کرد. حکومت مستکبری که در راستای ضربه زدن و تسلط بر دیگر کشور‌ها به ویژه سرزمین‌های اسلامی از هیچ تلاشی فروگذار نکرده و در این مسیر، جنایات بزرگی (اعم از قتل، غارت و تخریب دارایی‌های مظلومین) را نیز مرتکب شده است. از این رو مشاهده می‌شود در سال‌های ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی، رابطه دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران با آمریکا به طور کلی قطع شد و امامین انقلاب، همواره ضمن تاکید بر لزوم دشمنی با ایالات متحده، همچنین ابعاد دشمنی این کشور با امت اسلامی را تبیین فرموده‌اند. با این همه مشاهده می‌شود برخی از حاکمان کشور‌های مسلمان نظیر آل سعود، در قبال روسای جمهور و سایر سیاستمداران آمریکایی، نرد عشق باخته و با آنها روابط گرمی داشته‌اند. تا جایی که در سفر‌های روسای جمهور آمریکا به عربستان، رقص شمشیر آنان با حکام سعودی، از جمله برنامه‌های متداول این سفر‌ها محسوب می‌شود. [۱۷]

البته روابط حاکمان سیاسی عربستان به همین جا خلاصه نمی‌شود، بلکه در طول دهه‌های اخیر کمتر فردی است که از همکاری‌های گسترده اقتصادی، سیاسی مابین سعودی‌ها و آمریکایی‌ها و همچنین کمک همه جانبه سردمداران کاخ سفید به آل سعود در جهت ارتکاب جنایاتی همانند تجاوز به یمن، بی اطلاع باشد.

در این میان آنچه موجب تاسف خواهد شد، این است که انتظار می‌رفت عبدالعزیز آل الشیخ، سعودی‌ها را از شراکت و همکاری با ایالات متحده (به عنوان کشوری مستکبر که خون مسلمانان زیادی را ریخته است)، منع می‌کرد. حال آنکه نگارنده موضعی از مفتی اعظم عربستان در این راستا پیدا نکرده است بلکه به ادعای برخی از خبرگزاری ها، او حتی مردم را از لعن و نفرین آمریکا برحذر داشته است. [۱۸]

 

حمله عربستان به یمن

پس از سقوط حکومت وقت یمن و روی کار آمدن انصارالله در این کشور، عربستان سعودی با همکاری چند کشور دیگر از جمله آمریکا، در سال ۱۴۳۶ هجری قمری (مصادف با ۲۰۱۵ میلادی) به یمن حمله کرد. آل سعود در این حمله ددمنشانه که حدودا ۷ سال به طول انجامید، جنایات بزرگی از جمله کشتار بیش از ۴۵ هزار نفر از مردم مظلوم یمن و همچنین تخریب بسیاری از مناطق مسکونی، زیرساخت‌ها و بازار‌های این کشور را مرتکب شد. [۱۹]

در این میان، عبدالعزیز آل الشیخ (به عنوان مفتی اعظم وهابیت)، نه تنها خواستار پایان جنگ نشد و حاکمان سیاسی عربستان را بابت وقوع این جنایات مذمت نکرد، بلکه مواضعی را همسو با سیاست‌های ظالمانه آل سعود اتخاذ نمود. به عنوان نمونه عبدالعزیز آل الشیخ، در ماه‌های ابتدایی حمله عربستان به یمن، انصارالله را گروهی جنایتکار، گناهکار، ظالم و دارای افکار خبیث معرفی کرد؟! [۲۰]

عجیب‌تر آنکه عبدالعزیز آل الشیخ، در آن دوران، از مردم درخواست می‌کرد تا برای پیروزی نیرو‌های مسلح عربستان در جنگ مزبور، دعا کنند! [۲۱]

 

فاجعه منا

یکی دیگر از فجایع تاسف بار دوره زعامت دینی عبدالعزیز آل الشیخ، وقوع فاجعه منا در مهرماه ۱۳۹۴ است که منجر به کشته و یا مفقود شدن بیش از ۲۹۰۰ نفر از حاجیان بیت الله الحرام شد. [۲۲]

بدون شک این حادثه در خوش بینانه‌ترین حالت، نشان دهنده بی کفایتی و بی تدبیری دولت عربستان بود. پر واضح است از آنجایی که سرزمین حرمین شریفین، متعلق به همه مسلمین می‌باشد، بنابراین بدون شک، در آن دوران بر همه علمای مسلمان فرض بود تا آل سعود را به جهت وقوع این فاجعه دردناک مورد بازخواست قرار دهند. [۲۳]

با این حال عبدالعزیز آل الشیخ، نه تنها حاکمیت سیاسی را به خاطر حادثه مذکور، مذمت نکرده و از امت اسلامی نیز عذرخواهی نکرد، بلکه در دیدار با محمد بن نایف بن عبدالعزیز (ولیعهد وقت عربستان)، ضمن آنکه، فاجعه منا را قضا و قدر الهی پنداشت، همچنین گفت: «شما در حادثه‌ای که رخ داده مسئول نیستید، چرا که تمام آنچه در اختیار و توان داشتید ارائه کردید، اما در مورد این حادثه کاری از عهده انسان بر نمی‌آید چرا که قضا و قدری بوده که انسان در آن نقش نداشته و به هر حال رخ می‌داد!» [۲۴]

