آرمین نوابی؛ چهره آتئیست در پویش‌های رسانه‌ای علیه ایران

پایگاه خبری تحلیلی فرقه نیوز: آرمین نوابی متولد تهران است و در سال ۲۰۱۲ جمهوری بیخدایان را به عنوان سازمانی بین‌المللی برای افراد بی‌خدا و سکولار تأسیس کرد. در ظاهر، مأموریت این سازمان دفاع از آزادی بیان و جدایی دین از سیاست تعریف شده است، اما به مرور، محتوای تولیدشده توسط نوابی گرایش روشنی به انتقاد شدید از نظام ایران و ساختار دینی آن پیدا کرد. او در مصاحبه‌ها و نوشته‌هایش خود را بخشی از «جنبش دموکراسی‌خواهی ایرانی» معرفی می‌کند و بار‌ها تأکید کرده که سکولاریسم و حقوق بشر برای او اولویت دارد، اما مخاطب‌گیری او عمدتاً متوجه ایرانیان داخل کشور، معترضان سکولار و اپوزیسیون رژیم بوده است.

نوابی در پلتفرم‌های مختلف از جمله توئیتر (اکس)، اینستاگرام، تلگرام و یوتیوب فعال است، و از طریق کانال‌های فارسی و انگلیسی خود، پیام‌هایی را به مخاطبان داخل ایران و جهانی ارسال می‌کند.

مواضع آرمین نوابی در جنگ ۱۲ روزه (ژوئن ۲۰۲۵)

• حمایت علنی از اسرائیل

در جریان جنگ ۱۲ روزه میان ایران و اسرائیل، نوابی موضعی آشکاراً هم‌راستا با طرف اسرائیلی اتخاذ کرد. در مقاله‌ای که در «کوئیلت» منتشر شد، او نوشت که از تلاش‌های اسرائیل برای تضعیف حکومت روحانیون (آیت‌الله‌ها) حمایت می‌کند. نوابی توضیح می‌دهد که از طریق کانال‌های فارسی خود پیام‌هایی از ایرانیان دریافت کرده است؛ پیام‌هایی که در آنها افراد مختلف (معلم، دانش‌آموز، زن، خانواده) خطاب به اسرائیل می‌گویند «متشکریم». این پیام‌ها در ویدیو‌های تلگرام برای مخاطب اسرائیلی در کانال انگلیسی او ضبط و سپس به زبان انگلیسی ترجمه شده‌اند. (1)

این رفتار نوابی؛ یعنی جمع‌آوری و بازنشر صدای ایرانیانی که از حملات اسرائیل علیه حکومت ایران حمایت می‌کنند، یکی از مؤلفه‌های اصلی فعالیت تبلیغاتی او در آن مقطع بود و در واقع به یک «پویش همبستگی با اسرائیل» تبدیل شد.(2)

• «نبرد روایت‌ها» و جنگ شناختی

نوابی نقش مؤثری در آن‌چه به «جنگ روایت‌ها» معروف شده است، ایفا کرد. از دید او، این جنگ نه صرفاً نظامی که رسانه‌ای‌ـ‌تبلیغاتی است. وی با ترجمه و انتشار پیام‌های صوتی و ویدئویی از ایرانیان به مخاطب بین‌المللی، تلاش کرد روایت دوسویه‌ای را برجسته کند: از یک سو، رنج و خفقان ایرانیان داخل کشور تحت جمهوری اسلامی؛ از سوی دیگر، نمایش این‌که بخش قابل‌توجهی از ایرانیان پیام حمایت از اسرائیل را ارسال می‌کنند.(3)

نوابی در پلتفرم‌های خود تأکید دارد که این «صدای سکولار و آزادی‌خواه ایرانیان» است که باید شنیده شود و نه لزوماً روایت حکومت ایران. او با این کار عملاً در کنار طرف اسرائیلی در جبهه رسانه‌ای قرار گرفت، و فعالیت‌هایی را سامان داد که برخی آنها را «جنگ شناختی» (cognitive war) قلمداد می‌کنند.(4)

• استفاده از کانال‌های دیجیتال برای فشار سیاسی

در طول جنگ ۱۲ روزه، فعالیت نوابی محدود به مقاله و پیام‌گذاری نبود. او با استفاده فعال از تلگرام‌فارسی، یوتیوب‌فارسی، و دی‌سکورد فارسی، یک شبکه رسانه‌ای برای معترضان سکولار ایران ایجاد کرد. در همین مطلب «کوئیلت»، نوابی اشاره کرده که در عرض چند ساعت پس از درخواست برای دریافت پیام از داخل ایران، کانال تلگرام او پر از پیام‌های صوتی و ویدئویی مردمی شد که ترجیح داده‌اند هویت خود را مخفی نگه دارند. (1)

