پوسته ملی‌گرایی و هسته انحرافی؛ زرتشت و باستان‌گرایی در خدمت بیگانگان!

پوسته ملی‌گرایی و هسته انحرافی؛ زرتشت و باستان‌گرایی در خدمت بیگانگان!
باستان‌گرایی افراطی، با تمرکز بر برجسته‌سازی و گاه افسانه‌سازی دوران باستان، به‌ویژه دوران ساسانی و هخامنشی، نه تنها تصویری تک‌بعدی از تاریخ ایران ارائه می‌دهد، بلکه با قرائت‌های گزینشی و تحریف‌شده از متون و نمادهای باستانی، خود را در برابر تمدن اسلامی قرار می‌دهد.
کد خبر: ۱۸۵۴۲
حجت الاسلام مهدی قیاسی کارگرمقدم
نویسنده :
حجت الاسلام مهدی قیاسی کارگرمقدم

پایگاه خبری تحلیلی فرقه نیوز: ملی‌گرایی افراطی، در بستری که تاریخ و فرهنگ را به مثابه ابزاری برای هویت‌سازی به کار می‌گیرد، گاه چنان بر پوسته ملیت و باستان‌گرایی می‌لغزد که هسته اصلی پیام‌های خود را در لفافه‌ای از ایران‌دوستی پوشانده و در عمل، پیامی جز بیگانگی با تمدن ریشه‌دار و جهان‌شمول اسلامی-ایرانی را ارائه نمی‌دهد. در این میان، زرتشت و نمادهای باستانی ایران، به جای آنکه به عنوان بخشی از میراث غنی فرهنگی مورد ارزیابی قرار گیرند، به ابزاری برای ترویج رویکردی تقلیل‌گرایانه و گاه خصمانه نسبت به اسلام و دستاوردهای تمدنی آن تبدیل می‌شوند. این رویکرد، با نفی پیوستگی تاریخی و فرهنگی ایران پیش از اسلام و پس از آن، سعی در ایجاد گسست و انقطاع دارد؛ گسستی که در آن، ایران اسلامی به عنوان یک دوره «انحرافی» یا «بیگانه» معرفی شده و هویت اصیل ایرانی در هاله‌ای از ابهام و گاه وارونگی قرار می‌گیرد.

باستان‌گرایی افراطی، با تمرکز بر برجسته‌سازی و گاه افسانه‌سازی دوران باستان، به‌ویژه دوران ساسانی و هخامنشی، نه تنها تصویری تک‌بعدی از تاریخ ایران ارائه می‌دهد، بلکه با قرائت‌های گزینشی و تحریف‌شده از متون و نمادهای باستانی، خود را در برابر تمدن اسلامی قرار می‌دهد. در این فرایند، زرتشت، به عنوان پیامبر این دوران، نه آن‌گونه که در بستر تاریخی و فرهنگی خود زیست کرده، بلکه به مثابه نمادی «خالص» و «غیرآلوده» به اسلام معرفی می‌شود. این تفسیر، با نادیده گرفتن ظرفیت‌های همزیستی و تاثیر متقابل فرهنگ‌ها، و نادیده گرفتن تحولات عمیق فکری و اجتماعی که پس از ورود اسلام به ایران رخ داده، به دنبال بازآفرینی هویتی است که تنها در گذشته و در قالبی غیر از اسلام تعریف می‌شود.

دروغ‌پردازی و تحریف در این رویکرد، ابزاری کلیدی است. نسبت دادن آموزه‌هایی به زرتشت که در متون اصیل او وجود ندارد، یا وارونه جلوه دادن مفاهیم، همگی در راستای اهداف خاصی صورت می‌گیرد. این اهداف عمدتاً شامل تضعیف جایگاه اسلام در فرهنگ و جامعه ایران، و در نهایت، ایجاد زمینه برای پذیرش رویکردهای سکولار، غربی، و یا ایدئولوژی‌های ملی‌گرای افراطی است که ایران را در تقابل با تمدن اسلامی و معادلات منطقه‌ای قرار می‌دهد. هدف نهایی این تحریفات، پشت کردن به ایران اسلامی و هویت چندلایه‌ی ایرانی-اسلامی است؛ هویتی که در طول قرن‌ها، با پذیرش اسلام، نه تنها از اصالت خود نکاست، بلکه غنای بیشتری یافت و در عرصه‌های مختلف فرهنگی، علمی و هنری، میراثی ماندگار از خود به جای گذاشت. این رویکرد افراطی، با ایجاد دوگانه‌های کاذب «ایران باستان» در برابر «ایران اسلامی»، و «زرتشتیت» در برابر «اسلام»، در واقع، شکافی عمیق در پیکره تاریخ و هویت ملی ایجاد می‌کند و ایران را از سرمایه‌های فرهنگی و تمدنی خود تهی می‌سازد.

گزارش خطا
ارسال نظر