۱۳:۰۲
۱۴۰۴/۰۹/۲۳

مثبت‌نگری واقع‌گرا؛ از توهم تا حقیقت

مثبت‌نگری واقع‌گرا؛ از توهم تا حقیقت
دین به ما یاد می‌دهد که بی‌تابیِ الان و ناامیدی از آینده دو ریشه اصلی اضطراب‌اند. مؤمن با امیدی عقلانی و اعتماد به وعده‌های الهی، از سقوط در ناامیدی می‌گریزد. این امید نه خیالبافی است و نه خوش‌باوری، بلکه باور به «حکمت خدا» در تدبیر آینده است.
کد خبر: ۱۸۷۸۲
حجت الاسلام دکتر احمد منصوری
نویسنده :
حجت الاسلام دکتر احمد منصوری

پایگاه خبری تحلیلی فرقه نیوز: در پاسخ به پرسش «چرا امروز باید از مثبت‌نگری سخن گفت؟» باید بدانیم در روزگاری که معنویت‌های نوپدید با شعارهایی همچون «قانون جذب»، «تفکر مثبت» و «دنیای درونت را بساز تا بیرونت تغییر کند» در تلاشند تا انسان را از واقعیت‌ها فراری دهند، سخن از «مثبت‌نگری دینی» ضرورتی حیاتی یافته است. این جریان‌ها با نفی رنج، درد و شکست، نوعی خوش‌بینی خیالی می‌آفرینند که در نخستین بحران فرو می‌پاشد و سبب یأس و نا امیدی و سرخوردگی می‌گردد. 

در برابر این رویکرد، دین الهی مثبت‌نگری را بر پایه‌ حقیقت و آگاهی بنا می‌کند. ایمان، نه دستور به نادیده گرفتن رنج، بلکه دعوت به دیدن نعمت‌ها در کنار سختی‌هاست. خداوند در قرآن می‌فرماید: «فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا» (الشرح، 5) یعنی در دل هر سختی، آسانی‌ای نهفته است؛ نه پس از آن، بلکه با آن.

بر همین اساس، آموزه‌های اهل‌بیت(علیهم‌السلام) به ما می‌آموزند که آرامش و رضایت، در گرو مهارتی درونی است: دیدن هم‌زمان زیبایی‌ها و تلخی‌ها، نعمت‌ها و مصیبت‌ها، گذشته و آینده و اکنون.

 

در منطق دین، مثبت‌نگری واقعی دارای سه محور است که هریک ریشه در تجربه‌ای عمیق از ایمان و واقع‌بینی دارد:

 

محور نخست: یادآوری تجربه‌های مثبت گذشته

دین می‌آموزد که انسان در بلاها، گذشته خود را از یاد نبرد. امام صادق(علیه‌السلام) می‌فرماید: «هیچ خیری در بنده‌ای نیست که از گرفتاری خود شکایت کند، در حالی که در گذشته هزاران نعمت داشته و در آینده نیز هزاران راحتی خواهد داشت.» (بحارالأنوار، ج۶۷، ص۲۳۱)

نمونه‌ای زیبا از این نگرش در رفتار یک دانش‌آموز دیده می‌شود:

در یک اردوی تابستانی، تأخیر اتوبوس، دانش‌آموزان را بی‌تاب و عصبانی کرد. تنها یک نفر آرام نشسته بود. وقتی از او پرسیدند چرا اعتراض نمی‌کنی، گفت: «تا امروز همه برنامه‌ها مرتب بوده‌اند. انصاف نیست که به خاطر یک تأخیر اعتراض کنیم.»

او با نگاهی واقع‌گرایانه و منصفانه، ناملایمت امروز را در کنار نظم روزهای پیش دید. این همان مهارتی است که دین می‌آموزد: دیدن نعمت‌های پیشین برای تحمل سختی‌های اکنون.