حملات لحن تهاجمی به جمهوری اسلامی و نهاد‌های دینی

علاوه بر فعالیت رسانه‌ای، نوابی از لحن انتقادی و تند در برابر ارکان نظام استفاده می‌کند. او بار‌ها جمهوری اسلامی را به نقض حقوق بشر، سرکوب اقلیت‌ها، سرکوب آزادی بیان و ارتباط با ساختار‌های قدرت متهم کرده است. در مقاله «کوئیلت»، او به سرکوب معترضان، اعدام‌ها، زندان‌های سیاسی اشاره دارد و این اقدامات را بخشی از «جنگ بلندمدت حکومت بر ایرانیان» می‌داند. (1)

وی همچنین در رسانه‌هایش به نقش‌های امنیتی و نظامی جمهوری اسلامی انتقاد می‌کند، و سیاست‌گذاران مذهبی را مسئول ایجاد شرایطی می‌داند که به گفته او، مردم را به ستوه آورده است.

پیامد‌ها و ارزیابی فعالیت‌های نوابی

• تأثیر بر داخل ایران

حمایت آرمین نوابی از اسرائیل در جنگ ۱۲ روزه و بازنشر صدای ایرانیانی که از حملات تمجید می‌کنند، از دید برخی تحلیل‌گران، به مشروعیت‌بخشی به روایت مخالفان جمهوری اسلامی ایران کمک کرده است. فعالیت او می‌تواند به فشار روانی بر نظام اسلامی ایران بیفزاید، خصوصاً وقتی که چنین پیام‌هایی به مخاطب جهانی منتقل می‌شوند و روایت «مردم ایران» در دو وجه متضاد (رژیم ستمگر و معترضانی که حمایت از اسرائیل را ابراز می‌کنند) را تقویت می‌کند. (5)

از سوی دیگر، این گونه موضع‌گیری از لحاظ بسیاری از شهروندان ایرانی، خطرناک و پرهزینه است: حمایت از کشوری که به‌صورت نظامی با ایران درگیر است، برای مردم می‌تواند به معنای همداستانی با «دشمن خارجی» تعبیر شود.

• نقد از سوی نهاد‌های حاکم و رسانه‌های جمهوری اسلامی

رسانه‌ها و نهاد‌های جمهوری اسلامی، فعالیت نوابی را بخشی از جنگ رسانه‌ای دشمن علیه ایران می‌دانند. در گزارش‌های داخلی به «نبرد خاموش ناتوی اطلاعاتی» اشاره می‌شود که در زمان جنگ ۱۲ روزه رخ داده است. (6)

همچنین تسنیم به استمرار «جنگ رسانه‌ای و تبلیغاتی» پس از آتش‌بس اشاره کرده و گفته است که رسانه‌های غربی و اپوزیسیون، تلاش دارند روایت ضد جمهوری اسلامی را شکل دهند. (7) و (8)

• تحلیل امنیتی و روانی

برخی تحلیل‌گران معتقدند که ورود فعالانی مثل نوابی به عرصه «جنگ روایت‌ها» باعث شده که بخشی از نبرد قدرت میان ایران و اسرائیل به سطح شناختی و رسانه‌ای منتقل شود. پیام‌هایی که نوابی بازنشر می‌کند، هم می‌تواند به القای امید به سرنگونی در میان بخشی از ایرانیان مخالف نظام کمک کرده و هم زمینه‌ساز شکاف‌های داخلی شود.

جمع‌بندی

آرمین نوابی، با ترکیب سکولاریسم، آتئیسم و فعال‌گری سیاسی، به یکی از چهره‌های برجسته اپوزیسیون رسانه‌ای جمهوری اسلامی ایران تبدیل شده است. فعالیت‌های او در جنگ ۱۲ روزه ایران–اسرائیل، به وضوح فراتر از نقد دینی بوده و به ابزاری قدرتمند برای فشار سیاسی و تبلیغی علیه نظام تبدیل شده است: هم با حمایت علنی از اسرائیل، هم با بازنشر صدای معترضان داخل ایران و هم با فعال‌سازی کانال‌های دیجیتال برای جلب همبستگی بین‌المللی.

نوابی را می‌توان نقطه تلاقی میان تفکر سکولار اپوزیسیون ایرانی و قدرت رسانه‌ای بین‌المللی دانست: او صدای براندازان داخل کشور است که این صدا را به مخاطبی جهانی منتقل می‌کند. در عین حال، مواضعش باعث شده، نه فقط یک منتقد فلسفی بلکه یک برانداز تبلیغاتی-سیاسی جدی دیده شود.