با حقه های فرقه حلقه بیشتر آشنا شویم / بخش اول

در عرفان حلقه سخن از کمال، قرب الهی، نیاز، وحدت، شعور و اتصال، است. درباره این مفاهیم، بسیار زیبا سخن گفته می شود. اما راهکاری برای رسیدن به آن ارائه نمی شود.
کد خبر: ۵۹۹۲
فرقه نیوز-بخش عرفان های کاذب، در عرفان حلقه سخن از کمال، قرب الهی، نیاز، وحدت، شعور و اتصال، است.  این مفاهیم با بیانی بسیار زیبا گفته می شود. اما راهکاری برای رسیدن به آن ارائه نمی شود.

محمدعلی طاهری سرکرده این جریان انحرافی معتقد است:

عرفان هنر ضد ضربه شدن است که با افزایش ظرفیت وجودی، کنترل حالات و احساسات منفی و .. امنیت انسان در رویارویی با تغییرات نامطلوب زندگی را فراهم می کند. عارف در راه رسیدن به مقصود خود، با هر تلنگر و ضربه ای دچار وقفه و سکون نمی شود و بر خلاف افراد معمولی دریادل و ضربه ناپذیر است.

البته این سخن درستی است، اما محمدعلی طاهری سخن خود را در همین جا به پایان می رساند و مخاطب خود را با سوالات فراوران تنها می گذارد.

حال از وی می پرسیم برای عارف شدن چه باید کرد؟

راه رسیدن به عرفان چیست؟

اینها سوالاتی است که در عرفان حلقه پاسخی برای آن پیدا نمی شود. تنها راهی که در عرفان حلقه برای رسیدن به عرفان و قرب الهی ارائه می شود، اتصال است که البته این هم راه نیست چرا که سالک باید نخست اتصال را بفهمد و بداند چگونه اتصال بگیرد؟

او نمی داند برای اتصال گرفتن چه اقداماتی لازم است و لوازم آن چیست؟

راه کمال در عرفان حلقه از شرعیات نمی گذرد. برای رسیدن به کمال و قرب الهی از مسیر حلقه نه تنها نیاز به نماز و روزه و عبادات و مناجات، نیست، بلکه در برخی مواقع مانع نیز هست!

فرقه حلقه هیچ ارتباطی با عرفان ندارد و تنها یک ادعای درمانگر است که البته درمان آن با آسیب های جدی و فراوانی همراه است.

این گروه با تلفیق حق و باطل از معنویت و عرفان برای توجیه کردن آموزه های انحرافی خود استفاده می کنند.

 

باید هوشیار بود...

حلقه رحمانیت

 یکی از انحرافاتی که در عرفان حلقه مطرح است تغییر مفاهیم دینی و ارائه تعریفی جدید از آن در جهت اثبات آموزه های انحرافی حلقه است. یکی از این مفاهیم که دست آویز قرار گرفته و مفهوم آن به طور زیرکانه ای تغییر یافته تا تأیید اتصالات حلقه باشد مفهوم موحد است.

موحد در آموزه ای دینی به کسی گفته می شود که خداوند را به وحدانیت و بالاتر از آن به احدیت توصیف میک ند و در اعتقاد نیز به احدیت نیز معتقد است، موحد نه خودپرست است و نه جماد پرست و نه قدرت پرست. موحد فقط خدا را منشأ اثر و قدرت می داند بنابراین فقط او را می پرستد و از او اطاعت می کند  موحد فقط خدا را مالک سود و زیان خود می داند و لذا فقط او را استمداد می کند و از او بیم دارد و بر هیچ قدرتی جز خدا تکیه نمی کند و از هیچ قدرتی جز خدا نمی ترسد.

در عرفان حلقه برای بهره برداری از عرفان عملی نیاز به ایجاد اتصال به حلقه های متعدد و شبکه شعور کیهانی می باشد که در محدوده رحمانیت عام الهی تسهیلات در اختیار شخص قرار می دهد و تنها شرط تحقق آن آمادگی برای اسجاد وحدت است.