 

محور دوم: امید به آینده و نترسیدن از فردا

در نگاه الهی، آینده همیشه گشایشی دارد. امام صادق (علیه‌السلام) همان تاجر ورشکسته را که شکایت کرده بود، دلداری داد و فرمود: «ناامید مباش که ناامیدی کفر است، امید است خداوند تو را به زودی بی‌نیاز کند.» (بحارالأنوار، ج۷۸، ص۲۰۳)

اینجا دین به ما یاد می‌دهد که بی‌تابیِ الان و ناامیدی از آینده دو ریشه اصلی اضطراب‌اند. مؤمن با امیدی عقلانی و اعتماد به وعده‌های الهی، از سقوط در ناامیدی می‌گریزد. این امید نه خیالبافی است و نه خوش‌باوری، بلکه باور به «حکمت خدا» در تدبیر آینده است.

 

محور سوم: درک نعمت‌های حال و نگاه چندبعدی به زندگی

بلا و سختی هرقدر بزرگ باشد، تمام زندگی را دربرنمی‌گیرد. ناخوشی یک بُعد از زندگی، دلیل بر تاریکی همه‌ ابعاد آن نیست.

در همین‌باره امیرالمومنین (علیه‌السلام) می‌فرماید: «هرگاه چیزی از دنیا خواستی و بدست نیاوردی، به یاد بیار دینت را که خداوند به تو داده و دیگران از آن محرومند؛ که این به‌جای آنچه از دست داده‌ای شایسته‌تر است» (بحارالأنوار، ج۷۱، ص۱۹۵).

یعنی اگر در زندگی مادی، رنجی یا محرومیتی داری، فراموش نکن که در همین حال، دارایی‌های بزرگ‌تری چون ایمان، سلامت و عزت نصیب تو شده است.

این نگاه چندبعدی، همان مهارتی است که امامان(علیهم‌السلام) به پیروانشان می‌آموختند. چنان‌که ابوهاشم جعفری از تنگنای سخت زندگی به امام هادی(علیه‌السلام) شکایت کرد. حضرت فرمود: «ای ابوهاشم، کدام یک از نعمت‌های خدای عزوجل را می‌خواهی سپاس گویی؟ خداوند ایمان را روزی تو ساخت، بدنت را بر آتش حرام کرد، سلامت را روزی تو ساخت، تو را بر اطاعت یاری کرد و قناعت را روزی‌ات نمود و تو را از ابتذال محافظت کرد» (من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۴۰۱)

در حقیقت، امام هادی(علیه‌السلام) ذهن ابوهاشم را از تمرکز یک‌جانبه بر رنج، به مشاهده نعمت‌های کنونی سوق داد. مثبت‌نگری دینی یعنی دیدن بخش‌های روشن اکنون، در کنار تیرگی‌ها.

این روش نه انکار واقعیت است، نه تسکین خیالی؛ بلکه نوعی نگرش آگاهانه‌ است که دایره ناخوشی را محدود و آرامش درونی را بازمی‌گرداند.

 

جمع‌بندی: هنر دیدن نور در دل سایه

در مثبت‌نگری خیالی، واقعیت حذف می‌شود؛ اما در مثبت‌نگری دینی، واقعیت معنا می‌یابد.

دین از ما نمی‌خواهد رنج را نادیده بگیریم، بلکه می‌آموزد آن را در منظومه‌ای وسیع‌تر از نعمت‌های گذشته، امید آینده و داشته‌های کنونی بنگریم. چنین نگاهی نه فرار از واقعیت بلکه تسلط ایمانی بر آن است.

این همان «هنر رضایت از زندگی» است؛ هنری که در مکتب اهل‌بیت(علیهم‌السلام) معنا یافته و انسان را از خیال‌پردازی‌های معنویت‌های ساختگی می‌رهاند.

 

  • برگرفته از «هنر رضایت از زندگی» عباس پسندیده، دفتر نشر معارف، چاپ بیست‌وششم، ۱۴۰۲، ص ۱۴۷.
گزارش خطا
ارسال نظر