۰۹:۱۱
۱۴۰۴/۰۶/۰۳
بررسی یک باور تاریخی و عامیانه

«نحوست ماه صفر»؛ حقیقت یا خرافه؟

«نحوست ماه صفر»؛ حقیقت یا خرافه؟
باور به «نحوست ماه صفر» قرن‌هاست در فرهنگ عامیانه ریشه دوانده، اما بررسی قرآن و روایات معتبر نشان می‌دهد هیچ پشتوانه‌ای برای این تصور وجود ندارد. صفر نه نحس است و نه فرخنده؛ این انسان است که با انتخاب‌های درست یا نادرست، برکت یا شومی را رقم می‌زند.
کد خبر: ۱۸۴۹۸

پایگاه خبری تحلیلی فرقه نیوز: در حالی که باور به «نحوست ماه صفر» قرن‌ها در گوشه و کنار فرهنگ عامه مسلمانان مانند نغمه‌ای تکراری زمزمه شده و نسل به نسل منتقل گردیده، ریشه‌یابی آن نشان می‌دهد که این باور بیش از آنکه پشتوانه‌ای وحیانی یا عقلی داشته باشد، ساخته‌وپرداخته ذهنیت‌های تاریخی، رخدادهای تلخ و گاه خرافات رایج بوده است. این نوع نگاه، زمان را از واقعیت بی‌طرف و الهی خود خارج کرده و با برچسب «شوم» یا «نحس» در ذهن مردم نشاند‌ه است؛ برچسبی که در طول تاریخ، بی‌آنکه به محک عقل و قرآن گذاشته شود، به مرور در باور عمومی رسوب کرده است.

دامن زدن به چنین باوری پیامدهایی فراتر از یک تصور ساده دارد:

کاشتن بذر ترس و اضطراب بی‌دلیل در زندگی روزمره و تبدیل روزهای عادی به کابوس‌های ذهنی.

کشاندن جامعه به مسیر تسلیم در برابر خرافات و بی‌اعتنایی به نقش اراده، تدبیر و عمل صالح.

کند کردن یا حتی فلج کردن تصمیم‌گیری‌ها در حوزه‌های اجتماعی، اقتصادی و خانوادگی به بهانه نحسی زمان.

فاصله گرفتن از توحید حقیقی و افتادن در دام نگاهی که بر اساس عوامل موهوم، نه سنت الهی، جهان را تفسیر می‌کند.

با حجت الاسلام دکتر احمد منصوری ماتک گفت‌وگو کردیم؛ پژوهشگری که با تکیه بر تحلیل عقلی، آیات قرآن و روایات معتبر، پرده از واقعیتی مهم برداشت: باور به «نحوست ماه صفر» ریشه‌ای در منطق وحی و عقل ندارد و بیشتر زاییده حوادث تلخ تاریخی و فرهنگ عامه است. او یادآور شد که در نگاه دینی، زمان فی‌نفسه منشأ خیر یا شر نیست و این انسان است که با انتخاب‌های درست یا خطا، برکت یا شومی را رقم می‌زند. منصوری ماتک تأکید کرد: دامن زدن به این خرافه، جز ایجاد نگرانی بی‌دلیل، سست شدن اراده و غفلت از توحید ناب، ثمری ندارد و راه درست آن است که با توکل بر خدا و عمل صالح، هر روز و ماه را به فرصتی برای رشد و نورانیت تبدیل کنیم.

 

نحوست ماه صفر؛ بررسی عقلی و نقلی

مسئله «نحوست ماه صفر» در فرهنگ عامیانه رواج داشته است. اما پرسش اساسی این است که آیا این باور، پشتوانه‌ای عقلی، قرآنی یا روایی معتبر دارد؟

از منظر عقل، زمان صرفاً ظرف وقوع حوادث است و فی‌نفسه منشأ خیر یا شر ذاتی نیست.  این اعمال و رفتار انسان‌ها هستند که به یک مقطع زمانی، ارزش یا رنگ شومی می‌بخشند. به تعبیر دیگر، «فال بد» و «نحس‌پنداری» بیش از آنکه ریشه در واقعیتی خارجی داشته باشند، یک تلقی ذهنی و فرهنگی هستند که می‌توانند بر رفتار و تصمیمات فرد اثر منفی بگذارند.

