پایگاه خبری تحلیلی فرقه نیوز: نشست تخصصی سهروزه «صهیونیسم جهانی و تقابل آن با آموزههای مهدویت» ویژه ائمه جماعات، اساتید و طلاب برادر و خواهر حوزه علمیه خراسان با سخنرانی حجتالاسلام محمدحسین طاهری آکردی، پژوهشگر حوزه ادیان و مذاهب در هتل آفتاب ولایت برگزار شد.
در این نشست، مباحثی پیرامون تاریخ شکلگیری صهیونیسم، پیوند آن با جریانهای موعودگرای غربی و نسبت آن با اندیشه مهدویت مورد بررسی قرار گرفت. آنچه در ادامه میخوانید، گزارشی از مهمترین مباحث و تحلیلهای مطرحشده است.
تبیین مفاهیم و تفکیک صهیونیسم از یهودیت
طاهری آکردی با اشاره به ضرورت شناخت دقیق مفاهیم گفت: پیش از هر تحلیلی باید تفاوت میان یهود، بنیاسرائیل و صهیونیسم را بشناسیم. نزاع امروز ما با یهودیت نیست، بلکه با یک تفکر سیاسی-ایدئولوژیک است که در قرون اخیر به نام صهیونیسم متولد شده و امروز در قالب مسیحیت صهیونیستی ادامه دارد.
وی افزود: قرآن کریم بنیاسرائیل را در زمانی بهخاطر ایمان و توحیدشان بر جهانیان برتر دانست، اما یهود متأخر و صهیونیسم کنونی از این مسیر منحرف شدند. صهیونیسم نه دین است، نه نژاد؛ بلکه مکتبی است سیاسی که هدفش تحقق دولت یهودی در فلسطین پیش از ظهور موعود است.
پژوهشگر حوزه ادیان و مذاهب تأکید کرد: امروز در دنیا چهار گونه صهیونیسم را باید شناخت؛ صهیونیسم دینی و سیاسی در درون یهودیت، صهیونیسم مسیحی در غرب و نسخههای تحریفشدهای از صهیونیسم در میان مسلمانان که گاهی حتی در قالب شیعه صهیونیستی ظهور کرده است. محور همه اینها یک مفهوم مشترک دارد: موعودگرایی انحرافی.
خاستگاه تاریخی صهیونیسم
طاهری آکردی با بیان اینکه صهیونیسم محصول طبیعی تحولات فکری غرب است، گفت: پروژه صهیونیسم از قرن ۱۷ و با اصلاحات پروتستانی آغاز شد؛ همانجایی که گروهی از مسیحیان با قرائتهای خاص از کتاب مقدس، باور پیدا کردند که بازگشت مسیح مشروط به تشکیل دولت یهودی در سرزمین مقدس است.
وی ادامه داد: شخصیتهایی چون جان نلسون داربی در انگلستان و ویلیام بلکستون در آمریکا از نخستین نظریهپردازان صهیونیسم مسیحی بودند. بلکستون در سال ۱۸۹۱ نامهای به رئیسجمهور آمریکا نوشت و از او خواست برای تأسیس دولت یهودی در فلسطین اقدام کند. از دل همان جریانها، بعدها سازمانهای لابیگری قدرتمندی مانند آیپک و سیپک پدید آمدند.
عضو هیأت علمی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) تصریح کرد: در اواخر قرن نوزدهم، تئودور هرتزل با طرح صهیونیسم سیاسی عملاً پیوند میان سرمایه، دین و قدرت را ایجاد کرد. در این مرحله، باور مذهبی به دولت یهودی تبدیل به برنامه سیاسی و نظامی شد. کنفرانسهای صهیونیستی پیدرپی برگزار شد تا حمایت قدرتهای جهانی، بهویژه بریتانیا و سپس آمریکا، جلب شود.
از اعلامیه بالفور تا تشکیل اسرائیل
طاهری آکردی در ادامه گفت: اعلامیه بالفور در سال ۱۹۱۷ نقطه عطف این مسیر بود. امپراتوری عثمانی باید از میان میرفت تا راه برای تجزیه خاورمیانه و قیمومیت انگلیس بر فلسطین باز شود. جنگ جهانی اول دقیقاً با همین هدف طراحی شد؛ تجزیه سرزمینهای اسلامی و واگذاری فلسطین به صهیونیستها.
