به گزارش فرقه نیوز؛ تصویر زیر نماد فرقه ی کیهانی است که مشابه نماد تائو، دارای دو قطب سیاهی مطلق و سپیدی مطلق است. این دوقطبی نه نیرو هستند و نه ماده، کیفیت سری و غیبی نیز ندارند که فراتر از عقاید عقلانی باشد.
(یین و یانگ) برای بیان تغییرات طبیعت که دائماً در حال انجام است به کار میروند. این دو قطب راه فکر کردن را به انسان نشان میدهند. هیچ موجودی را نمیتوان از ارتباط با سایر موجودات جدا کرد. هیچ چیز به تنهایی و از خودش موجودیت ندارد. در این نظریه چیزی به طور مطلق وجود ندارد. لازمه یین و یانگ این است که در خودشان باشند و این پدیده مقابل هم قرار گرفته، تغییر را ممکن میسازند.
از نگاه طاهری نیز جهان دوقطبی توسط شیطان خلق شده است و میگوید: «هوشمندی کل شکل دهنده ی جهان دوقطبی است - متناسب با نقش خود هوشمندی مثبت یا هوشمندی منفی نام میگیرد.» (طاهری2011الف:67) و همچنین در «آزمون آخر» برای حرکت در مسیر چرخه ی دوقطبی میگوید:«...کسانی که پاسخ مثبت دهند، به سوی بهشت خاص در عالم وحدت رهسپار میشوند و دیگران که عالم تضاد را برگزیده اند بار دیگر تجربه حرکت به جهان دوقطبی را از سر میگیرند.» (طاهری2011الف،260-275)
«در نگرش چینیان باستان به نظام جهان، یین و یانگ شکل سادهشدهای از مفهوم یگانگی متضادها است. از دیدگاه چینیان باستان و تائوباوران، در همه ی پدیدهها و اشیای غیر ایستا در جهان هستی، دو اصل متضاد ولی مکمل وجود دارد. یین و یانگ نشان دهنده ی قطبهای مخالف و تضادهای جهان هستند. البته این بدان معنا نیست که یانگ خوب است و یین بد است، بلکه یین و یانگ مانند شب و روز یا زمستان و تابستان بخشی از چرخه هستی هستند. وقتی تعادل و احساس خوبی به وجود میآید که تعادل بین یین و یانگ برقرار باشد. نقطههای متضادی که داخل شکل یین و یانگ دیده میشود به این مفهوم است که یین وقتی به حداکثر خودش برسد و میخواهد تمام شود در درونش یانگ را دارد و وقتی هم که یانگ میخواهد به حداکثر خود برسد در درونش یین را دارد. یعنی وقتی یکی تمام میشود، دیگری در درونش رشد میکند و این چرخه ادامه پیدا میکند. یین و یانگ به ترتیب نام اصلها یا نیروهای مکمل مادینه و نرینه جهان در فلسفه ذن و تائوئیسم است که همه وجوه زندگی را در بر میگیرد.
البته طاهری در توضیح نماد فرقه اش چنین میگوید:«... من آن آرم را در ارتباط دیدم و همان را هم عیناً انتقال دادم، در این آرم یک سمت سفید است و حالت لبخند دارد، یک سمتش سیاه و حالت اخم دارد، این البته مفاهیم مختلفی دارد، یکی این که بهطور کلی عالم دوقطبی را میرساند، عالم تضاد را میرساند، به طور کلی حالت شارژ و دشارژ را میرساند، به طور کلی حالت متصل به شبکه مثبت و متصل به شبکه منفی را میرساند، اما در مورد شارژ و دشارژ میبینید که در واقع دشارژ وارونه و ساقط است.» (دوره 5، 86)
به نظر میرسد طاهری برداشتی آگاهانه از نماد تائو داشته است. در غیر این صورت او و حلقه ی اول او در فرقه که همیشه از علمی بودن گفته ها و اعمالشان صحبت میکنند، میتوانستند بدون انتساب به تائو توضیحات و توصیفات متناسبتری از نماد خود داشته باشند. برای مثال در مورد نماد این فرقه که دایره است، میتوان آن را به عنوان نماد جاودانگی و شناوری دانست. فون فرانتس از (پیروان یونگ) دایره یا کُره را نماد خود نامیده است. این شکل تمامیت روان را در تمام جنبه های آن، از جمله رابطهی میان انسان و کل طبیعت بیان میکند. کارکرد دایره در اسطورهها، رؤیاها، ماندالاها، آیینهای پرستش خورشید و نیز نقشه های قدیم شهرها، بیانگر توجه به «تمامیت» به عنوان اصلیترین و حیاتیترین جنبهی زندگی انسان است.(یونگ1378، 379)