برتری پسر بر دختر در دین زرتشتی / جایگاه زن در زرتشت چگونه است

برتری پسر بر دختر در دین زرتشتی / جایگاه زن در زرتشت چگونه است
کد خبر: ۱۸۱۴۷
مهدی قیاسی کارگرمقدم
نویسنده:
مهدی قیاسی کارگرمقدم

در اوستا، یسنای دهم، بند سیزدهم چنین آمده است: «ای هوم زرین، کسی را که از تو بهره‌ای یابد، پسران بسیار می‌بخشی و او را پاک تر و فرزانه‌ تر می‌کنی.» از این گفتار بر می آید که هوم زرّین (گیاه مقدّس) بر اَشَوَنان (مؤمنان زرتشتی) پسران بسیار می‌بخشد و این یک بهره شمرده شده است. بندِ پانزدهم از همین یَسنا چنین آمده است: «کسی که بر آن باشد تا پیشکشیِ به هوم را خود بخورد، پسران خوب و پسران آتُربان بدو ندهد.»آری، ایزد هَوم آن گنهکاران را به کیفر گناهشان می‌رساند و آنان را از داشتن پسر خوب و آتربان(نگهبانِ آتش) باز می‌دارد. شگفتا که نداشتن پسر، کیفر گناه شمرده می‌شود اما نداشتن دختر چنین نیست!

در یشت‌ها (که یکی از اصیل‌ترین بخش های اوستا است)، یشتِ هشتم (تیر یشت) بند پانزدهم چنین آمده است که ایزد اهورایی می‌گوید: «کدامین کس را به داشتن پسران توانگری بخشم؟ کدامین کس را گروهی از پسران و رسایی روان دهم؟ اکنون من در جهان استومند -جهان مادّی- به آیین بهترین اشا، سزاوار ستایش و برازنده‌ی نیایشم.»

از پیروان دین زرتشتی می‌پرسیم که آیا «دختر داشتن» ارزش بر زبان آوردن ندارد؟ اما پسر داشتن مایه‌ی بهروزی و خوشبختی و پاکی است؟ اوستا پر است از دعا و شکرگزاری برای داشتنِ پسر اما هیچ اثری از شرگزاری برای دختردار شدن وجود ندارد. گرچه در برخی عبارات اوستا برای «فقیر نشدن» فرزندان (اعم از پسر و دختر) دعا شده است لیکن نه به خاطر ارزشمندیِ دختران. اما به راستی ریشه‌ی این تفکر کجاست؟

در بُندَهِشن (یکی از معتبرترین متون پهلوی) می‌خوانیم که اهورامزدا دختران و زنان را از سَرده‌ی (یعنی نژاد) پتیاره‌ی جَهی آفرید. (جَهی یعنی زن پست و هرزه که از پدیده‌های اهریمنی به وجود آمده است. و برخی نیز گفته‌اند که جَهی نام یک دیو اهریمنی است.) و حتی آمده است که «اگر مخلوقکی را می‌یافتم که مرد را از او کُنَم، آنگاه هرگز تو را نمی‌آفریدم، که تو را آن سرده‌ی پتیاره از جهی است.»

در متن اوستایی وندیداد، وندیداد، فرگرد 4، بند 47 به بعد، میخوانیم که زنانِ پسردار (puthrâne) برتر از زنانِ بی پسر (aputhrâi) هستند:

adhaêca uiti nâirivaite zî-tê ahmât pourum framraomi spitama zarathushtra ýatha makhavô fravâxshôit vîsâne ahmât ýatha evîsâi puthrâne ahmât ýatha aputhrâi shaêtavatô ahmât ýatha ashaêtâi.

روشن است که در اینجا نیز «پسر داشتن» نشان برتری است! گرچه در برخی موارد فوق، برخی مترجمین واژه‌ی “puthra” ـ اوستایی را به معنی «فرزند» گرفته‌اند لیکن معنی اصلی و درست آن «پسر» است.

