یوسف مردانی شیخ المشایخ صوفیه سیاسی در جواب سوال یکی از مریدان منکر مشروعیت استخاره میشود و از آن به عنوان یک بازی شیر و خط یاد کرده و بیان میکند: «حکمت استخاره شیر و خط بازی است. ما قرآن را باز کنیم و یک طرف خوب باشد یک طرف بد؛ آیا این استخاره است؟ در قرآن دستور استخاره نداده است! ما پول رو بندازیم بالا اگه خط آمد خوبه اگه شیر آمد خوبه! استخاره با قرآن هم همین است!»
بعد از اظهار نظر شیخ کرج درباره عدم مشروعیت استخاره برآن شدیم با یک تحقیق گسترده تمامی نظرات قطب فعلی فرقه، در موضوع استخاره بدست آوریم تا ثابت شود انحرافی بودن این فرقه ربطی به سیاست و ادعاهای مطرح شده بزرگان فرقه ندارد و شیوخ و اقطاب این فرقه نه تنها با اسلام ناب محمدی آشنا نیستند بلکه هنوز شیوخ فرقه از نظرات اقطاب آگاهی ندارند و تناقض شدیدی در تفکرات و اعتقادات التقاطی آن ها وجود دارد.
اظهارات نورعلی تابنده درباره استخاره با توجه به کتب قبلی اقطاب به گونهای است که تاکنون 3 کتابچه اختصاصی در مورد استخاره توسط این فرقه به چاب رسیده است، حال به بیان گزیدههای سخنان نورعلی تابنده در مورد استخاره خواهیم پرداخت تا مهربطلانی بر سخن یوسف مردانی شیخ المشایخ این فرقه و تفکرات ذوقی و التقاطی حاکم بر صوفیه سیاسی باشد.
1- «در مورد استخاره، استخاره یعنی انسان از قرآن الهام بگیرد، استخارهی با تسبیح یعنی از دل خود الهام بگیرد.» [1]
2- «استخاره یعنی طلب خیر، از خداوند جز خیر صادر نمیشود، منتهیٰ ما نمیفهمیم، گاهی اوقات خیلی چیزها هست که ما آن را شرّ حساب میکنیم ولی خیر است.» [2]
3- «چهل سال پیش وقتی به من اجازه فرمودند استخاره کنم، دربارهی استخاره فرمودند: استخاره یعنی طلب خیر. یک راه این است که کار را به امان خداوند بگذاریم و خیلی جوش نزنیم، هر چه خداوند پیش بیاورد خیر است» [3]
4- «در مورد استخاره، حضرت صالحعلیشاه وقتی به من اجازه دادند که استخاره کنم.» [4]
5- «توصیه حضرت صالحعلیشاه درباره استخاره؛ اوّل تعقّل بعد استخاره.» [5]
6- «حالا گوش بدهید. هر کسی هم که نامه نوشته، گوش بدهد. چون به خیال شما (راست هم هست) خیلی ساده است که به من میگویید: استخاره کن. خودتان در یک دقیقهای که من استخاره میکنم، پانزده استخاره میتوانید بکنید. قرآن را همینطوری باز کنید، یک چیزی بگویید. نه! شما اینطور نگاه میکنید ولی برای من خیلی کار میبرد یعنی باید یک حالتی داشته باشم که وقتی قرآن باز میکنم، آیهی متناسب با حالِ شما گفته شود. وقتی حرف میزنم، حرفی متناسب با حالِ شما بر زبان من جاری بشود و امثال اینها. این است که گفتم وقتی کسی استخارهای میخواهد، تلفن میزند در هر وقتِ روز، بنویسند. این استخارهها را مینویسند. بعد آخر شب وقتی که من حالتی دارم، از کارهای دنیا بهکلّی فارغ شدم، استخاره میکنم، جوابش را مینویسم، آنوقت فردا صبح با تلفن میپرسید. این است که اگر استخاره در بین روزها همینطوری آمد و نتوانستم جواب بدهم، معذرت میخواهم.» [6]
7- «در مکتب عرفان، در درویشی، هر کاری باید با اجازه باشد یعنی همهی موارد مربوط به جلسات و تربیت فقری باید با اجازه باشد. مثلاً کسی که استخاره میخواهد بکند، باید اجازهی استخاره برای خودش و برای دیگران داشته باشد و همینطور اجازهی اقامهی نماز جماعت، اجازهی صحبت. کسی که اجازه ندارد، نباید از پیش خودش صحبت کند.» [7]
8- «یک هدف استخاره این است که میخواهند از آینده بدانند. این البتّه خوب است تیمّناً استخاره میکند. میخواهد منزلی بخرد استخاره میکند که خوب است یا نه؟ که خدا بگوید بخر یا نه ولی گاهی چون میخواهد معامله بکند، میخواهد از آتیه خبر شود که آیا این معامله فایده دارد یا نه؟ البتّه هر چه خدا جواب بدهد درست است.» [8]
9- «استخاره یعنی چه؟ یعنی خدایا به ما بگو خیر چیست؟ خودش فرموده: وَ الشَّمْسِ وَ ضُحاها، قسم به خورشید و ... وَ نَفْسٍ وَ ما سَوَّاها فَاَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها، خداوند گفته خیر و شرّ را الهام میکند. چطوری الهام میکند؟ وحی مال پیامبران است. الهام خیلی صریح، برای اولیای خدا است ولی ما بشر عادی هر چه به خاطرمان میرسد خدا القاء کرده است.» [9]
10- «خیلی کم استخاره کنید. تا میتوانید با استشاره و تفکّر مسائل را حل کنید. استخاره برای وقتی است که آدم واقعاً نمیداند چه کار کند. استخاره وقتی است که انسان واقعاً مضطر میشود.» [10]
11- «بعضی برای مسائل جزئی استخاره میکنند؛ البتّه من معمولاً نمیپرسم چرا میخواهید استخاره کنید. گاهی هم که میپرسم برای راهنمایی و نه برای فضولی در کار شما است.» [11]
منابع:
[1] گزیدههایی از جزوه هشتم، مکاتیب عرفانی (قسمت دوّم) ، تاریخ 1 بهمن 1378.
[2] گزیدههایی از جزوهی ششم، شرح استخاره، تاریخ 25 مهر 1376.
[3] شرح استخاره، تاریخ 18 مهر 1376.
[4] شرح استخاره، تاریخ 28 فروردین 1376.
[5] همان.
[6] برگرفته از گفتارهای عرفانی، صبح چهارشنبه، تاریخ 3 تیر 1394.
[7] شرح رساله شریفه پندصالح (قسمت اوّل) ، تلفیق بیانات اسفند 1375، فروردین 1376 و آبان و آذر 1386.
[8] جزوه 174، دربارهی استخاره (قسمت دوّم) ، تاریخ فروردین 1381.
[9] جزوه 174، دربارهی استخاره (قسمت دوّم) ، تاریخ فروردین 1381.
[10] جزوه 174، دربارهی استخاره (قسمت دوّم) ، تاریخ 12 دی 1380.
[11] جزوه 174، دربارهی استخاره
(قسمت دوّم) ، تاریخ 7 فروردین 1388.