پایگاه خبری تحلیلی فرقه نیوز: در طول تاریخ، روایت منجیگرایی در ادیان ابراهیمی به ارتقای امید، عدالتخواهی و ساخت اجتماعی بهتر منجر شده است. اما هنگامی که این باورهای معنوی به زیربنای فلسفی-سیاسی تبدیل شدهاند، نتایجی متفاوت در پی داشتهاند؛ نخست، مسیر پیوریتنهای هزارهگرا پروتستان منجر به شکلگیری صهیونیسم مسیحی و دولت اسرائیل شد؛ و دوم، مسیر اسلام شیعی اثنیعشری ایران، منتهی به جمهوری اسلامی شد که با شعار عدالتمحوری و انتظار مهدوی، در ساخت حکومتی متمرکز و انقلابی تبلور یافت.
۱. مسیحیت پروتستان پیوریتن، منجیباوری و صهیونیسم مسیحی
پیوریتنهای آمریکای اولیه، معتقد بودند مسیح هزارساله حضوری فعال در جهان دارد و زمینهسازی آن نیازمند اصلاح اخلاقی، تاسیس نهاد مدنی-مذهبی و ساخت جامعهای مبتنی بر آموزههای کتاب مقدس بود که همه شهروندان آن را رعایت کنند [1][2]. در قرن نوزدهم این باور با ندای صهیونیسم مسیحی همراستا گردید؛ آنان بازگشت یهودیان به سرزمین موعود را پیشنیاز بازگشت مسیح میدانستند و با تشکیل لابیهای سیاسی و جریانهای مذهبی، زمینه حمایت آمریکا از تشکیل کشور اسرائیل فراهم آمد [3][4][5].
این جریان معتقد بود با حمایت سیاسی، مالی و فرهنگی از اسرائیل «دولت یهودی» میتوان تکمیل قصه آخرالزمان را نزدیک کرد. حتی اقداماتی چون انتقال سفارت آمریکا به بیتالمقدس (۲۰۱۷) تحت تأثیر این باور انجام شدهاند [5]. اگرچه اسرائیل بهعنوان یک کشور مستقل ساخته شد، اما مدل عدالت و صلح پایدار، بدون توجه به حقوق فلسطینیان و نادیدهگرفتن تبعات آن محدود باقی ماند.
۲. اسلام شیعی اثنیعشری و جمهوری اسلامی
انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ در ایران قرائتی عملی و انقلابی از مهدویت شیعی ارائه کرد؛ در این ساختار، امام زمان (عج) نه تنها موضوع اعتقادی، بلکه محور سیاستگذاری و حکمرانی نهادهای مختلف نظام همچون ولایت فقیه، شورای نگهبان، سپاه پاسداران و بسیج قرار گرفت. صدور انقلاب نیز، ابزاری برای «انتظار فعال» و شکل دادن به «تمدن نوین اسلامی» مورد توجه قرار گرفت [6][7][8].
از نگاه انقلاب اسلامی، ساختار سیاسی مذهبی شرط لازم برای تحقق عدالت مهدوی است. جمهوری اسلامی ایران تلاش کرد با ساخت نهادهای اجتماعی، اقتصادی و نظامی، ایده مهدویت را در متن سیاست پیاده کند. از صدور انقلاب به آفریقا، لبنان و یمن تا گفتمان مقاومت، این مسیر تاریخی ادامه یافت [7].
۳. تحریمهای آمریکا: ایران و اسرائیل
تحریمهای آمریکا علیه ایران از نوامبر ۱۹۷۹ پس از تسخیر لانه جاسوسی آمریکا آغاز شد [10][11]، سپس در ۱۹۸۴ با اعلام ایران بهعنوان «حامی تروریسم» ادامه یافت [6] و در دهههای بعد بهدلیل برنامه هستهای و حمایت از گروههای شبهنظامی تشدید شد [10][39][40]. تحریمهایی مانند قانون منع سرمایهگذاری خارجی (۱۹۹۶)، قطعنامههای سازمان ملل و متعاقباً خروج آمریکا از برجام (۲۰۱۸) نمونههایی برجستهاند [11][13][41].
