پایگاه خبری تحلیلی فرقه نیوز: هشتم شوال، از تلخترین روزهای تاریخ اسلامی است؛ روزی که به ساحت مقدس دین، ادب، و انسانیت تعرض شد؛ روزی که قبور مطهر ائمه بقیع، به دست تفکرات ظاهربینانه و غرضورز وهابی تخریب گشت. این حادثه نه صرفاً تخریب چند بنا، که نقبی بود به قلب مسلمانی؛ به حرمتهایی که ریشه در تاریخ، معنویت، و عشق به خاندان رسالت دارند.
تفکر وهابی، با ادعای بازگشت به اصل دین، خود به دورترین شاخه از حقیقت اسلام بدل شد. مکتبی که به بهانه توحید، کمر به نابودی توسل و زیارت، این جلوههای زیبای ارتباط بندگان با خداوند بسته است. وهابیت، جلوهای از انحراف فکری است که در آن ظواهر بهانهای برای حمله به عمق ایمان و معنویت شده است؛ تفکری که امتداد آن در امروز خود را با عناوین گوناگون نشان میدهد.
در روزگار ما نیز همچنان شاهد ظهور فرقۀ انحرافی با نقابها و ادعاهای گوناگون هستیم؛ از جنبش «ریاستارت» که با ادعای تصوف و حمایت صوفیه گنابادی، نه تنها به تخریب ظواهر اسلامی دست میزند، که مساجد و حسینیهها را آتش زده و محیط دینی را به نابودی میکشاند، تا عرفان حلقه که همچون وهابیت، زیارت اهل قبور را شرک میپندارد، و با نقاب عرفان، دینِ جمعی را هدف گرفته است و در مسیر تخریب ارتباط معنوی فرد با اجتماع دینی حرکت میکند.
در کنار اینها، جریانات ناسیونالیستی افراطی را میبینیم که باستانگرایی کور را پایه هویت میپندارند؛ کسانی که به نام احیای ارزشهای ایرانی، به میراث گرانبهای ایران اسلامی میتازند و تخریب آثار و شخصیتهای مشترک بین ایران و اسلام را در دستور کار خود قرار دادهاند. این ناسیونالیسم افراطی، همچون وهابیت، به جای ایجاد پل میان گذشته و حال، دیواری بلند میان هویت تاریخی و معنوی ایران ساخته است. تفاوتی ندارد که بقیع تخریب شود یا نقش تاریخ اسلامی ایران؛ هر دو ریشه در تفکر انحرافی دارند که میکوشد روح مشترکِ انسان و امت را فراموش کند.
هشتم شوال، به ما یادآور میشود که آتش انحراف، تنها بر جسم و بنا نمینشیند؛ بلکه عظمت معنوی و وحدت ایمانی را هدف میگیرد. امروز بیش از دیروز نیازمند آنیم که با شناخت عمیق دین و هویت، راه را بر ذهنهای مریض و طغیانگر سد کنیم؛ چرا که هر حرکت انحرافی، بهسان تخریب بقیع، ضربهای بر پیکره ارزشهای معنوی و تاریخی امت است.