وی افزود: در همین دوران، انگلستان سیاست خرید زمینهای فلسطینی را اجرا کرد. زمانی که علما و مفتیان الازهر با فتوایی فروش زمین به یهود را حرام اعلام کردند، اولین جرقههای مقاومت اسلامی شکل گرفت. اما جهان غرب گامبهگام مسیر تاسیس دولت اسرائیل را هموار کرد.
پژوهشگر حوزه ادیان و مذاهب ادامه داد: جنگ جهانی دوم و ماجرای هولوکاست نیز بهانهای برای تثبیت مرحله دوم نقشه صهیونیسم شد. تأسیس رسمی اسرائیل در ۱۹۴۸ همان گامی بود که صهیونیستهای مسیحی از قرنها پیش انتظارش را داشتند. از این مرحله به بعد، همه تحولات خاورمیانه بر اساس پیشگوییهای کتاب مقدس آنها تنظیم شد.
صهیونیسم مسیحی و پروژه موعودگرایی غربی
طاهری آکردی در بخش بعدی سخنان خود با اشاره به ریشههای اعتقادی مسیحیت صهیونیستی گفت: تمامی ادیان آسمانی از نوعی موعودگرایی سخن گفتهاند، اما تفاوت در این است که برخی جریانها در غرب، موعود را ابزار سلطه خود کردهاند. آنان با قرائتی تحریفشده از کتاب مکاشفه یوحنا، معتقدند پیش از بازگشت مسیح باید دولت یهودی در فلسطین تشکیل شود، مسجدالاقصی تخریب گردد و معبد سلیمان ساخته شود تا جنگ نهایی یا همان آرماگدون آغاز گردد.
وی با تأکید بر اینکه صهیونیسم مسیحی خطرناکتر از صهیونیسم یهودی است افزود: در نگاه یهودی، موعود از نسل داوود است و دولت باید پس از ظهور او شکل بگیرد، اما در قرائت مسیحیان صهیونیست، برعکس، باید دولت قبل از ظهور ساخته شود تا زمینه بازگشت مسیح فراهم گردد. همین نگاه بود که سبب شد پیوند اعتقادی میان بنیادگرایان مسیحی و سیاستمداران صهیونیست ایجاد شود.
عضو هیأت علمی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) تصریح کرد: این جریان طی چهار قرن اخیر بهصورت مرحلهبهمرحله برنامهریزی کرده است. ابتدا پراکندگی یهودیان، سپس بازگرداندن آنان به فلسطین، بعد تأسیس دولت اسرائیل، تخریب مسجدالاقصی و ساخت معبد سوم، و نهایتاً جنگ هفتسالهای که دو سوم مردم جهان در آن از بین میروند و با ظهور مسیح از نگاه آنان، صلح جهانی برقرار میشود.
پیوند سیاست و ایمان در آمریکا
طاهری آکردی در توضیح نقش ایالات متحده در این روند گفت: در آمریکا، سیاست از مذهب جدا نیست. بسیاری از رهبران جمهوریخواه، از جرج بوش تا ترامپ، به جریانهای مسیحی بنیادگرا وابستهاند که اعتقاد دارند حمایت از اسرائیل یک وظیفه دینی است. به همین دلیل است که در مناظرات انتخاباتی آمریکا، ایران پرتکرارترین واژه است. برای آنها، جمهوری اسلامی مانع تحقق نظم موعودگرایانهشان است.
وی افزود: وقتی ترامپ میگوید مأمور خداست برای برقراری صلح جهانی، در حقیقت همان ایدئولوژی آرماگدونی را تکرار میکند. این جریان خود را منجی میداند و هر مخالفی را در جبهه دجال معرفی میکند. از همین رو، ایران و محور مقاومت را مانع نهایی ظهور مسیح خویش میدانند.
پژوهشگر حوزه ادیان و مذاهب با اشاره به اینکه در تفکر آنان اسرائیل هدف نیست، وسیله است ادامه داد: از منظر این بنیادگرایان، اسرائیل باید در جنگ نهایی از بین برود تا ظهور مسیح محقق شود. بنابراین نتانیاهو و همفکرانش حتی آگاهانه کشور خود را به سوی درگیری سوق میدهند. این همان دوگانگی است که امروز در سیاست اسرائیل مشاهده میشود.
