پایگاه خبری تحلیلی فرقه نیوز: الحاد عملگرا (Pragmatic Atheism) دیدگاهی است که باور مذهبی را نه براساس اثبات فلسفی، بلکه بر اساس کارایی اجتماعی تجربه میکند. این گزارش با ارجاع به گفته ۱۰ ملحد پراگماتیک بررسی میکند که چگونه این رویکرد، بدون پشتوانه دینی، به آسیبهایی مانند فقدان جهتگیری اخلاقی و نسبیگرایی منجر میشود. سپس نقدی الهیاتی بر آن ارائه میشود.
ملحدان پراگماتیک مانند Jack Vance معتقدند که دیگر لازم نیست برای ایده خداوند قطعیت فلسفی داشته باشیم بلکه «خدا احتمالاً وجود ندارد و مسئله بسته است» [۱].
این دیدگاه در تقابل با آتئیسم فلسفی است و میخواهد سکولاریسم و اخلاق انسانی را بدون دین تثبیت کند. اما آیا چنین سکولاریسمی توان تأمین معیار اخلاقی جامع و الزامآور را دارد؟
مصادیق و دیدگاههای ده ملحد پراگماتیک
جک وَنس (Jack Vance) – «I no longer obsess over arguments for/against gods… God probably doesn’t exist.» ا[۱]
مَت دیلهانتی (Matt Dillahunty) – تأکید بر شکاکیت؛ «ابزار معامله بانکی برای ایمان بدون مدرک نیست.» [۲]
دانیل دنت (Daniel Dennett) – کتاب Breaking the Spell تاکید بر بررسی علمی دین، و هشدار نسبت به تبدیل علم به دگماتیسم [۳]
ریچارد داوکینز (Richard Dawkins) – The God Delusion؛ اخلاق مستقل از دین را ممکن میداند، اما به خطر قطعیت اخلاقی هشدار میدهد [۴]
سم هریس (Sam Harris) – در Letter to a Christian Nation بر ضرورت نفی ایمان مذهبی جهت جلوگیری از خشونت مذهبی تاکید دارد [۵]
کریستوفر هیتچنز (Christopher Hitchens) – «Religion poisons everything». منتقد اعتقاد مذهبی، اما پاسخی به معنا طلبی ندارد [۶]
لارنس کراوس (Lawrence Krauss) – The Unbelievers؛ علم را تور موسیقایی برای عبور از موانع مذهبی معرفی میکند، بدون پاسخ دادن به سؤالات اخلاقی بنیادین [۷]
سِت اندروز (Seth Andrews) –هدفم ضدیت با دین است، نه دینداران»؛ در عرصه رسانه سکولار حضور دارد [۸]
گراهام اوپی (Graham Oppy) – فیلسوفی که معتقد است عقلانیت طبیعی جایگزین احتمالی الهیات است، اما معیار اخلاقی مستقل هنوز سوالبرانگیز است [۹]
رابرت لنسر (Robert Lanza) نمیخواهم اثبات دینی داشته باشم؛ اما اخلاق عمومی بدون مرجع غیردینی سخت است [۱۰]
تحلیل و نقد الهیاتی
فقدان جهت اخلاقی: اگر «خدا احتمالاً نیست» ولی «قدرت انتخاب داریم»، چرا اکثر مردم رفتار ضعیفی دارند؟ ملحدان پراگماتیک پاسخی قابلاتکا ندارند، چون بدون ضابطه وحیانی، انگیزش اخلاقی ناپایدار میشود.
نسبیگرایی اخلاقی: داوکینز و هریس هشدار دادهاند که اخلاق بدون مرجع ثابت، به ذائقه شخصی یا سیاسی تبدیل میشود؛ چیزی که فلسفه دینی آن را با نظم الهی مقابله میکند.
خطر تبدیل علم به مذهب: دنت هشدار داده «اگر علم را جای دین بگذاریم، تبدیل به یک مذهب سکولار میشود» [۳]
نبود پاسخ به معنای زندگی: هیچنز و هریس ملحدند و نقد میکنند، ولی پاسخی که گره گشا باشد ارائه نمیدهند؛ ضعف مهمی در فلسفه اخلاق و الهیات.
نتیجهگیری
الحاد عملی شاید از نظر منطقی و مؤثر بهنظر برسد، اما در غیاب پشتوانه دینی، خود را در برابر چالشهای اخلاقی، معنیجویی و الزام اجتماعی ناتوان نشان میدهد. دیدگاه الهی تاکید میکند که اخلاق، ایمان و انگیزش انسانی ساختار پیداکردهاند تا در پرتو رابطه مستمر با خدا معنا و کارایی پیدا کنند، بیآن، سکولاریسم پراگماتیک آسیبپذیر و ناقص است.
منابع