چرا لقب امیرالمؤمنین برای امام علی (ع) فراتر از ملاحظات تقریبمذاهبی است؟
پایگاه خبری تحلیلی فرقه نیوز: در مباحث اعتقادی و کلامی، عناوین و القابی که به اولیای دین و ائمه اطهار علیهمالسلام اطلاق میشود، صرفاً برچسبهای ظاهری نیستند، بلکه هر یک حامل یک بار معنایی عمیق، یک وجه تأویلی دقیق، و ریشه در جایگاه الهی و ارثی آنان دارد. این عناوین، نمادی از ارتباط خاص ایشان با حقیقت دین و دریافت مستقیم هدایت الهی هستند. هرگونه تلاش برای مصادره، تحریف، یا غصب این القاب توسط مدعیان خارج از چارچوب امامت، نمیتواند حقیقت درونی و اصل این مقامات را تحتالشعاع قرار دهد و به کسانی که شایستگی ذاتی و نص الهی ندارند، سرایت کند.
این اصل بنیادین در نظریه امامت و ولایت، نشان میدهد که مشروعیت یک مقام معنوی از درون خود مقام نشأت میگیرد، نه از پذیرش بیرونی یا جعل توسط دیگران. زمانی که یک عنوان، ریشه در سوابق تاریخی، شأن نزول روایات، و تصریحات منصوص دارد، تلاش برای انتقال آن به غیر صاحب اصلی، مصداق بارز «تغییر کلمات حق» و نفی شأن حقیقی است. به این ترتیب، وجه معنوی و تأویل حقیقی این عناوین، مانند یک پیوند ناگسستنی میان امام و مقام منسوب به او باقی میماند، صرفنظر از ادعاهای رقیب یا مخالفان.
اوج این انحصار و تشخص در عنوانی همچون «امیرالمؤمنین» نمایان میشود؛ لقبی که در ادبیات دینی به صورت یکتا و بیبدیل، مختص و منحصر به وجود مبارک حضرت علی بن ابی طالب علیهالسلام است. این انحصار، نه تنها یک برتری رتبهای، بلکه یک تمایز بنیادین و تعریفکننده است که ایشان را از سایر صحابه و حتی سایر ائمه در این جایگاه خاص متمایز میکند؛ لذا هرگونه تفسیر یا تلاش برای تعمیم این لقب به غیر از ایشان، در واقع گسستن پیوند اصلی میان عنوان و معنای ذاتی آن در دستگاه فکری و کلامی شیعه محسوب میشود.
نکته قابل تأمل این است که حصر این صفت شریف، محدود به منابع و متون شیعی نیست، بلکه عالمان بزرگ اهل سنت و منابع معتبر تاریخی و حدیثی آنان نیز به صراحت بر این انحصار گواهی دادهاند. این اعترافات تاریخی که از طریق نقل قولهای متعدد در کتب سیره و حدیث به دست ما رسیده است، نشان میدهد که لقب «امیرالمؤمنین» در آغاز اسلام به صورت رسمی و مورد قبول عامه، به شخص علی بن ابی طالب (ع) اطلاق شده است. این اشتراک تاریخی، قوّت استدلال مبنی بر «انحصار» را در سطح وسیعتری از جهان اسلام تثبیت میکند و تلاش برای تسری آن به افراد دیگر را فاقد پشتوانه روایی و تاریخی مورد تأیید اولیه میکند.
خطیب خوارزمی نقل میکند که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به علی علیهالسلام فرمودند:
«ای اباالحسن! با خورشید سخن بگو که او (به اذن خدا) با تو سخن خواهد گفت. پس علی خطاب به خورشید فرمود: سلام بر توای بنده صالحه مطیع خدا و خورشید در جواب گفت:
وَ عَلَیک السَّلامُ یا «امیرَالمؤمنین» وَ إِمَامُ اَلْمُتَّقِینَ وَ قَائِدُ اَلْغُرِّ اَلْمُحَجَّلِینَ؛ یعنی بر تو سلام بادای «امیرمؤمنان» و امام متقیان و پیشوای پیشانی سفیدان. (مناقب خوارزمی، ص ۶۴. / فرائد السمطین، ج ۱، ص ۱۸۵)
همچنین خطیب بغدادی در تاریخ بغداد روایتی را از رسول الله صلی الله علیه و آله نقل میکند که در سایر کتب اهل سنت هم نقل شده است. رسول خدا میفرماید:
در قیامت چهار نفر سواره محشور میشوند و غیر از ما چهار نفر کسی سواره نیست. عباس عموی پیامب پرسید که آن چهار نفر چه کسانی هستند؟ رسول خدا در پاسخ فرمود: اولین نفر من هستم که سوار بر براق محشور میشوم. دوم برادرم صالح است که سوار بر ناقه الله محشور میشود. سوم عمویم حمزه که بر ناقه من – غضباء- وارد صحرای محشر خواهد شد؛ و چهارم علی بن ابیطالب است که بر ناقهای از ناقههای بهشت محشور میشود.
سپس آن حضرت به توصیف ناقه بهشتی پرداخته و میفرماید: آنگاه علی در حالی که لوای حمد در دست اوست، بر هیچ گروهی از خلایق نمیگذرد، مگر آنکه میگویند: «این ملک مقرّبی است، یا پیامبر مرسلی است، یا از حاملان عرش است». در این وقت منادی از بطنان عرش ندا در میدهد:
هذا علیُّ بن اَبیطالب «اَمیرُالمؤمنینَ» وَ إِمَامُ اَلْمُتَّقِینَ وَ قَائِدُ اَلْغُرِّ اَلْمُحَجَّلِینَ اِلی جَنانِ رَبِّ العالُمین …
[این]شخص آنچه شما میپندارید نیست بلکه او علی بن ابیطالب «امیر مؤمنان» و امام متقیان و راهبر پیشانی سفیدان به سوی بهشت رب العالمین است. رستگار شده است آنکه او را تصدیق و زیان دیده آنکه تکذیبش کند؛ و اگر بندهای خدا را بین رکن و مقام، هزار سال و هزار سال دیگر عبادت کند، تا آنکه مانند مَشک پوسیده شود، پس خداوند را ملاقات کند در حالی که آل محمد را دشمن دارد، خداوند او را در آتش، در اندازد. (تاریخ بغداد، ج ۱۳، ص ۱۲۳. / کفایه الطالب، ص ۱۸۴)
بنابراین، انتساب مقام «امیرالمؤمنین» به حضرت علی بن ابی طالب و حصر این منصب خطیر در ایشان، نه یک تفسیر کلامی صرف، بلکه امری کاملاً موافق با نصوص صریح دینی، سوابق تاریخی مستند و حتی اعترافات علمای بزرگ اهل سنت است و ارتباطی با مباحث تقریبی ندارد؛ این امر نشان میدهد که پذیرش و تداوم این عنوان، در واقع به مثابه تأیید اصالت جایگاه ایشان در نظام امامت و خلافت پس از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است و تلاش برای نادیده گرفتن یا سرایت دادن آن به دیگران، صرفاً مصداق تحریف و غصب یک حق منصوص الهی خواهد بود.