فرقه رجوی برده‌داری مدرن است/می‌گفتند به خدا شک کنید، اما به رجوی نه!

به گزارش فرقه نیوز؛ عضو نجات یافته فرقه رجوی در نشست خبری
فرقه رجوی برده‌داری مدرن است
 عضو نجات یافته فرقه رجوی گفت: مریم رجوی می‌گفت گناه هرکسی که به خدا شک کند، قابل بخشش است، ولی شک به رهبری قابل بخشش نیست.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی اصولگرا- حمید منصوری عضو نجات یافته فرقه رجوی و عضو سابق انجمن اسلامی دانشجویان خارج از کشور در نشست خبری صبح امروز که در خبرگزاری تسنیم برگزار شده بود، در ادامه اظهارات خود در مورد انگیزه‌ای که باعث شد امروز در این نشست خبری شرکت کند، گفت: من با این انگیزه به اینجا آمدم تا تجربیات خودم را به جوانان بگویم. مگر من با این صحبت‌ها تعادلم به هم خورده است؟
وی با تاکید بر اینکه جوانان ایران بسیار پرشور و آرمانگرا هستند، تصریح کرد: به عنوان مثال پیشرفت‌های هسته‌ای را جوانان رقم زدند در حالی که آنها می‌گفتند جوانان ایرانی جدول ضرب هم بلد نیستند، ولی ما الان می‌بینیم که رتبه‌های اول ریاضی را ایرانی‌ها به خود اختصاص دادند.
عضو نجات یافته فرقه رجوی با بیان اینکه یک روز رجوی با ادعای انقلابی وارد می‌شود و امروزه جریان‌های مختلف دیگری وجود دارند، تصریح کرد: جوانان به دلیل اینکه ناآگاه و پرشور هستند، زود در دام این جریانات می‌افتند. برای همین من به جوانان توصیه می‌کنم که هر گاه می‌خواهند به جریانی بپیوندند ناآگاهانه وارد نشوند و اول مطالعه کنند و با افراد آگاه مشورت کنند به خصوص در ایران که نسبت به سایر کشورها رسانه‌ها و اطلاعات زیادی را دارد و جوانان می‌توانند از کتاب‌های شهید مطهری و ... الهام بگیرند. البته انتظار ما این است که رسانه‌ها نیز با نوشته‌های خود در مورد فرقه‌ رجوی و فرقه‌های انحرافی جوانان را آگاه کنند تا مثل من زندگی‌شان تباه نشود.
منصوری با بیان اینکه فرقه یک نوع برده‌داری مدرن است گفت: برده‌داری در سابق با زنجیرزدن به دست و پای افراد بود و امروز با زنجیر زدن به ذهن افراد انجام می‌شود.
وی در مورد ویژگی فرقه‌ها بویژه فرقه رجوی نیز گفت: رهبری بلامنازعه و اختیارات مطلق و یا فوق مطلق از ویژگی‌های فرقه‌ها است. به عنوان مثال مریم رجوی می‌گفت گناه هرکسی که به خدا شک کند، قابل بخشش است، ولی شک به رهبری قابل بخشش نیست. دومین ویژگی فرقه‌ها نیز این است که ماهیتا دست به ترور می‌زنند.
عضو نجات یافته فرقه رجوی در مورد سومین ویژگی‌ فرقه‌ها نیز گفت: فرقه‌ها از طریق شست‌وشوی مغزی به اهداف خود جامه عمل می‌پوشانند. این شست‌وشوی مغزی در واقع دستکاری در فکر و ذهن و روح انسان است و فرقه رجوی شست‌وشوی مغزی را بسیار ماهرانه انجام می‌داد. مکانیزم شست‌وشوی مغزی به نام عملیات جاری و به صورت روزانه انجام می‌شد و یا به صورت با عنوان غسل هفتگی در هفته انجام می‌شد و مکانیزمی بود که انقلاب ایدئولوژیکی رجوی را توجیه می‌کرد.
منصوری در مورد مکانیزم شست‌وشوی مغزی در عملیات جاری اظهار داشت: این عملیات به صورت روزمره انجام می‌شد و افراد از صبح تا ساعت ۱۰ شب کارهای مختلفی را انجام می‌دادند و سپس ساعت ۱۰ شب جلسه‌ای می‌گذاشتند که در این جلسه افراد باید از خودشان انتقاد می‌کردند و می‌گفتند ما وظیفه خود را در مقابل رهبری انجام نمی‌دهیم و بنابراین باید با حرف‌های سخیف به خودشان انتقاد می‌کردند، سپس به همکارانشان اجازه می‌دادند که آنها را انتقاد کنند و در واقع یک فضای فحاشی به وجود می‌آمد و فضا طوری بود که طرف قبول می‌کرد این کار را انجام داده است.