 

ظهور و بروز گسترده ناهنجاری‌های اخلاقی در عربستان سعودی

یکی دیگر از اتفاقات ناخوشایندی که در سایه سکوت و انفعال عبدالعزیز آل الشیخ در طول این سال‌ها در عربستان، شاهد بوده‌ایم، مسئله بروز گسترده ناهنجاری‌های اخلاقی در این کشور است. به سخنی دیگر بسیاری از محدودیت‌های ظاهری که در گذشته نه چندان دور، در عربستان وجود داشتند، در ایام زعامت دینی عبدالعزیز آل الشیخ رفع شده‌اند. تا جایی که در این سال‌ها مشاهده می‌کنیم زنان خواننده، آزادانه و به راحتی در کنسرت‌های عربستان به اجرای برنامه می‌پردازند [۲۵]و همچنین آنطور که برخی از خبرگزاری‌ها خبر داده‌اند محدودیت‌های پوشش بانوان در سواحل این کشور برداشته شده‌اند! [۲۶]

جالب‌تر آنکه وهابیان عربستان، در دهه‌های قبل، مخالف اموری همچون صدور گواهینامه رانندگی برای بانوان بوده‌اند [۲۷]، ولیکن در سال‌های اخیر می‌بینیم با تصویب حکومت عربستان، بانوان این کشور نیز می‌توانند برای دریافت گواهینامه اقدام نمایند. [۲۸]

به هر حال این مهم نیز نشان می‌دهد عبدالعزیز آل الشیخ در دوران زعامتش نه تنها بابت رد شدن آل سعود از خطوط قرمز وهابیان، سکوت اختیار نموده، همچنین حتی در قبال جنایات سعودی‌ها و بروز ناهنجاری‌های اخلاقی در سرزمین حرمین شریفین نیز کاملا منفعلانه عمل کرده است.

طبعا تبیین تمامی اتفاقات و حوادث دوران زعامت عبدالعزیز آل الشیخ، نیازمند نوشتاری مفصل‌تر می‌باشد، لذا نگارنده به همین میزان بسنده می‌نماید.

 

جمع بندی

بدون شک ایجاد منصب «آل الشیخ» از سوی محمد بن عبدالوهاب با هدف مراقبت جدی بر اجرای دقیق مبانی وهابیت بوده است. با این حال از آنجایی که در دهه‌های اخیر، عهده دار منصب مذکور توسط حاکمان سیاسی وهابیت معین می‌گردد، لذا مشاهده می‌کنیم در این سال ها، زعمای دینی این فرقه از جمله عبدالعزیز آل الشیخ، نه تنها به سیاست‌ها و عملکرد غلط و نامشروع آل سعود اعتراضی نکرده‌اند، بلکه همواره حامی جدی این سیاست‌ها و اقدامات بوده‌اند. شایان ذکر است چنین حمایتی یا به جهت حفظ منصب زعامت دینی بوده و یا نشان دهنده عقب نشینی مفتیان وهابیت از اصول قطعیه دین مبین اسلام و حتی تفکرات انحرافی محمد بن عبدالوهاب می‌باشد.