جالب‌تر آنکه در سنت زرتشتی، هنگام تولد فرزند، پدر بايد شكر خداى را با انجام مراسم دينى خاص و دادن‏ صدقات بجاى آورد، اما صدقه‌ای که برای پسر می‌دادند، بيش از صدقه‌ای بود که برای دختر می‌دادند.

بنا به عقیده زرتشتیان در عصر ساسانی، اگر کسی پسر نداشت، در جهان آخرت نمی‌توانست وارد بهشت شود یا به سختی می‌توانست وارد بهشت شود. به همین خاطر، زرتشتیان، پسرهای بیگانه را به عنوان «فرزند خوانده» می‌ پذیرفتند. حتی برای او ارث و میراث هم معیّن می‌کردند.

اما دختران را به فرزند خواندگی قبول نمی‌کردند مگر به ندرت. اگر هم دختری را به عنوان فرزندخوانده قبول می‌کردند، برای این بود که کارهای خانه را انجام دهد (یعنی به عنوان خدمتکار، او را به جمع خانواده قبول می‌کردند و البته سهمی از ارث پدرخوانده نداشت.

دکتر تورج دریایی، استاد تاریخ، مطالعات و فرهنگ ایرانی در دانشگاه کالیفرنیا ارواین (University of California, Irvine) و رئیس مرکز ایرانشناسی ساموئل مارتین جردن (Samuel Martin Jordan) در ایالات متحده امریکا، نوشتند که در عصر ساسانی، بنا بر قوانین زرتشتی، زنان برابر با کودکان و بردگان شمرده می‌شد و میزان مهریه زنان، برابر با قیمت یک بَرده بود:

«قانونا زنان را برابر با کودکان و بردگان می‌دانسته‌اند و میزان مهریه زنان حدود دو هزار درهم، یعنی برابر با قیمت یک برده بوده است. اعتقاد داشتند که دختر با رسیدن به 9 سالگی و پسر با رسیدن به 15 سالگی می‌تواند ازدواج کند. این سن برای ازدواج دختران و پسران کمال مطلوب تلقی می‌شد و در پایان جهان انسان‌ها در همین سن در بهشت اقامت می‌کردند. از زنان انتظار می‌رفت سه بار در روز در پیشگاه شوهران خود زانو بزنند و از ایشان بپرسند چه آرزویی دارند و او چگونه می‌تواند شوهر را شاد کند بنا به آیین زرتشت شکل‌های متعددی برای زناشویی وجود داشت. همسر اصلی مرد که از حقوق کامل یک زن برخوردار بود پدیخشای (padixshay) نامیده می‌شد و حقوق بسیار بیشتری از سایر زنان داشت. اگر شوهر (Shoy) توانایی فرزندآوری نداشت می‌توانست زن خود را به عنوان «چکر زن» (chakar) به همسری موقت نزدیک‌ترین اقوامش در آورد تا پسری بزاید. این نوع ازدواج معمولا با یک خویشاوند نزدیک انجام می‌گرفت و امرى خانوادگی تلقی می‌شد. اگر مردی بدون داشتن پسر می‌مرد، بر دختر واجب می‌شد که استور (stur) شود یعنی با عضو دیگری از خانواده ازدواج کند و وارثی به دنیا آورد تا بدین ترتیب استمرار خانوادگی حفظ شود. اگر زنی پس از ترک همسر خود به منظور فرزندآوری برای مردی دیگر آزار یا زیان می‌دید می‌توانست نزد شوهر سابق و اصلی خود بازگردد. اصطلاح با واژه تعیین شده برای دختر با خواهری که برای انجام وظیفه وارث‌زایی به چنین ازدواجی تن می‌داد «آیوکین» (ayoken) بود.» (تورج دریایی، شاهنشاهی ساسانی، ترجمه مرتضی ثاقب فر، تهران: انتشارات ققنوس، 1386، ص 172)

 

مهدی قیاسی کارگرمقدم

منبع: حق پژوهی
گزارش خطا
ارسال نظر