وی در مورد «غسل هفتگی» نیز گفت: در هفته نشستی با حضور فرمانده مرد که به وی «برادر» می‌گفتند برگزار می‌شد و افراد باید حتی فکر خود را در طول این هفته که مثلا در ذهن خود می‌خواستند به زن نگاه کنند به فرمانده می‌گفتند. البته اگر نگاه می‌کردند حکم آنها خیلی سنگین بود و حتی در حد اعدام بود، ولی اگر حتی در ذهن آنها این بود که به زنی نگاه کنند باید به فرمانده می‌گفتند و یا مثلا اگر کسی خواهرش را در خواب می‌دید باید این را هم به فرمانده می‌گفتند.
عضو نجات یافته فرقه رجوی ادامه داد: حالا اگر در طول هفته زنی را نمی‌دیدند، باز آنها فرد را با فحاشی خطاب قرار می‌دادند و می‌گفتند که تو خیانت کردی و یا در حال خیانت بودی. برای همین ما مجبور بودیم اگر موردی را هم نمی‌دیدیم برای آنها می‌ساختیم و یا دروغ می‌گفتیم.
منصوری در مورد فرق زندان استالین و رجوی نیز اظهار داشت: در زندان استالین افراد را وادار می‌کردند که اعتراف کنند و یا علیه همکاران خود شهادت بدهند و این اعتراف و شهادت آنها باعث می‌شد که افراد را آزاد کنند، ولی در زندان‌های رجوی هم باید علیه همکارت و هم خودت شهادت بدهی تا بیشتر فرو بروی و اصلا مساله آزادی مطرح نبود و به گونه‌ای بود که تا آنها بگویند به رهبری و خودت خیانت کرده‌ای. در واقع در زندان‌های استالین با اعتراف می‌خواهیم آزاد شویم، ولی در زندان‌های رجوی انتقاد می‌کنید که بیشتر زنجیر به دستت بسته شود.
وی با بیان اینکه برخی به من می‌گویند چرا با وجود این شکنجه‌ها و فشارها از فرقه رجوی بیرون نرفته‌ام، تصریح کرد: وقتی که شخص چندین سال در زندان می‌ماند، تکرار کلمات بر شخص اثر می‌گذارد و ایدئولوژی را قبول می‌کند و فکر می‌کند به غیر از این ایدولوژی چیز دیگری درست نیست.
عضو نجات یافته فرقه رجوی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه چرا جریان رجوی با گذشت زمان از شعارهای اسلامی استفاده می‌کرد و کارهای دیگری را در ذیل این شعار انجام می‌داد، اظهار داشت: سازمان مجاهدین خلق به فلسفه ماکیاول که هدف وسیله را توجیه می‌کند اعتقاد داشت، مثلا یک زمانی با ورود افراد متاهل موافق بودند و یا می‌گفتند ازدواج کنید، ولی وقتی آنها در عملیات نظامی موفق نشدند، مجبور شدند دست به طلاق ایدئولوژیک و یا جدایی زن و مرد بزنند.
منصوری ادامه داد: پس در سازمان مجاهدین خلق ایدئولوژی دموکراتیک درستی وجود نداشت و می‌توان گفت تمام ویژگی‌های یک فرقه در سازمان مجاهدین و فرقه رجوی وجود داشت و آنها براساس اصول خود حرکت می‌کردند. در واقع اگر آنها به اصول دموکراتیک اعتقاد داشتند، باید با انقلاب همراه می‌شدند. بنابراین در هر مقطعی براساس منافع خودشان تصمیم می‌گیرند و عمل می‌کنند.
وی در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه آیا اسنادی وجود دارد که منافقین در سوریه می‌جنگند و یا اطلاعاتی در این زمینه دارید، گفت: اینها برای اینکه ابراز وجود کنند یک روز با نمایندگان کنگره آمریکا ملاقات می‌کنند، یک روز هم حمایت پارلمان اروپا را جلب می‌کنند و یک روز هم اقدامات تروریستی در سوریه انجام می‌دهند. در واقع هر روز به اعمال مختلف می‌خواهند ابراز وجود کنند و دست به این اقدامات می‌زنند.
عضو نجات یافته فرقه رجوی با بیان اینکه ماهیت گروهک فرقه رجوی خشونت‌طلبی است، تصریح کرد: اینها هر زمان امکان دارد خودشان را نیش بزنند، زیرا بدون خشونت نمی‌توانند زنده بمانند .در واقع مصداق بارز این ضرب‌المثل هستند که «نیش عقرب نه از ره کین است/ اقتضای طبیعتش این است». بنابراین با توجه به ماهیت آنها می‌توانیم قبول کنیم که هر جایی که خشونت باشد آنها نیز حضور دارند.
منصوری با اشاره به تسخیر پادگان اشرف توسط نیروهای مردمی، گفت: وقتی که پایگاه استراتژیک فرقه رجوی تصرف شد، ۵۲ نفر از اعضای برجسته آنها کشته شدند و ۵،۶ نفرشان هم اسیر شدند. استراتژی آنها با شکست مواجه شد، پس وقتی شکل آنها از بین برود محتوا نیز از بین خواهد رفت بنابراین دیگر نمی‌توانند عملیات نظامی در اشرف آموزش دهند و ایدئولوژی آنها نیز از بین رفته است. پس این استراتژی به غروب جاویدان تبدیل شد.منبع: تسنیم