«ایران‌گرایی» به مثابه نقابی بر چهره بیگانگی؛ نقد تئولوژیک و ایدئولوژیک باستان‌گرایی افراطی

«ایران‌گرایی» به مثابه نقابی بر چهره بیگانگی؛ نقد تئولوژیک و ایدئولوژیک باستان‌گرایی افراطی
ناسیونالیسم افراطی با محوریت باستان‌گرایی، اغلب با بازتولید روایت‌های تاریخی گزینشی و دور از واقعیت، سعی در القای برتری بی‌قید و شرط دوران پیش از اسلام بر دوران پس از آن دارد.
کد خبر: ۱۸۶۸۶
مهدی قیاسی کارگرمقدم
نویسنده :
مهدی قیاسی کارگرمقدم

پایگاه خبری تحلیلی فرقه نیوز: ملی‌گرایی افراطی، به‌ویژه آن‌گاه که رنگ و بوی باستان‌گرایی و زرتشتی‌گرایی به خود می‌گیرد، در بسیاری از موارد، نقابی است بر چهره‌ی جریانات و ایدئولوژی‌هایی که در عمق، با منافع ملی و تمدنی ایران در تضاد قرار دارند. این رویکرد، با طرح ادعاهایی مبنی بر «خلوص» و «اصالت» فرهنگ ایران باستان و زیر سوال بردن ارزش‌ها و دستاوردهای تمدن اسلامی-ایرانی، تلاش می‌کند تا بستری ایدئولوژیک برای بیگانگی و گسست از ریشه‌های عمیق فرهنگی و دینی فراهم آورد. سوءاستفاده از زرتشت و تحریف آموزه‌های او، در این میان، نه یک رویکرد علمی یا تاریخی، بلکه تلاشی سازمان‌یافته برای ارائه یک «هویت جایگزین» است که در عمل، ایران را به سمت انزوای فرهنگی و سیاسی سوق می‌دهد.

ناسیونالیسم افراطی با محوریت باستان‌گرایی، اغلب با بازتولید روایت‌های تاریخی گزینشی و دور از واقعیت، سعی در القای برتری بی‌قید و شرط دوران پیش از اسلام بر دوران پس از آن دارد. این روایت‌ها، ضمن نادیده گرفتن پیشرفت‌های علمی، فکری و فرهنگی ایران در دوران اسلامی، و نقش برجسته دانشمندان، عارفان و شاعران ایرانی در بسط و گسترش تمدن اسلامی، تصویری مخدوش و ناقص از تاریخ ایران ارائه می‌دهند. زرتشت در این تفسیر، نه به عنوان شخصیتی تاریخی که در بستر فرهنگی خاص خود زیسته و آموزه‌هایش در طول زمان دچار تحولات تفسیری شده، بلکه به عنوان نمادی دست‌نیافتنی و «کامل» معرفی می‌شود که گویی اسلام نتوانسته است هیچ ارزش افزوده‌ای به هویت ایرانی ببخشد.

این نوع از باستان‌گرایی، در واقع، به جای خدمت به ایران، به بیگانگان خدمت می‌کند. چرا که با ایجاد شکاف‌های فرهنگی و هویتی در جامعه، زمینه را برای نفوذ ایدئولوژی‌های وارداتی، سکولاریسم افراطی، و یا حتی اندیشه‌های نژادپرستانه و قوم‌گرایانه فراهم می‌آورد. نسبت دادن آموزه‌هایی چون «نژاد برتر» یا «قوم برگزیده» به ایران باستان، در حالی که مدعی هستند تعالیم اصیل زرتشتی بر مفاهیم اخلاقی و انسانیت تاکید دارند، نمونه‌ای از این تحریفات است. هدف این تحریفات، در نهایت، پشت کردن به ایران اسلامی است؛ ایرانِ تمدن‌سازی که توانسته است هویت اسلامی را با فرهنگ و گویش ایرانی بیامیزد و میراثی ماندگار و پویا خلق کند. این رویکرد افراطی، با نفی این پیوستگی و پی‌رنگ کردن تقابل‌های ساختگی، ایران را از ظرفیت‌های تمدنی و همبستگی‌های منطقه‌ای خود محروم ساخته و آن را در معرض آسیب‌های فرهنگی و ایدئولوژیک قرار می‌دهد.

گزارش خطا
ارسال نظر