۱۳:۵۳
۱۴۰۴/۰۴/۱۸
با نگاهی به پیام ۱۶ ژوئن ۲۰۲۵ محفل ملی آمریکا

سیاست سکوت و کنترل زبان در ساختار تشکیلاتی بهائیت

سیاست سکوت و کنترل زبان در ساختار تشکیلاتی بهائیت
پیام محفل ملی بهائیان آمریکا با تأکید بر سکوت و بی‌طرفی سیاسی، نشان‌دهنده تلاش تشکیلات بهائیت برای کنترل احساسات پیروان و جلوگیری از همدلی با ایران در برابر تجاوز اسرائیل است؛ نمونه‌ای روشن از سرکوب هویت ملی در پوشش معنویت.
کد خبر: ۱۸۴۱۳
حجت الاسلام امیرحسین کامل نواب
نویسنده:
حجت الاسلام امیرحسین کامل نواب

پایگاه خبری تحلیلی فرقه نیوز: در تاریخ ۱۶ ژوئن ۲۰۲۵، محفل ملی بهائیان ایالات متحده آمریکا، پیامی رسمی خطاب به بهائیان این کشور صادر کرد. این پیام، واکنشی بود به هجمه رژیم غاصب اسرائیل به جمهوری اسلامی ایران و حاوی هشدارهایی جدی درباره موضع‌گیری‌های فردی بهائیان در فضای مجازی بود. بررسی این پیام، بستری فراهم می‌سازد برای تحلیل نحوه مواجهه سازمان سیاسی بهائیت با بحران‌های سیاسی، چگونگی اعمال نفوذ تشکیلاتی بر پیروان، و نحوه مدیریت عناصر وابسته به این سازمان.

 

محتوای پیام در یک نگاه

پیام محفل روحانی آمریکا به وضوح دارای سه محور اصلی بود:

1- ابراز نگرانی از واکنش‌های احساسی برخی بهائیان!

2- تأکید بر بی‌طرفی سیاسی به‌عنوان یکی از شعارهای محوری سازمان بهائیت

3- دعوت به تمرکز بر فعالیت‌های تشکیلاتی و فاصله‌گیری از علاقمندی ‌های سیاسی و ملی ایران

 

تحلیل راهبردی

1. کنترل و محدودسازی

سران تشکیلات بهائیت همچون دیگر سرکرده های فرق انحرافی، به‌صورت جدی در برابر اظهارنظرهای اعضا حساسیت دارند. این پیام نمونه‌ای از مدیریت سازمانی احساسات جمعی است. در این پیام درعوضِ تشویق به دفاع از حقیقت و یا نقد ساختارهای ظلم، بهائیان دعوت می‌شوند به «احتیاط» و حتی «سکوت»!

این سبک برخورد، یادآور مفهوم «سکوت تشکیلاتی» در نظریه‌های جامعه‌شناسی است؛ جایی که منافع سازمانی بر بیان آزادانه‌ی فردی غلبه می‌کند.

البته این رفتار درمیان بهائیان سابقه ای به بلندای تاریخ بهائیت دارد، چرا که در آثار سران این فرقه همچون حسینعلی نوری (بهاء الله) مؤسس بهائیت، نیز چنین دستوراتی را به وضوح می توان مشاهده نمود:

«انا نری بعض الناس ارادوا الحریه و یفتخرون بها اولئک فی جهل مبین ان الحریه تنتهی فی عواقبها الی الفتنة التی لا تخمد نارها کذلک یخبرکم المحصی العلیم.»

وی در اقدس صفحه 116 می‏گوید: «ما می‏بینیم بعضی اشخاص آزادی می‏خواهند و به این عمل افتخار می‏کنند، این‏ها واقعاً در جهل مرکب می‏باشند. آزادی عواقب بدی دارد که آتش آن فرو نخواهد نشست، آمار دهنده‏ی دانا این طور به شما می‏گوید.»

