۱۴:۴۲
۱۴۰۴/۰۷/۲۰
از بگرام تا دیورند

درگیری طالبان و پاکستان؛ بازگشت سایه جنگ و بازی جدید آمریکا در مرزهای جنوب آسیا

درگیری طالبان و پاکستان؛ بازگشت سایه جنگ و بازی جدید آمریکا در مرزهای جنوب آسیا
آنچه امروز در مرز‌های افغانستان و پاکستان جریان دارد، صرفاً یک درگیری مرزی نیست؛ بلکه بخشی از رقابت بزرگ‌تری میان استقلال‌طلبی طالبان، نگرانی‌های امنیتی پاکستان و راهبرد بازگشت غیرمستقیم آمریکا به منطقه است. در ظاهر، این جنگ میان دو همسایه است، اما در واقع صحنه‌ای از نبرد نفوذ قدرت‌های فرامنطقه‌ای در جنوب آسیا محسوب می‌شود.
کد خبر: ۱۸۶۱۲

پایگاه خبری تحلیلی فرقه نیوز: تحولات اخیر میان افغانستان و پاکستان وارد مرحله‌ای خطرناک و تعیین‌کننده شده است. حمله هوایی ارتش پاکستان به مناطقی در حومه کابل و درگیری مستقیم نیرو‌های طالبان با پاسگاه‌های مرزی پاکستان، نشانه‌ای آشکار از ورود روابط دو کشور به فاز رسمی درگیری نظامی است. این تنش‌ها، که با سکوت محتاطانه آمریکا همراه است، عملاً منطقه را به‌سوی یک جنگ فرسایشی با پیامد‌های ژئوپلیتیکی گسترده سوق می‌دهد.

 

۱. ریشه‌های بحران؛ از دیورند تا رقابت نفوذ

اختلاف بر سر خط دیورند، تنها بخشی از مسئله است. در عمق ماجرا، تضادی نهفته است که میان طالبان افغانستان به‌عنوان دولت جدید در کابل و اسلام‌آباد به‌عنوان حامی پیشین آن وجود دارد. طالبان که خود را پیروز واقعی خروج آمریکا می‌داند، اکنون دیگر حاضر نیست در نقش "وابسته امنیتی پاکستان" ظاهر شود.

در مقابل، پاکستان نیز از افزایش قدرت تحریک طالبان پاکستان (TTP) ـ که در افغانستان پناه گرفته‌اند ـ احساس خطر می‌کند و بار‌ها از طالبان خواسته آنان را مهار یا تحویل دهد. پاسخ منفی کابل به این درخواست، زمینه‌ساز حملات هوایی اخیر شد.

 

۲. از بگرام تا حملات پهپادی؛ بازگشت غیرمستقیم آمریکا

تحلیل‌گران معتقدند رد درخواست واشنگتن از سوی طالبان برای بازگرداندن پایگاه بگرام، نقطه آغاز فشار‌های جدید آمریکا بر افغانستان بود. اندکی پس از آن، ارتش پاکستان با چراغ سبز اطلاعاتی واشنگتن، عملیات پهپادی علیه رهبران تحریک طالبان پاکستان را آغاز کرد؛ اقدامی که به‌وضوح همسویی منافع آمریکا و پاکستان در مهار طالبان افغانستان را نشان می‌دهد.

به‌عبارتی، آمریکا پس از خروج مستقیم از افغانستان، اکنون از مسیر پاکستان به‌دنبال بازسازی حضور خود در منطقه است؛ حضوری که تحت عنوان "مقابله با تهدیدات تروریستی" توجیه می‌شود، اما در واقع بخشی از راهبرد مهار محور مقاومت در جنوب و آسیای مرکزی است.

 

۳. پاسخ طالبان؛ از هشدار تا درگیری مستقیم

طالبان پس از حمله هوایی پاکستان، با شدت واکنش نشان دادند. حملات گسترده به مواضع مرزی ارتش پاکستان در امتداد خط دیورند، نشان داد که این‌بار کابل آماده رویارویی مستقیم است. درگیری‌ها در مناطق خوست، کنر و ننگرهار به‌سرعت گسترش یافت و گزارش‌ها از تلفات سنگین در دو سوی مرز حکایت دارد.

طالبان این اقدام را «نقض حاکمیت ملی افغانستان» دانست و هشدار داد که در برابر هرگونه تجاوز، پاسخ متقابل خواهند داد. این موضع‌گیری عملاً پاکستان را درگیر بحرانی دو‌وجهی کرده است؛ از یک‌سو در مرز‌های شرقی با هند در تنش است، و از سوی دیگر در غرب با طالبان مواجه شده است.

 

۴. بازنده اصلی؛ مردم منطقه و ثبات جنوب آسیا

در این میان، مردم افغانستان و پاکستان بار دیگر قربانیان اصلی این منازعه هستند. درگیری‌های مرزی موجب آوارگی صد‌ها خانواده، توقف تجارت محلی و افزایش بی‌ثباتی در ایالت‌های مرزی شده است.

تداوم چنین وضعیتی، نه‌تنها امنیت داخلی دو کشور را از میان می‌برد، بلکه خطر گسترش درگیری به مناطق پشتون‌نشین پاکستان را نیز افزایش می‌دهد. اگر روند کنونی ادامه یابد، منطقه وارد چرخه‌ای از خشونت، فقر و ناامنی مزمن خواهد شد که خروج از آن سال‌ها زمان می‌برد.

 

۵. جمع‌بندی

آنچه امروز در مرز‌های افغانستان و پاکستان جریان دارد، صرفاً یک درگیری مرزی نیست؛ بلکه بخشی از رقابت بزرگ‌تری میان استقلال‌طلبی طالبان، نگرانی‌های امنیتی پاکستان و راهبرد بازگشت غیرمستقیم آمریکا به منطقه است.

در ظاهر، این جنگ میان دو همسایه است، اما در واقع صحنه‌ای از نبرد نفوذ قدرت‌های فرامنطقه‌ای در جنوب آسیا محسوب می‌شود.

در نهایت، اگر عقلانیت سیاسی و میانجی‌گری منطقه‌ای وارد عمل نشود، نتیجه‌ای جز فرسایش امنیت، گسترش ناامیدی مردمی و تقویت زمینه برای حضور مجدد آمریکا در منطقه به‌دست نخواهد آمد.

گزارش خطا
ارسال نظر