نقش انقلاب اسلامی در مهار پروژه صهیونیستی
طاهری آکردی با بیان این که انقلاب اسلامی معادلات چند قرن غرب را برهم زد گفت: امام خمینی(ره) با اعلام روز جهانی قدس، چشم جهان اسلام را به حقیقت پشت صهیونیسم باز کرد. در همان زمان رژیم پهلوی به او هشدار داد که به شاه هرچه میخواهد بگو، اما کاری به اسرائیل نداشته باش. چون امام دقیقاً بر نقطه حساس دست گذاشته بود.
وی افزود: رهبر معظم انقلاب نیز در سالهای اخیر با تحلیل دقیق شرایط جهانی، مانع تحقق مرحله چهارم نقشه صهیونیستی یعنی جنگ آرماگدون شدهاند. همانگونه که در مرحله نخست، امام خمینی اجازه نداده بود مسجدالاقصی تخریب و معبد سوم ساخته شود، امروز نیز انقلاب اسلامی سدّ راه تحقق کامل این پروژه است.
عضو هیأت علمی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) تاکید کرد: قدرت نرم جمهوری اسلامی، شبکه مقاومت، بیداری اسلامی و گفتمان مهدویت چهار ستون اصلی مقابله با این طرح جهانی است.
وی ادامه داد: دلیل اصلی دشمنی مستمر آمریکا با ایران همین است؛ نه صرفاً انرژی هستهای یا مسائل اقتصادی، بلکه بهخاطر اینکه ایران با تفکر مهدوی خود نقشه آخرالزمانی صهیونیسم را بر هم زده است.
جنگ روایتها و نقش رسانه در نبرد ایدئولوژیک
طاهری آکردی بخش قابل توجهی از سخنان خود را به قدرت رسانه اختصاص داد و گفت: صهیونیسم امروز فقط با سلاح نمیجنگد؛ با روایت میجنگد. هالیوود، نتفلیکس، بازیهای رایانهای و پلتفرمهای ارتباطی، ابزارهای نبرد نرم آنهاست. آنان با ساخت فیلمهایی چون اسپایدرمن، بتمن و رمبو، مفهوم منجی آمریکایی را در ناخودآگاه جهان جا انداختهاند؛ همان منجیای که ما در آموزههای مهدوی بهدرستی از او به عنوان حجت خدا یاد میکنیم.
وی افزود: در این فیلمها منجی جوانی است در میان مردم که کسی او را نمیشناسد ولی به داد مردم میرسد؛ این دقیقاً الگوبرداری از امام زمان(عج) است، اما با هویت آمریکایی و ایدئولوژی لیبرال.
پژوهشگر حوزه ادیان و مذاهب در ادامه به شبکههای ماهوارهای و رسانههای فارسیزبان اشاره کرد و گفت: نتانیاهو در سال ۲۰۰۲ طرحی به سنا برد که بر اساس آن باید جنگ نرم علیه ایران آغاز شود. نخستین شبکهای که بر پایه آن مصوبه راهاندازی شد، فارسیوان بود. امروز بیش از صد شبکه تلویزیونی و اینترنتی با بودجه مستقیم آمریکا و اسرائیل علیه ایران فعالیت میکنند و مأموریتشان تضعیف ایمان دینی و مشروعیت نظام است.
فضای مجازی و جنگ شناختی
طاهری آکردی در ادامه گفت: دشمن دریافته که با جنگ نظامی نمیتواند انقلاب اسلامی را شکست دهد، پس به جنگ شناختی رو آورده است. فضای مجازی میدان اصلی این نبرد است. پلتفرمهایی چون اینستاگرام، واتساپ و تلگرام فقط شبکه اجتماعی نیستند؛ ابزار مهندسی ذهناند. هر پیام شما نخست در سرورهای امنیتی آمریکا پردازش میشود و سپس به گیرنده میرسد.