بررسی قرآنی 

در قرآن کریم هیچ آیه‌ای به نحوست ماه صفر اشاره نکرده است. تنها در دو آیه، سخن از «ایام نحسات» قوم عاد آمده است: «إِنّا أَرْسَلْنا عَلَیْهِمْ ریحاً صَرْصَراً فی یَوْمِ نَحْسٍ مُسْتَمِرٍّ» (قمر، ۱۹) و «فَأَرْسَلْنا عَلَیْهِمْ ریحاً صَرْصَراً فی أیّامٍ نَحِساتٍ» (فصلت، ۱۶)؛ این تعابیر به دلیل وقوع عذاب الهی در آن روزهاست و نه به‌دلیل نحس‌بودن ذاتی زمان. 

در مقابل، قرآن برای برخی زمان‌ها ارزش ویژه قائل است، مانند: «لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْر»(قدر، ۳) ، همچنین در آیه ۲۱ سوره یس آمده است: «طائِرُكُم مَعَكُم» یعنی «شومی شما با خودتان است»؛ این آیه نشان می‌دهد که نحسی یا شومی به ذات زمان یا مکان برنمی‌گردد، بلکه به اعمال و رفتار انسان‌ها مرتبط است. اگر جامعه‌ای دچار بدبختی و تلخی شود، ریشه آن در بی‌ایمانی و رفتارهای نادرست خودش است، نه در روز یا ماه خاص. بر این اساس، نگاه وحیانی به زمان، نگاه ارزش‌گذارانه بر پایه عمل و رویداد است، نه بر اساس ذات زمان.

بررسی روایی

مطابق قواعد بررسی روایات، هر حدیث باید از سه منظر «سند»، «دلالت» و «جهت صدور» ارزیابی شود. ابتدا باید اعتبار سند روایت احراز گردد، سپس معنای آن بررسی شود و در نهایت مشخص گردد که آیا در شرایط خاصی همچون تقیه صادر شده است یا خیر.

در این چارچوب، روایت منسوب به پیامبر(ص) با عبارت «مَنْ بَشَّرَنی بِخُرُوجِ صَفَر بَشَّرتُهُ بِالْجَنَّة» از آغاز در مرحله سندیت مردود است؛ چرا که در هیچ‌یک از منابع روایی معتبر شیعه نظیر «الکافی»، «تهذیب»، «استبصار» یا «من لایحضره الفقیه» وجود ندارد. افزون بر این، محدثان برجسته‌ای همچون محدث نوری و علامه مجلسی به صراحت، عدم اعتبار آن را بیان کرده‌اند. بر این اساس، این روایت حتی به مرحله بررسی دلالت نمی‌رسد.

روایت دیگر، «مَنْ بَشَّرَنِي بِخُرُوجِ آذَارَ فَلَهُ الْجَنَّة»، در برخی منابع مانند «معانی الأخبار» اثر شیخ صدوق (ص ۲۰) نقل شده است. با وجود پذیرش احتمالی صحت سند، در بررسی دلالت، هیچ ارتباطی با ماه صفر دیده نمی‌شود؛ زیرا «آذار» یکی از ماه‌های تقویم روم باستان است و به ماه‌های قمری اسلامی مربوط نمی‌شود. همچنین قرائن روایی نشان می‌دهد که مقصود پیامبر(ص) معرفی ابوذر غفاری به عنوان فردی بهشتی بوده و نه بیان نحوست یا فرخندگی زمانی خاص.

بر اساس این بررسی‌ها، کارشناسان نتیجه می‌گیرند که هیچ‌یک از این دو روایت قابلیت استناد برای اثبات نحوست ذاتی ماه صفر را ندارد.