اما وحدت چگونه معنا می شود؟

به نظر طاهری وحدت یعنی فرد حداقل با یک نفر دیگر در حلقه قرار گیرد تا عضو سوم آن روح القدس یا شبکه شعور کیهانی باشد و پس از تکمیل این سه عضو عضو چهارم خداوند است که حاضر می شود و فیض خود را از طریق شبکه شعور کیهانی و حلقه های تفویض به فرد اتصال گیرنده جاری می کند، حال اگر کسی در جهت این وحدت (حلقه وحدت) حرکت کند و آن حلقه اثرات آن را قبول داشته باشد موحد نامیده می شود.(انسان از منظری دیگر ص18)

کسانی که وحدت الهی را قبول داشته و در راه رسیدن به آن انسان ها را دعوت به اتحاد و آشتی با خود و جهان هستی می کنند موحد نامیده می شوند(انسان از منظری دیگر ص18)

جالب اینجاست که هدف از این وحدت (تشکیل حلقه)آشتی با خود و جهان هستی است نه ایمان به وحدانیت و احدیت الهی. چرا که طاهری معتقد است:

عرفان حلقه انسان شمول است و همه انسان ها صرف نظر از نژاد، مذهب، ملیت، دین و عقاید شخص می توانند جنبه نظری آن را پذیرفته و جنبه عملی آن(حلقه ها) را مورد تجربه و استفاده قرار دهند. (انسان از منظری دیگر ص20)

پس می توان نتیجه گرفت که قرار نیست شخص به وحدانیت الهی ایمان پیدا کند چون یک مشرک و کافر هم می تواند در این حلقه ها قرار گیرد و از نتایج آن برخوردار شود و موحد نامیده شود. نکته دیگر این که آنچه برای فرد منشاء اثر است که اگر تشکیل نشود و فرد با کسی به وحدت نرسد از فیض و رحمانیت الهی محروم می شود چون این حلقه ها هستند که کانال جاری شدن فیض الهی بوده و اگر فرد بخواهد موحد باشد باید به این وحدت ایمان داشته و در حلقه بنشیند وگرنه نه قادر به دریافت فیض و رحمانیت الهی است و نه خداوند قادر به جاری کردن فیض به بندگان.

 

عبادت یا حماقت

محمد علی طاهری سرکرده فرقه عرفان حلقه در کتاب انسان از منظری دیگر در مورد عبادت می گوید: ما بايد در خدمت تجليات و مخلوقات باشيم و در دنياي عرفان: عبادت به جز خدمت خلق نيست و «‌ من لم يشكر المخلوق لم يشكر الخالق »‌ . در اين بحث، نجات فردي اهميتي ندارد و مبحث مهم؛ نجات جمعي است و براي اين مهم مي توان با آگاهي از حلقه ها از آن استفاده نمود"..

 

بی تردید خدمت به خلق يكي از عبادتهايي است كه در دین اسلام بسيار به آن سفارش شده است اما ايا عبادت منحصر در خدمت به ديگران است و بس؟ پس تكليف واجبات ديگر چه مي شود؟ اگر عمل واجب نتواند به اندازه عمل مستحب انسان را به خداوند نزديك كند پس واجب شدنش چه معنايي داريد؟ كدام عارف گفته است نجات فرد اهميتي ندارد؟ اسلام یک بسته کامل است که اگر به تمام آن عمل شود نجات در آن خواهد بود. نه این که برخی از دستورات اسلام را عمل کنیم و برخی دیگر را کنار زده عمل نکنیم و انتظار داشته باشیم که به قرب الهی هم برسیم. خداوند چنین کاری را نفی کرده می فرماید:

إِنَّ الَّذينَ يَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ يُريدُونَ أَنْ يُفَرِّقُوا بَيْنَ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ يَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَكْفُرُ بِبَعْضٍ وَ يُريدُونَ أَنْ يَتَّخِذُوا بَيْنَ ذلِكَ سَبيلاً (نساء/150) كسانى هستند كه به خدا و پيامبرانش كافر مى ‏شوند و مى‏ خواهند ميان خدا و پيامبرانش جدايى افكنند و مى‏ گويند كه بعضى را مى ‏پذيريم و بعضى را نمى ‏پذيريم و مى‏ خواهند در اين ميانه راهى برگزينند.