این تحریمها نفت، بانک، هواپیما، فناوری، حمایت غیرنظامی و حتی شخصیتهای حقیقی و نخبگان علمی را شامل شدهاند؛ تا ۲۰۲۵ فشار اقتصادی قابلتوجهی بر سرمایهگذاران کوچک، صادرات صنایع دستی و معیشت مردم وارد کردهاند [21][31].
اما برخلاف ایران، رژیم صهیونیستی متحد اصلی آمریکا در خاورمیانه است؛ حتی در ۲۰۲۵، ترامپ تحریمهایی علیه یهودیان افراطینشین در کرانه غربی را لغو کرد [10]. ضمن اینکه این رژیم، مورد تحریم ظالمانه قرار نگرفت، بلکه حمایت سیاسی-نظامی گسترده نیز صورت گرفته است [16][19][20].
در سایه این تحریمها، جمهوری اسلامی ایران با اتکا بر الگوی اقتصاد مقاومتی و آموزههای قرآنی مقاومت، موفق شده دستاوردهایی مهم در حوزه رشد اقتصادی، کاهش فقر، اشتغال و حفظ صادرات نفت رقم بزند. طبق گزارش بانک جهانی، اقتصاد ایران طی سه سال متوالی رشد مثبت داشته و در سال ۲۰۲۲/۲۳ به ۳.۸٪ رسید و رشد بخش نفت و خدمات نیز تا حدود ۵٪ ثبت شده است [1]. صادرات نفت ایران در سال ۲۰۲۳ به حدود ۱.۶ میلیون بشکه در روز رسید و تولید روزانه نفت نیز به مرز ۳ میلیون بشکه نزدیک شد [2][3]. نرخ بیکاری با کاهش همراه بوده و نرخ فقر مطلق از حدود ۲۹ درصد به زیر ۲۲ درصد کاهش یافته است [4][5]. این موفقیتها در شرایطی حاصل شده که ایران با بیش از ۷۷۷ تحریم جدید در سال ۲۰۲۰ مواجه بوده و مجموع داراییهای مسدودشده آن در جهان بالغ بر ۱۰۰ تا ۱۲۰ میلیارد دلار گزارش شده است [6][7].
در مقابل، رژیم اسرائیل با حمایت بیوقفه آمریکا که شامل کمک نظامی سالانه ۳.۸ میلیارد دلاری و پشتیبانی سیاسی است، تحریمهای اقتصادی گسترده مثل ایران نداشته و تنها برخی تحریمهای محدود علیه افراطیهای شهرکنشین اعمال شده است [8][9][10].
از منظر قرآنی، مقاومت در برابر ظلم و فشارهای بیرونی یک تکلیف الهی است. آیات متعددی مانند «وَ اصْبِرُوا وَ صَابِرُوا وَ رَابِطُوا» (سوره آل عمران، آیه ۲۰۶) و «وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ» (سوره آل عمران، آیه ۱۳۹) بر اهمیت صبر و ایستادگی تأکید دارند. جمهوری اسلامی ایران این آموزهها را بهعنوان محور مقاومت فرهنگی، اقتصادی و سیاسی پذیرفته و در برابر تحریمها ایستادگی کرده است.
در حالی که رژیم اسرائیل بهواسطه حمایتهای خارجی و نادیده گرفتن حقوق فلسطینیان، از منظر عدالت اجتماعی و موعودگرایی اسلامی، فاقد بنیان لازم برای ایجاد صلح و عدالت جهانی است. ادامه اشغالگری و تبعیض نژادی، برخلاف آموزههای اسلام و سایر ادیان ابراهیمی است که عدالت، رحمت و برابری را محور منجیباوری میدانند.
لذا، از منظر تحقق وعدههای منجی، عدالت و رهاییبخشی بشریت، جمهوری اسلامی ایران با محوریت آموزههای قرآنی مقاومت، ظرفیت بیشتری برای زمینهسازی ظهور منجی دارد؛ هرچند نیازمند اصلاحات داخلی و گسترش عدالت اجتماعی واقعی است.
منابع (کتابنامه)