 

2. بی‌طرفی یا بی‌موضعی؟

در ظاهر این پیام، بر بی‌طرفی سیاسی به‌عنوان یک اصل در بهائیت تأکید می‌کند. اما در عمل، این بی طرفی شعاری بیش نیست، چرا که از عهد قاجار تاکنون در فتنه ها و اغتشاشات مختلفی که در کشور عزیزمان ایران رخ داده است؛ همیشه بهائیان، پیشاپیش اغتشاشگران و برهمزنندگان نظم عمومی جامعه قدم برداشته اند.

در واقع، تشکیلات بهائی دغدغه‌ی آن را دارد که اظهارات فردی، درتعارض با سیاست های کلان و پنهان سازمان سیاسی بهائیت قرار گیرد و بهائیان بخاطر علاقه به خانواده و میهنشان حملات وحشیانه اسرائیل را محکوم کنند.

 

3. دوگانگی هویتی

در بخشی از پیام، خطاب به بهائیان ایرانی ساکن خارج آمده:

«وظیفه‌ی اصلی‌شان باید خدمت به پیشرفت امر الهی در سرزمینی باشد که در آن زندگی می‌کنند

این عبارت، بیانگر نوعی فاصله‌گذاری ایدئولوژیک با هویت ملی و عاطفی است. تشکیلات، وفاداری به ایران یا دغدغه برای مردم آن را به‌نوعی انحراف از مسیر وظیفه‌ی اصلی می‌داند و آن را به «مشارکت در نقشه پنج‌ساله» و «خدمت تشکیلاتی» محدود می‌کند.

این اتفاق همان سرکوب گری فرقه های انحرافی بر خواسته ها و تمایلات انسانی است، که در میان گونه های مختلف فرقه ای مشاهده می شود. سران بهائی نه در دنیای امروز بلکه در تمامی سال های وجودیشان به دنبال سرکوبگری و سرپوش گذاری بر خواسته های انسانی پیروانشان بوده اند چرا که کدام انسان است که از ناراحتی هموطنش عذاب نکشد؟ کدام انسان قلبش برای وطنش نمی تپد؟ و اینگونه بهائیان انسانیت خود را برای بقای رهبرانشان هزینه کرده اند.

 

۴. کارکرد پیام: اعمال قدرت تشکیلاتی

سازمان سیاسی بهائیت که در شعارهایش ایران را «مهد امرالله» می داند، به‌جای دعوت به اعتراض علیه ظلم اسرائیل به ایران و یا همراهی با صدای رنج هموطنانش، خواهان تمرکز بر دستورات فرقه ای است. این تعبیر، نشانگر این است بهائیت «آزاد اندیشی» و «تحری حقیقت» را قربانی خواسته های سران بیت العدل کرده و بهائیان را در زندان فکری و اعتقادی این فرقه محبوس ساخته است.

 

جمع‌بندی

پیام ۱۶ ژوئن ۲۰۲۵، نمونه‌ای گویا از سیاست‌های رسانه‌ای و تشکیلاتی سازمان سیاسی بهائی در برخورد با پیروان و مواجهه با مسائل سیاسی است. این پیام نشان می‌دهد که:

  • اصل بی‌طرفی سیاسی، در عمل به بی‌موضعی اجباری تبدیل شده؛
  • پیروان تشویق می‌شوند تا حتی در برابر فجایع انسانی، سکوت پیشه کنند؛
  • ابراز دلسوزی برای ایران می‌تواند تخطی تلقی شود؛
  • وفاداری تشکیلاتی، بر هویت ملی و عاطفی اولویت دارد.

از منظر جامعه‌شناختی، این پیام نمونه‌ای از کاربرد «کنترل نرم» در فرقه های انحرافی است؛ کنترلی که با زبان معنویت و خیرخواهی اعمال می‌شود، اما در بطن خود، ساختارهای قدرت، امنیت و نظم جهانی خاصی را بازتولید می‌کند.

گزارش خطا
ارسال نظر