کی‌پاپ، بی تی اس و هرمان هسه؛ پیوند رمانتیک با معنویت‌های شرقی و پیامد‌های فرهنگی

کی‌پاپ، بی تی اس و هرمان هسه؛ پیوند رمانتیک با معنویت‌های شرقی و پیامد‌های فرهنگی
معنویت شرقی، که در سنت‌های خود دارای عمق فلسفی و تمرینات روحی و سلوکی خاصی است، در این چارچوب، به شکلی ساده‌سازی شده و تجاری‌شده ارائه می‌شود. این امر، می‌تواند تصویری سطحی و نادرست از این سنت‌ها را به مخاطب منتقل کند و یا آن را با باور‌های دینی اصیل و ریشه‌دار جامعه ما در تعارض قرار دهد. مفاهیمی، چون کارما و تناسخ، در صورت عدم درک صحیح و پذیرش بدون نقد، می‌توانند منجر به نگرش‌های جبرگرایانه، ناامیدی، و یا حتی انحراف از مبانی اعتقادی شوند.
کد خبر: ۱۸۵۹۱
حجت الاسلام مهدی قیاسی کارگرمقدم
نویسنده :
حجت الاسلام مهدی قیاسی کارگرمقدم

پایگاه خبری تحلیلی فرقه نیوز: در دهه‌های اخیر، موج کی‌پاپ (K-Pop) و گروه‌هایی، چون بی‌تی‌اس (BTS) فراتر از مرز‌های کره جنوبی رفته و به پدیده‌ای جهانی تبدیل شده‌اند. این گروه‌ها، علاوه بر موسیقی و اجرا‌های پرانرژی خود، با استفاده از مضامین و اشاراتی که ریشه در آثار نویسندگانی، چون هرمان هسه دارد، به ترویج نوعی معنویت شرقی و مفاهیم عرفانیِ برگرفته از سنت‌های هندی و بودایی پرداخته‌اند. این رویکرد، اگرچه می‌تواند از منظر هنری و ادبی قابل تأمل باشد، اما در بستر فرهنگی و دینی جامعه ما، نیازمند نقدی دقیق و موشکافانه است.

هرمان هسه، نویسنده آلمانی-سوئیسی، در آثاری، چون «سیدهارتا» و «دمیان»، به کاوش در مفاهیم معنوی شرق، به‌ویژه بودیسم و هندوئیسم، پرداخته است. او از طریق شخصیت‌هایی، چون سیدهارتا، به دنبال ارائه‌ی مسیری برای رسیدن به روشنگری و رهایی از رنج‌های دنیوی بوده است. گروه‌های کی‌پاپ، با الهام از این آثار یا با بازتولید مضامین مشابه، اشاراتی به تناسخ، کارما، و جستجوی حقیقت درونی می‌کنند. این مفاهیم، که اغلب در قالب اشعار، نماهنگ‌ها و یا حتی پیام‌های اعضای گروه به مخاطبان منتقل می‌شوند، توانسته‌اند بخش قابل توجهی از طرفداران جوان را با خود همراه سازند.

مشکل اساسی در این رویکرد، تلفیق و گاه خلط مفاهیم عرفانی شرق با زیبایی‌شناسی پاپ و جلوه‌های مادی و ظاهری آن است. معنویت شرقی، که در سنت‌های خود دارای عمق فلسفی و تمرینات روحی و سلوکی خاصی است، در این چارچوب، به شکلی ساده‌سازی شده و تجاری‌شده ارائه می‌شود. این امر، می‌تواند تصویری سطحی و نادرست از این سنت‌ها را به مخاطب منتقل کند و یا آن را با باور‌های دینی اصیل و ریشه‌دار جامعه ما در تعارض قرار دهد. مفاهیمی، چون کارما و تناسخ، در صورت عدم درک صحیح و پذیرش بدون نقد، می‌توانند منجر به نگرش‌های جبرگرایانه، ناامیدی، و یا حتی انحراف از مبانی اعتقادی شوند.

علاوه بر این، استفاده از این مضامین معنوی در کنار جذابیت‌های ظاهری و رسانه‌ای کی‌پاپ، می‌تواند نوعی «عرفان بازاری» را شکل دهد که هدف اصلی‌اش نه تعالی روحی، بلکه جذب مخاطب و فروش محصولات فرهنگی است. این پدیده، زنگ خطری است برای اینکه چگونه مفاهیم عمیق معنوی می‌توانند در دنیای رسانه‌ها و سرگرمی‌ها، به ابزاری برای مقاصد تجاری و فرهنگیِ گاه ناهمسو با ارزش‌های اصیل تبدیل شوند. بنابراین، لازم است تا نسل جوان در مواجهه با این پدیده‌ها، با نگاهی انتقادی و آگاهانه، ضمن درک جذابیت‌های فرهنگی و هنری آنها، نسبت به محتوای معنوی و پیامد‌های اعتقادی‌شان هوشیار باشند و معنویت اصیل را در چارچوب‌های عمیق‌تر و پایدارتر جست‌و‌جو کنند.

گزارش خطا
ارسال نظر