پایگاه خبری تحلیلی فرقه نیوز: در جریان تهاجم نظامی روز ۲۶ تیر ۱۴۰۴ (۱۷ ژوئیه ۲۰۲۵)، کلیسای «خانواده مقدس» در غزه، هدف گلولهباران تانکهای اسرائیلی قرار گرفت که به کشتهشدن ۳ غیرنظامی فلسطینی (از جمله یک زن) و زخمیشدن شماری دیگر انجامید. پاپ لئو چهاردهم فردای آن روز طی تماس تلفنی با نخستوزیر اسرائیل، ضمن ابراز نگرانی شدید از حمله به این عبادتگاه مسیحیان، بر ضرورت توقف جنگ و برقراری آتشبس فوری تأکید کرد. طبق بیانیه واتیکان، پاپ از این حمله نظامی «عمیقاً متأسف» بوده، برای جانباختگان دعا کرده و امید خود به گفتوگو، آشتی و صلح پایدار در منطقه را ابراز داشته است. وی همچنین خواستار حفاظت فوری از غیرنظامیان و اماکن مذهبی در فلسطین و اسرائیل شد. این نخستین باری نبود که اسرائیل پس از هفتم اکتبر به این کلیسا حمله میکند. در زمان پاپ فرانسیس هم به این کلیسا حمله شد و خشم شدید پاپ فقید را برانگیخت و بیسابقهترین مواضع واتیکان را نسبت به اسرائیل اتخاذ کرد. وی تا مدتی هر شب با اعضای این کلیسا دیدار آنلاین داشت و با آنان گفتوگو میکرد.
عملکرد متناقض رسانههای مسیحیت صهیونیستی
برخی رسانههای منتسب به مسیحیت صهیونیستی تلاش دارند این جنایات را توجیه یا تطهیر کنند. یکی از این رسانهها، شبکه فارسیزبان محبت نیوز است که دیدگاههای مسیحیان تبشیری همسو با صهیونیسم را منعکس میکند. عملکرد محبتنیوز نشانگر مواضع دوگانه و متناقض در قبال خشونتهای خاورمیانه است؛ به گونهای که هر جا منافع اسرائیل ایجاب کند، به توجیهگری میپردازد و در مقابل، اقدامات دفاعی جبهه مقاومت را با آبوتاب برجسته میکند و تصویری سیاه و خشن از ان ترسیم میکند.
برای نمونه، در ماجرای حمله تانک اسرائیل به کلیسای غزه، محبتنیوز ابتدا چنین نوشت: «گروه تروریستی حماس بهشکل سیستماتیک قوانین بینالمللی را نقض و «بهطور بیرحمانهای» از اماکن عبادی و بیمارستانها و جمعیت غیرنظامی بهعنوان «سپر انسانی برای فعالیتهای تروریستی» استفاده میکند. این رسانه فردای این رویداد نیز به جای تمرکز بر جنایت رخداده و محکومیت آن، به بازتاب روایت مقامات اسرائیلی پرداخت که این حمله را «سهوی» و ناشی از اصابت تصادفی ترکش اعلام کرده و ابراز تأسف کرده بودند. این رسانه عملاً خط خبری رژیم صهیونیستی را دنبال کرد که مدعی شد «اسرائیل همچنان به حفاظت از غیرنظامیان و اماکن مقدس متعهد است» و کلیسا بهطور غیرعمد آسیب دیده است. در حالیکه همزمان کاردینال پییرباتیستا پیزابالا (اسقف لاتین اورشلیم) صراحتاً اعلام کرد کلیسا مستقیماً با شلیک تانک اسرائیلی هدف قرار گرفته و این حمله عامدانه بوده است. چنین پوششی از سوی رسانههای مسیحیت صهیونیستی را میتوان مصداق تطهیر جنایات تعبیر کرد که به جای بازخواست متجاوز، سعی در کمرنگ جلوه دادن مسئولیت او دارند.
