۱۳:۴۶
۱۴۰۴/۰۸/۲۴

ایمان دینی و مسئله انتقادپذیری

ایمان دینی و مسئله انتقادپذیری
برخی روشنفکران و خداناباوران، دین را عامل تعصب و انتقادناپذیری می‌دانند و مدعی‌اند ایمان، انسان را از گفت‌وگوی عقلانی دور می‌کند. اما سنت عقلانی شیعه و تاریخ اندیشه اسلامی نشان می‌دهد که ایمان اصیل نه‌تنها با پرسشگری سازگار است، بلکه از آن تغذیه می‌کند. این یادداشت، با تکیه بر تحلیل‌های احمد منصوری ماتک، نشان می‌دهد که نسبت‌دادن خودحق‌پنداری و تنگ‌نظری به دینداری، نادیده‌گرفتن عمق و تنوع عقلانیت دینی است.
کد خبر: ۱۸۷۱۸
حجت الاسلام دکتر احمد منصوری
نویسنده :
حجت الاسلام دکتر احمد منصوری

پایگاه خبری تحلیلی فرقه نیوز: یکی از نقد‌های جدی که برخی روشنفکران و خداناباوران بر دین و دینداری وارد می‌کنند، این است که ایمان دینی موجب انتقادناپذیری، خودحق‌پنداری و بیگانه‌هراسی می‌شود. آنان بر این باورند که دین با تکیه بر منابع وحیانی، نوعی قطعیت مطلق ایجاد می‌کند که مانع گفت‌و‌گو و بازاندیشی معرفتی است. از منظر این گروه، مؤمنان به دلیل آنکه حقیقت را یافته می‌پندارند، نیازی به شنیدن آرا و اندیشه‌های متفاوت نمی‌بینند و از همین رو، دچار نوعی «تنگ‌نظری معرفتی» و حتی قبیله‌گرایی فکری می‌شوند. به اعتقاد آنان، دین‌داران تنها زمانی به عقل بها می‌دهند که در خدمت باور‌های دینی‌شان باشد، اما در مواجهه با نقد‌های عقلانی، عقل را تحقیر کرده و آن را «عقل شیطانی» می‌خوانند.

با این حال، این برداشت همه‌جانبه و منصفانه نیست و نیازمند نقد و بازنگری است.

۱. نهراسیدن مؤمن خردگرا از چالش‌های عقلی

تاریخ اندیشه دینی، به‌ویژه در سنت عقلانی شیعه امامیه، نشان می‌دهد که عالمان دین نه تنها از طرح پرسش‌ها و شبهات عقلانی نگریخته‌اند، بلکه آنها را فرصتی برای تعمیق و تکامل اندیشه دینی دانسته‌اند. آثار کلامی، فلسفی و تفسیری مسلمانان مملو از تلاش برای پاسخ‌گویی به نقد‌ها و پرسش‌های مخالفان است. نمونه روشن آن را می‌توان در آثار متفکرانی، چون خواجه نصیرالدین طوسی، علامه حلی و در دوران معاصر، شهید مطهری مشاهده کرد. این رویکرد بیانگر آن است که ایمان اصیل، همواره با پرسشگری عقلانی همراه بوده و نه با گریز از آن.

۲. عقل خودبنیاد و مرز‌های آن

باید میان عقلانیتِ هماهنگ و هم‌افق با وحی، و عقلانیتِ خودبنیادِ مدرن تفکیک قائل شد. عقل خودبنیاد، خود را بی‌نیاز از هر مرجع فراتر از انسان می‌بیند و دین را صرفاً در بهترین حالت یک پدیده اجتماعی می‌انگارد. در این شرایط، نقد دین از سوی چنین عقلانیتی، اغلب رنگ و بوی تقابل و طرد دارد. پرسش اساسی این است که آیا عقل خودبنیاد، که خود را معیار مطلق می‌پندارد، می‌تواند در نقد دین منصفانه باشد؟ مؤمن خردگرا می‌پذیرد که عقل می‌تواند خطا کند و نیازمند هدایت وحی است. از همین رو، نقد‌های دینی بر عقل مدرن، نشانه خردستیزی نیست، بلکه تلاشی برای نشان دادن محدودیت‌های عقلانیت خودبنیاد است.

۳. ایمان عمومی و پرهیز از چالش‌های سنگین

باید توجه داشت که بسیاری از متدینان، صاحب ایمان عمومی‌اند؛ ایمانی که بر پایه دلایل کلی شکل گرفته، اما از نظر عمق و استحکام فلسفی محدود است. این گروه، اگر بی‌مقدمه با شبهات سنگین و پیچیده مواجه شوند، ممکن است دچار تزلزل شوند. از این رو، توصیه می‌شود چنین افرادی نخست به تقویت مبانی معرفتی خود بپردازند و سپس وارد میدان گفت‌و‌گو‌های نقادانه شوند. در واقع، پرهیز برخی مؤمنان از ورود مستقیم به عرصه شبهات، نه نشانه تعصب، بلکه نشانه واقع‌گرایی در حفظ بنیان‌های ایمانی است.

۴. تجربه‌های افراطی و تعمیم نادرست

واقعیت آن است که بخش قابل توجهی از این انتقادات، واکنشی به رفتار‌های افراط‌گرایانه برخی جریان‌های دینی است. گروه‌هایی که با قرائت‌های خشک و متعصبانه، در برابر نقد‌ها موضع انفعالی یا خشونت‌آمیز گرفته‌اند. اما تعمیم این تجربه‌ها به اصل دینداری خطاست. متون اصیل اسلامی بر دعوت حکیمانه و گفت‌وگوی نیکو تأکید دارند: «ادْعُ إِلى سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ» (نحل، ۱۲۵). تاریخ اسلام سرشار از نمونه‌هایی است که پیامبر (صلی الله علیه و آله) و اهل‌بیت (علیهم السلام) منتقدان را به گفت‌و‌گو دعوت کرده و فضای پرسشگری را گشوده‌اند.

جمع‌بندی

ایمان دینی به‌معنای جمود فکری یا انتقادناپذیری نیست. برعکس، سنت عقلانی اسلام نشان می‌دهد که ایمان حقیقی با عقلانیت هم‌افزاست و هرگز از چالش‌های فکری نمی‌گریزد. اگر در برخی دوره‌ها یا گروه‌ها، نوعی خودحق‌پنداری و بیگانه‌هراسی مشاهده شده، ناشی از سوءفهم دینی یا قرائت‌های افراطی است، نه جوهره دینداری. ایمان اصیل، ضمن پایبندی به وحی، باب گفت‌و‌گو و نقد را می‌گشاید و عقل را هم‌پیمان خود می‌داند. در نتیجه، نسبت‌دادن تعصب، تکبر و انتقادناپذیری به همه مؤمنان، ساده‌انگاری و نادیده‌گرفتن ظرفیت‌های تاریخی و معرفتی سنت دینی است.

منبع: الحادعمل‌گرا؛ مسائل و نقدها، احمد منصوری ماتک، انتشارات حق پژوهی، چاپ اول 1404، ص 75.

گزارش خطا
ارسال نظر