بررسی تاریخی 

برخی عالمان متأخر، از جمله مرحوم شیخ عباس قمی در کتاب «مفاتیح‌الجنان»، اعمالی چون صدقه، تلاوت قرآن و دعا را برای ماه صفر نقل کرده‌اند. با این حال، ایشان نه تنها تصریحی بر اثبات نحوست ذاتی این ماه نداشته‌اند، بلکه این اعمال در اصل از مستحبات رایج و عمومی دین بوده و اختصاصی به صفر ندارد. به‌عنوان نمونه، دعای «یا شدید القوی…» که به قرائت روزانه ده مرتبه توصیه شده، هیچ اشاره‌ای به زدودن نحوست صفر ندارد.

 

نگاه دین به «ایام سعد و نحس»؛ واقعیت یا باور عامه؟

بررسی‌های متون دینی نشان می‌دهد تعبیر «ایام نحسات» که در قرآن و روایات آمده، ناظر به حوادث خاص تاریخی است و نه بدی ذاتی زمان. کارشناسان دینی تاکید می‌کنند که اسلام، سعد و نحس روزها را به‌طور مطلق در انجام کارها معتبر نمی‌داند.

در برخی آیات و روایات از «ایام نحسات» سخن به میان آمده است. با این حال، این تعبیر به معنی شوم بودن زمان به‌طور ذاتی نیست، بلکه اشاره به رخدادهای خاص و ناگوارِ آن دوران دارد.

مطالعات فقهی و ادعیه نشان می‌دهد که هرچند در برخی منابع به ایام سعد و نحس برای کارهایی مانند سفر یا ازدواج توصیه شده، اما عمده این دیدگاه‌ها بیشتر حاصل فرهنگ عمومی و سنت‌های غیرمستند است تا آموزه‌ی اصیل و قطعی دینی.

بر اساس این مبانی، در معارف اسلامی اصل بر توکل به خداوند متعال، دوری از خرافات و پایبندی به اصول عقلانی و اخلاقی است. در نتیجه، تعیین سعد و نحس زمان برای معاملات، سفر یا آغاز فعالیت‌ها، جایگاه شرعی قطعی ندارد و معیار اصلی، نیت پاک، برنامه‌ریزی صحیح و توکل به خداوند است.

 

پیامدهای اجتماعی و فردی باور به نحوست زمان‌ها؛ از ترس بی‌دلیل تا فاصله گرفتن از توحید 

ترویج باور به نحوست روزها و ماه‌ها نه تنها ریشه‌ای در قرآن، عقل و روایات معتبر ندارد، بلکه می‌تواند آثار منفی گسترده‌ای بر فرد و جامعه بر جای بگذارد؛ از ایجاد اضطراب گرفته تا فلج شدن تصمیم‌گیری‌های مهم.

بر اساس بررسی‌های علمی و دینی، دامن زدن به باور نحوست زمان‌ها پیامدهای متعددی را به دنبال دارد. ایجاد ترس و اضطراب بی‌دلیل در زندگی روزمره، تسلیم شدن به خرافات و غفلت از نقش اراده و عمل صالح، فلج شدن تصمیم‌گیری‌های اجتماعی، اقتصادی و خانوادگی به بهانه نحسی روز یا ماه، و فاصله گرفتن از توحید حقیقی از جمله این پیامدهاست.

نتایج تحقیق نشان می‌دهد که نه عقل، نه قرآن و نه روایات معتبر، هیچ‌یک نحوست ماه صفر را تأیید نمی‌کنند و این باور غالباً ریشه در حوادث تاریخی و سنت‌های عامیانه دارد. از نگاه قرآن، ارزش زمان به اعمال و وقایع وابسته است و پیامبر اکرم(ص) نیز مردم را به دوری از فال بد و شوم‌پنداری توصیه کرده‌اند.

لذا به جای نگرانی از زمان، باید با توکل بر خداوند و انجام اعمال نیک، لحظه‌های زندگی را نورانی و مبارک ساخت و نگاه مثبت به عالم را جایگزین خرافات کرد.

گزارش خطا
ارسال نظر