علاوه بر این، محبتنیوز در مواردی حتی به توجیه پیشدستانه تجاوزات اسرائیل پرداختهاست. برای مثال، در بحبوحه جنگ تحمیلی ۱۲ روزه اسرائیل علیه ایران، این رسانه با استناد به نظریههای الهیاتی جنگ عادلانه، دلایلی برای مشروعیتبخشی به حملات نظامی اسرائیل مطرح نمود. محبتنیوز در مقالهای تحت عنوان «جنگ عادلانه» مدعی شد بر اساس آموزههای مسیحی، میتوان «شش دلیل موجه برای حملهٔ اسرائیل به جمهوری اسلامی ایران» برشمرد. طرح چنین گفتمانی – آن هم از سوی رسانهای منتسب به مسیحیت – نشان میدهد چگونه مسیحیان صهیونیست تلاش میکنند اقدامات تهاجمی اسرائیل را علیه جبهه مقاومت و در رأس آن ایران عزیز اسلامی، اخلاقی و قابل دفاع جلوه دهند. این در حالی است که همان رسانهها در قبال کشتار گسترده فلسطینیان در غزه یا تخریب مستمر بیمارستانها و مدارس توسط ارتش اسرائیل، یا سکوت اختیار کردهاند و یا روایت رسمی اسرائیل (مانند ادعای وجود «تروریستها» در آن اماکن) را تکرار میکنند. با چنین مواضع دوگانهای از سوی رسانههای مسیحیت صهیونیستی، نشان می ٔهد این رسانههای مسیحی صهوینیستی همراه با رژیم اشغالگر دستشان تا مرفق در خون بی گناهان و کودکان مظلوم و بیدفاع فرو رفته است.
در جریان انفجار مرگبار بیمارستان الاهلی غزه در اکتبر ۲۰۲۳ که صدها غیرنظامی جان باختند، رسانههای همسو با اسرائیل بلافاصله روایت ارتش اسرائیل را بازتاب دادند که این فاجعه را ناشی از راکت پراشتهای متعلق به گروههای فلسطینی دانست. ارتش اسرائیل در یک نشست خبری تاکید کرد «هیچ شلیک مستقیمی از سوی نیروهای ما به بیمارستان صورت نگرفته» و تلاش کرد مسئولیت را کاملاً متوجه حماس و جهاد اسلامی کند. این در حالی بود که تصاویر دلخراش پیکرهای سوخته کودکان و بیماران در حیاط بیمارستان، موجی از نفرت جهانی علیه رژیم صهیونیستی برانگیخت. با این وجود، هرگز عذرخواهی یا پذیرش مسئولیتی از سوی مقامات اسرائیل در قبال بمباران بیمارستانها، مدارس یا مساجد در غزه صورت نگرفت. رسانههای مسیحیت صهیونیستی نیز عمدتاً با تردیدافکنی در آمار تلفات یا تکرار ادعاهای مقامات اسرائیلی (مبنی بر استفاده حماس از اماکن غیرنظامی) تلاش کردند این جنایات آشکار را توجیه کنند. این رویکرد یک بام و دو هوا در پوشش خبری – که کشتار بیگناهان را نادیده میگیرد اما کوچکترین اقدام متقابل فلسطینیان را بر نمیتابد – بیانگر انحراف معیارهای اخلاقی این رسانهها تحت تأثیر گرایشهای ایدئولوژیک آنها است.
دستهای پشتپرده و چرایی عذرخواهیهای گزینشی اسرائیل
سوال مهمی که مطرح میشود این است که چرا رژیم اسرائیل در برخی موارد خاص ناگهان ابراز پشیمانی میکند، اما در بسیاری از موارد مشابه هرگز زیر بار مسئولیت جنایات خود نمیرود؟ پاسخ را باید در نفوذ و فشار قدرتهای پشتپرده جستوجو کرد. مورد حمله به کلیسای غزه درس مهمی در این زمینه به همراه داشت: دولت اسرائیل ابتدا این حمله را انکار کرد یا کماهمیت جلوه داد، اما ساعاتی پس از آنکه خبر تماس تلفنی دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا با نتانیاهو منتشر شد، لحن تلآویو تغییر کرد. به گزارش رسانههای اسرائیلی و تایید کاخ سفید، ترامپ از این حمله ابراز نارضایتی کرد و در تماس خود با نخستوزیر اسرائیل، صراحتاً خواستار اعلام اشتباه بودن این حمله شد! نتانیاهو نیز ناچار شد بیانیهای مبنی بر «تأسف عمیق» اسرائیل صادر کرده و اعلام کند اصابت گلوله به کلیسا ناشی از خطای غیرعمد بوده است. این عذرخواهی تنها زمانی رخ داد که عالیترین مقام حامی اسرائیل در جهان (رئیسجمهور آمریکا) مستقیماً دخالت کرد. در واقع، فشار واشنگتن عامل اصلی بود که اسرائیل را وادار به اذعان – هرچند محدود – به خطایش کرد.