وی با اشاره به ضرورت اینترنت ملی تصریح کرد: همانطور که چین برای مقابله با سلطه فرهنگی غرب، شبکه بومی خود را ساخت، ما نیز باید فضای ارتباطی بومی و امن داشته باشیم. دشمن با همین ابزارها در آشوبها و فتنههای اخیر فعال بود. هدف او القای ناتوانی نظام و جدایی مردم از حاکمیت است.
عضو هیأت علمی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) با انتقاد از بیتوجهی برخی مسئولان فرهنگی افزود: نمیشود در میانه جنگ نرم، فضای مجازی را رها کرد. ما در شرایط جنگی هستیم اما برخی سیاستگذاران هنوز نگاه دوران صلح دارند. اگر آرایش رسانهای نگیریم، در میدان روایتها شکست میخوریم.
آرماگدون؛ جنگ آخر و تحلیل موعودگرایی صهیونیستی
در ادامه نشست، حجتالاسلام طاهری آکردی با اشاره به نقشه نهایی جریان صهیونیستی گفت: در قرائتهای مسیحیت صهیونیستی، جنگ نهایی یا همان آرماگدون، نقطه اوج تاریخ است. بر اساس این پیشبینیها، این جنگ باید از فلسطین آغاز شود، دو سوم جمعیت جهان نابود شوند و در نهایت، مسیح با پیروزی بر دجال بازگردد. آنان خود را لشکریان خیر و ما را لشکریان شر معرفی میکنند.
وی با اشاره به کاربرد سیاسی این باورها افزود: ایده آرماگدون، توجیه دینی برای هر نوع تجاوز نظامی است. وقتی سیاستمداری مثل ترامپ میگوید مأمور خدا برای برقراری عدالت جهانی است، این سخن بر اساس همان آموزههاست. صهیونیستهای مسیحی معتقدند آمریکا و انگلیس رسالت مقدس دارند تا زمینه ظهور را با جنگ آماده کنند. از اینرو، هیچ صلح پایداری در جهان نمیخواهند.
پژوهشگر حوزه ادیان و مذاهب تصریح کرد: از نگاه آنان، اسرائیل باید تا نیل و فرات گسترش یابد. حتی نقشهای که در برخی پایگاههای نظامی اسرائیل نصب شده، همین مرزها را نشان میدهد. اما نکته مهمتر آن است که در پایان این جنگ، خود اسرائیل هم نابود میشود تا مسیر برای آمدن مسیح باز شود.
وی با تأکید بر اینکه ایران و جریان مقاومت مانع تحقق این جنگ شدهاند، ادامه داد: در سال ۲۰۰۱ آنان با بهانه حادثه برجهای دوقلو جنگ جهانی علیه اسلام را آغاز کردند و انتظار داشتند تا سال ۲۰۰۷ جهان وارد مرحله نهایی شود، اما انقلاب اسلامی و بیداری ملتها این مسیر را متوقف کرد. امروز نیز همان نقشه را با چهرهای جدید دنبال میکنند.
مقاومت اسلامی و جغرافیای جنگ اعتقادی
طاهری آکردی با اشاره به تحولات منطقه گفت: جنگهای اخیر در غزه، سوریه، لبنان و یمن را باید در همین چارچوب دید. هدف، درگیر کردن جبهه مقاومت در هفت محور است تا پیشگویی متون مقدس آنان محقق شود. اما مقاومت، با رهبری ولایت فقیه، این نقشه را بر هم زده است.
وی افزود: در تفکر آنان، اگر اسرائیل همزمان در هفت جبهه وارد جنگ شود، نشانه آغاز پایان است. امروز نیز نتانیاهو همین را اعلام کرده و میگوید ما در هفت جبهه درگیر هستیم. آنان میخواهند بهانهای برای آغاز جنگ فراگیر داشته باشند، اما تجربه نشان داده هر بار که زمینه را فراهم کردند، رهبر انقلاب با تدبیر خود مسیر را تغییر داده است.
عضو هیأت علمی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) با بیان اینکه جمهوری اسلامی تنها کشوری است که در برابر این طراحی ایستاده تصریح کرد: پس از ایران، هدف بعدی آنان پاکستان، هند، چین و روسیه است تا جهان به درگیری کامل کشیده شود. بنابراین حفظ انسجام داخلی ایران حیاتی است.