[۱]. سایت رسمی روزنامه الشرق الاوسط، رحیل الشیخ عبد العزیز آل الشیخ، تاریخ انتشار: ۲۳ سبتامبر ۲۰۲۵ م.
۲. ابوحاکمه، احمد مصطفی. لمع الشهاب، ص ۳۰ و ۳۱، بی جا، بی تا.
[۳]. هیئت علماء دراسات و بحوث تحت نظر عبدالعزیز آل الشیخ، مجلة البحوث الإسلامیة، ج ۵۶، ص ۳۷۷، بی جا، بی تا.
[۴]. پایگاه رسمی عبدالعزیز بن عبدالله آل الشیخ.
[۵]. هیئت علماء دراسات و بحوث تحت نظر عبدالعزیز آل الشیخ، مجلة البحوث الإسلامیة، ج ۵۶، ص ۳۷۷، بی جا، بی تا.
[۶]. پایگاه رسمی عبدالعزیز بن عبدالله آل الشیخ.
[۷]. هیئت علماء دراسات و بحوث تحت نظر عبدالعزیز آل الشیخ، مجلة البحوث الإسلامیة، ج ۵۶، ص ۳۷۸، بی جا، بی تا.
[۸]. همان.
[۹]. همان، ص ۳۸۰.
[۱۰]. خبرگزاری الجزیره، عبد العزیز بن باز، تاریخ انتشار: ۲۴ فوریه ۲۰۱۶ م.
[۱۱]. جمعی از نویسندگان، مجلة البحوث الإسلامیة، ج ۵۶، ص ۳۷۵، بی جا، بی تا.
[۱۲]. «چنانکه محمد بن عبدالوهاب از مردم بیعت گرفت تا پس از مرگ عبدالعزیز بن محمد بن سعود، پسر او یعنی سعود بن عبدالعزیز حاکم سیاسی بر وهابیون شود.» فاسیلیف، تاریخ العربیه السعودیه، ص ۱۲۱، بیروت، شرکه المطبوعات، چاپ اول، ۱۹۹۵ م.
۱۳. https://sabq.org/NHYvGL
[۱۴]. خبرگزاری اسپوتنیک فارسی، رقص با شیطان، ۱۰ ژوئن ۲۰۱۵ م.
[۱۵]. پرتال امام خمینی (ره)، سخنان مهم امام (ره) به اعضای امل چه بود؟، تاریخ انتشار: ۶ آبان ۱۴۰۳.
[۱۶]. خبرگزاری تسنیم، افشای دیدار نتانیاهو با بن‌سلمان؛ جزئیات سفر اسرارآمیز به «نئوم» عربستان، تاریخ انتشار: ۳ آذر ۱۳۹۹.
[۱۷]. خبرگزاری میزان، رقص شمشیر ترامپ و تیلرسون در عربستان، تاریخ انتشار: ۳۱ شهریور ۱۳۹۶.
[۱۸]. خبرگزاری العالم، مفتی عربستان: نفرین کردن آمریکا حرام است، تاریخ انتشار: ۱۱ آبان ۱۳۹۱.
[۱۹]. خبرگزاری تسنیم، نگاهی آماری به فجیع‌ترین جنایات عربستان در جنگ یمن، تاریخ انتشار: ۲۰ بهمن ۱۴۰۰.
[۲۰]. خبرگزاری فرانس ۲۴ (به زبان عربی)، مفتی السعودیة یهاجم الحوثیین فی خطبة عرفة والسلطات تحظر حمل الأعلام أثناء الحج، تاریخ انتشار: ۲۴ سپتامبر ۲۰۱۵ م.
[۲۱]. خبرگزاری تابناک، توجیه عجیب مفتی سعودی درباره تجاوز به یمن، تاریخ انتشار: ۲۷ فروردین ۱۳۹۴.
[۲۲]. خبرگزاری ایسنا، آمار کشته‌های کشور‌ها در منا، تاریخ انتشار: ۱۳ مهر ۱۳۹۴.
[۲۳]. چنانکه رهبر انقلاب (مدظله العالی) در آن سال‌ها عبارات فراوانی را علیه حکومت عربستان در این ماجرا، بیان فرمودند؛ به عنوان نمونه در یکی از فرمایشات معظم له در این باره می‌خوانیم: «حکّام سعودی یک عذرخواهیِ زبانی از دنیای اسلام نکردند! چقدر اینها وقیحند، چقدر بی‌شرمند! آیا این کوتاهی‌ای که اینها کردند، سوءتدبیری که نشان دادند، بی‌کفایتی‌ای که به خرج دادند -حالا بعضی میگویند تعمّد، ولو آن هم نباشد- نفْس این بی‌تدبیری و بی‌کفایتی یک جرم است برای یک مجموعه‌ی دولتی و سیاسی؛ چطور نتوانستید اداره کنید؟» بیانات در دیدار خانواده‌های شهدای منا در تاریخ ۱۷ شهریور ۱۳۹۵.
[۲۴]. باشگاه خبرنگاران جوان، فاجعه منا، نتیجه جنگ قدرت شاهزادگان سعودی، تاریخ انتشار: ۶ مهر ۱۳۹۴.
[۲۵]. پایگاه خبری بی بی سی (فارسی)، اولین کنسرت یک خواننده زن در ریاض برگزار شد، تاریخ انتشار: ۱۶ آذر ۱۳۹۶ ه‌ش.
[۲۶]. پایگاه خبری ایندیپندنت (فارسی)، سواحل عربستان پس از تغییرات اجتماعی رونق گرفته است، تاریخ انتشار: ۲۵ مهر ۱۴۰۰ ه‌ش.
[۲۷]. چنانکه بن عثیمین درباره حکم رانندگی زنان چنین می‌نویسد: «نحن لا ننکر أصل قیادة المرأة للسیارة، فلیس هو فی ذاته منکراً، لکن لما یترتب علیه من المفاسد الکثیرة العظیمة نمنع» ما اصل رانندگی زنان را زیر سوال نمی‌بریم، و لذا اصل آن را نمی‌توان امری منکر تلقی کرد ولیکن، چون بر رانندگی زنان، مفاسد فراوانی مترتب است، لذا آن را منع می‌کنیم. العثیمین، محمد بن صالح، لقاء الباب المفتوح، جزء ۴۹، ص ۱۷، بی جا، بی تا.
[۲۸]. پایگاه خبرگزاری العربیه، الملک سلمان یأمر بإصدار رخص قیادة السیارات للمرأة، تاریخ انتشار: ۲۶ سپتامپر ۲۰۱۷ م.
 
منبع: پایگاه پژوهشی تخصصی وهابیت شناسی
گزارش خطا
ارسال نظر