عرفاي بزرگ ما كه بر مبناي دستورات قران سلوك مي كنند هيچگاه  به نام نجات ديگران نجات خود را فراموش نمي كنند. قران درقدم اول دستور توجه به خود(خود سازي) مي دهد: يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْليكُم (تحریم/6) (خودتان واهلتان را از آتش نجات دهيد.)

فرض مي كنيم نجات جمعي هدف باشد چگونه مي توان با اگاهي از حلقه ها به اين نجات دست يافت؟ اگر آگاهي از حلقه ها مي تواند باعث نجات جمعي باشد چرا دين اسلام از اين مهم غفلت نموده است طاهری معتقد است: در عرفان كيهاني راه صلح با خدا بسيار آسان است و انسان با يك سري از ادراكات و مباحثات به صلح با خدا مي رسد كه آسانترين آن بخشي است كه انسان مي تواند به صلح با آن برسد.

پيداست كه بسياري از عرفانهاي خدامحور شعار آشتي با خدا را مطرح مي كنند اما سوال اساسي به اين نكته برمي گردد كه برنامه عملي اين شعار كدام است؟ سالك كدام مشي را بايد درپيش بگيرد كه برنامه صلح با خدا تحقق يابد؟

وي تفسيري معما گونه و رمزالود از هستي اراءه مي كند كه ظاهرا فقط خود وي مي تواند آنرا بفهمد و ديگران راهي به اين عرصه پر ابهام ندارند. اشاره مي كند: 

 

 
در نمودار فوق، خداوند، هوشمندی را از طریق قوانین که به زبان اعداد بیان می شود، به بشر ارائه نموده است. در چنین مسیری نه هوشمندی معلوم است نه قوانین و نه زبان اعداد. تمام این مفاهیم انتزاعی بوده و تعریف مشخصی ندارند. اما نمودار دین اسلام چنین است:

 خداوند___پیامبران____ دین وشریعت____کتاب آسمانی(قرآن) 

خداوند از طریق پیامبران دین و شریعت را در قالب کتاب آسمانی به مردم رسانده است. در چنین مسیری هیچ ابهامی نهفته نیست و همه فهم است. هیچ رازی در آن پنهان شده و نیاز به رمزگشایی ندارد.


 


گزارش خطا
ارسال نظر
نظرات شما
پژوهشگر
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴:۰۵ - ۱۳۹۴/۰۷/۰۶
شهید مطهری می گوید: " ...ابزار شیطان هم حق است، حق مخلوط شده با باطل، حقی که لباس باطل پوشیده است... باطل از حق تغذیه می کند، خودش نیرو ندارد، از آن نیرو می گیرد. آب اگر وجود نداشت کف دو قدم هم نمی توانست (جلو) برود. این که می بینید باطل حرکتی دارد از اینجاست که بر دوش حق سوار می شود:(نبرد حق و باطل/ص54). و نیز می گویند: "... انسان باید در هر چیزی که از دیگران می شنود ،نقاد باشد، یعنی آن را بررسی و تجزیه و تحلیل کند. صرف اینکه یک حرفی در میان مردم شهرت پیدا می کند خصوصا که با یک زبان زیبا و قشنگ باشد، دلیل بر این نیست که انسان حتما باید آن را بپذیرد و قبول کند. به ویژه در امر دین و آنچه که مدبوط به دین است، انسان باید نقاد باشد...": "اسلام و نیازهای زمان/ص171/موضوع: عبادت و پرستش نیاز ثابت انسان"
خدامحور خدامحور
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۰:۱۱ - ۱۳۹۴/۰۷/۰۷
دشمنان خدا، امثال طاهری را در کشورهای اسلامی بخصوص ایران، جلو می اندازند تا حرف هایی را بزنند و بعد ببینند حساسیت ملت مسلمان چگونه است... می خواهند ما را تست کنند که خوابیم یا بیدار؟
صریح
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۰:۳۷ - ۱۳۹۴/۰۷/۰۷
عرفان ظرفیت وجودی انسان را بالا می برد ولی آیا فرقه حلقه،عرفان است؟!طراح و بنیانگذار این فرقه، از این که باید اعدامش کنند ترسیده و خیلی بی ظرفیت است. می داند بافته هایش ارزشی ندارند که برابش بمیرد!