هشدار نسبت به غفلت فرهنگی و نفوذ نرم
طاهری آکردی با اشاره به وضعیت فرهنگی جامعه گفت: اگر جامعه از درون تضعیف شود، دشمن نیازی به جنگ ندارد. امروز تلاش میکنند ذهن نسل جوان را از مفاهیم مهدویت و عدالتخواهی تهی کنند. در فضای مجازی، فیلم، موسیقی و بازیها همه در خدمت این هدفاند.
وی با انتقاد از کمکاری نهادهای فرهنگی اظهار داشت: ما در دهههای اخیر کمتر از انگشتان یک دست فیلم مهدوی ساختهایم، در حالی که هالیوود صدها فیلم آخرالزمانی تولید کرده است. تا زمانی که تولید فرهنگی ما ضعیف باشد، دشمن روایت خود را بر ذهن مردم تحمیل میکند.
پژوهشگر حوزه ادیان و مذاهب افزود: جنگ نرم فقط تخریب نیست؛ مهندسی امید و یأس است. آنها میکوشند جوان ایرانی را ناامید کنند و احساس بیقدرتی بدهند. اگر ایمان و امید از جامعه گرفته شود، دیگر نیازی به گلوله نیست.
راهبردهای پیشنهادی برای مقابله
حجتالاسلام طاهری آکردی در بخش پایانی سخنان خود، مجموعهای از راهبردهای فرهنگی، اعتقادی و رسانهای را برای تقابل با صهیونیسم جهانی برشمرد:
نسبت ولایت فقیه و مهدویت
پژوهشگر حوزه ادیان و مذاهب به تبیین جایگاه ولایت فقیه در عصر غیبت پرداخت و گفت: نظام مرجعیت و ولایت فقیه ادامه مسیر مهدویت است. کسی که امروز با نائب امام زمان بیعت نکند، در زمان ظهور نیز توان همراهی نخواهد داشت. دفاع از ولی فقیه، دفاع از امام زمان است.
وی با اشاره به اینکه دشمن بهخوبی این پیوند را میفهمد افزود: تمام تلاش صهیونیسم، تخریب چهره رهبری و ایجاد تردید نسبت به ولایت است. زیرا میداند تا زمانی که این پیوند میان مردم و ولایت برقرار است، پروژههایش شکست میخورد.
تأکید بر آگاهی، وحدت و امید در برابر جنگ روایتها
در پایان نشست، حجتالاسلام محمدحسین طاهری آکردی با تأکید بر ضرورت آگاهی، وحدت و امید گفت: صهیونیسم جهانی پروژهای چندوجهی است؛ ترکیبی از ایمان تحریفشده، سرمایه و رسانه. مقابله با آن فقط با موشک ممکن نیست، بلکه نیازمند ایمان عمیق، دانش، و انسجام ملی است. هر طلبه و امام جماعت باید سنگر آگاهیبخشی باشد.
عضو هیأت علمی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) با لحنی هشداردهنده افزود: به یاد داشته باشید، جنگ امروز جنگ روایتهاست. دشمن با هزاران رسانه و پیام، ذهن فرزندان ما را هدف گرفته است. ما اگر آگاه و منسجم باشیم، همانگونه که در میدان نظامی پیروز شدیم، در میدان فرهنگی نیز پیروز خواهیم شد.
وی تاکید کرد: مهدویت تنها امید آینده نیست، راه امروز ماست. هر قدمی که در مسیر عدالت، اخلاق و مقاومت برداشته شود، زمینهساز ظهور است. صهیونیسم جهانی با همه قدرتش نمیتواند با ملتی مقابله کند که منتظر ظهور عدالت است.
این نشست که با حضور و استقبال گسترده ائمه جماعات، اساتید و طلاب برادر و خواهر حوزه علمیه خراسان در هتل آفتاب ولایت برگزار شد، پس از طرح مباحث اصلی و تبیین دیدگاههای حجتالاسلام محمدحسین طاهری آکردی درباره صهیونیسم جهانی و آموزههای مهدویت، با پرسش و پاسخ و تبادل دیدگاه میان شرکتکنندگان به کار خود پایان داد.