اما در موارد متعدد دیگر، همین دست پشتپرده آمریکایی اغلب نقش سپر حفاظتی برای اسرائیل را ایفا کرده است. حمایتهای بیدریغ سیاسی و دیپلماتیک آمریکا طی دههها، به تلآویو این جسارت را داده که از پذیرش مسئولیت اقدامات خود شانه خالی کند. برای نمونه، ایالات متحده در بحبوحه جنگ غزه بارها قطعنامههای شورای امنیت برای آتشبس انسانی را وتو کرد و عملاً به اسرائیل چراغ سبز جهت ادامه کشتار نشان داد. نماینده چین در سازمان ملل، وتوی آمریکا را چیزی جز صدور مجوز برای تداوم قتلعام در غزه ندانست. نماینده روسیه نیز صراحتاً آمریکا را متهم کرد که با خرید زمان، فرصت میدهد تا اسرائیل برنامههای «غیرانسانی» خود برای پاکسازی غزه را به اتمام برساند. بدین ترتیب پشتگرمی به حمایت قدرتهای بزرگ – بهویژه آمریکا – عامل کلیدی است که اسرائیل را در اغلب موارد از ابراز ندامت بینیاز میکند. این حمایتها چه به صورت دیپلماسی (وتوی قطعنامههای الزامآور علیه اسرائیل) و چه به صورت رسانهای (انعکاس روایتهای مطلوب اسرائیل در رسانههای جریان اصلی غرب) موجب شده تلآویو خود را در حاشیه امن مصونیت ببیند و حتی در برابر فجایعی چون بمباران بیمارستان یا مدرسه نیز پاسخگو نباشد.
در کنار نقش دولتها، نباید قدرت لابیها و جریانهای صهیونیستی-مسیحی در پشت پرده را نادیده گرفت. در ایالات متحده و اروپا، لابیهای پرنفوذ طرفدار اسرائیل – که ائتلافی از سیاستمداران محافظهکار، بنیادهای صهیونیستی و انجیلیهای افراطی هستند – با نفوذ بر افکار عمومی و تصمیمسازی دولتها، زمینه را برای تداوم رویکرد غیرپاسخگویی اسرائیل فراهم کردهاند. این لابیها با دراختیار داشتن رسانهها و تریبونهای گسترده، روایتهای جایگزین ارائه میکنند تا جنایات صهیونیستها را توجیه یا کمرنگ کنند. به عنوان مثال، رسانههای مسیحیت صهیونیستی در آمریکا، از شبکههای تلویزیونی تبشیری تا سایتهای خبری محافظهکار مسیحی، عموماً اقدامات ارتش اسرائیل را «دفاع از خود» قلمداد کرده و هرگونه انتقاد را حمل بر جانبداری از «تروریستها» مینمایند! این فضاسازی رسانهای در کنار حمایت سیاسی بیدریغ کاخ سفید و کنگره (متأثر از نفوذ لابی آیپک و همپیمانان مسیحیصهیونیست آن) سبب شده تا اسرائیل در اکثر موارد، بدون ترس از عواقب به جنایات خود علیه بشریت ادامه دهد.
رویدادهایی نظیر حمله به کلیسای غزه نشان دادند که همین نیروهای پشتپرده، اگر منافعشان اقتضاء کند، میتوانند اسرائيل را وادار به عقبنشینی موقت کنند. در قضیه کلیسا، نگرانی از خشم مسیحیان جهان و خدشه به تصویر اسرائیل در نزد متحدان غربی موجب شد در اقدامی بسیار نادر، تلآویو لب به عذرخواهی بگشاید. اما چنین مواردی استثناء است و قاعده کلی همان چیزی است که سالهاست مشاهده میکنیم: معافیت از مجازات. تا زمانی که دستهای پشتپرده – چه در سطح دولتی و چه تبلیغاتی – حامی اسرائیل هستند، این رژیم خود را ملزم به پاسخگویی در قبال افکار عمومی نمیبیند. وظیفه وجدانهای بیدار در جهان (از جمله رهبران معنوی مانند پاپ) این است که با صدای بلند، این استاندارد دوگانه و بیعدالتی آشکار را فریاد زده و افکار عمومی را نسبت به حقیقت آگاه سازند.