فرقه نیوز-بخش مسیحیت تبشیری، بهعقیدۀ مسیحیان، انتساب برخی از نوشتههای عهد جدید به صاحبانشان با تردیدهای جدی روبهروست. آنچه مشخص است نام نویسندگان انجیلها مشخص نیست، چون آن زمان رسم نبود و شهرت افراد به انجیلها، باعث این انتسابها گردیده است[1] و بهتعبیر توماس میشل برخی از نویسندگان کتابها ناشناختهاند.[2]
جان هینلز با اشاره به تنوع در فهرست کتابهای کلیساها در قرون اولیه مسیحی یکی از دلایل را این میداند که بعضی از مناطق مسیحی بعضی از آن نوشتهها را به بعضی از حواریون عیسی منسوب میدانستند، در حالی که در جاهای دیگر چنین نبود.[3] شاید بههمین علّت است که نویسندة مسیحی جو. ان . اگریدی معتقد است از حیث نویسنده، هیچچیز قطعی دربارۀ اصالت کتابها نمیتوان فهمید.[4]
برای نمونه، یکی از کتابهایی که نویسنده یا نویسندگان آن معلوم نیستند، انجیل یوحنا میباشد. دکتر فهیم عزیز دربارۀ انجیل یوحنا میگوید: «...غیر از خدای یگانه هیچکس نمیداند چه کسی این انجیل را نوشته است».[5]
جان هوردن مسیحی نیز مینویسد: «نظر کلّی این بود که انجیل یوحنا توسط یوحنای رسول نوشته نشده و جنبۀ تاریخی آن خیلی مشخص نیست».[6] مستر هاکس نیز در کتاب «قاموس کتاب مقدس» به این تردیدها اشاره میکند.[7] همچنین نسبت به دیگر کتابها نیز اختلافات زیادی دیده میشود؛ برای نمونه در انتساب همۀ رسالههای پولس به او نیز اختلافهایی وجود دارد و عدهای، انتساب برخی از این رسالهها به او را نمیپذیرند.[8]
اما با وجود این همه اختلاف و تردیدهای تأملبرانگیز در این زمینه، دکتر موریس بوکای به نکتۀ مهمی اشاره میکند و معتقد است این همه اختلاف چگونه امروزه نادیده انگاشته میشود و چگونه در کتاب مقدس امروزی انتساب نویسندگان کتاب مقدس امری قطعی تلقی میگردد. او مینویسد: «در چاپهای کتاب مقدس که برای پخش وسیع تخصیص یافته خلاصهها اکثراً مجموعه ملاحظاتی را با این منظور نهایی عرضه میدارند که خواننده را متقاعد سازند هیچ موجبی برای طرح مسئلهای راجع به شخصیت مصنفان کتابهای متفاوت، اصالت متون و سرنوشت راستین مصنفین انجیلها وجود ندارد، با آنکه ناشناختههای بسیار دربارۀ مصنفان وجود دارد که به هیچ وجه در خصوص هویت آنها مطمئن نیستند. معهذا چه باریکبینیهایی در این خلاصهها می بینیم که اغلب فرض سادهای را به عنوان یقینیات عرضه کردهاند و تأیید میکنند فلان انجیلنویس شاهد عینی وقایع بوده است و حالاینکه کتابهای تخصصی ادعای خلاف آن را دارند. زمان بین پایان رسالت عیسی و پدیدارشدن متون را بهطور مبالغهآمیزی کوتاه میکنند. میخواهند با کتابت واحدی بر اساس یک روایت شفاهیْ خواننده را متقاعد سازند و حالآنکه دستکاری متون توسط متخصصین به اثبات رسیده است».[9]
باید توجه داشت تردید در صحت انتساب کتاب مقدس به صاحبانشان تنها به عهد جدید اختصاص ندارد، بلکه عهد عتیق را نیز شامل میشود. ظاهراً یکی از اولین افرادی که در انتساب کتب اسفار پنجگانه بهموسی تردید کرد، ابراهیم بن عزرا(1089-1164) بود.وی به علت اینکه به تعبیر اسپینوزا آشکارا جرات بیان مقصودش را نداشته ، با رمز و اشاره به انتساب تورات به حضرت موسی خدشه وارد کرده است.و چند قرن بعد اسپینوزا (1632- 1677) دانشمند یهودی با صراحت به شرح عبارات ابن عزرا پرداخت و به طور کلی انتساب تورات به حضرت موسی علیه السلام را نفی کرد. اسپینوزا دلایل محکمی را در این زمینه مطرح ساخت که ارکان تفکر کلیسا را به لرزه در می آورد.
عدم صحت انتساب کتاب صحيفۀ يوشع، كتاب داوران، كتب سموئيل، كتب پادشاهان را به نویسندگانش نیز از دیگر مباحث اسپینوزا بهشمار میرود.[10]
این ادعا تنها از سوی عزرا و اسپینوزا مطرح نشد، بلکه دانشمندان دیگری نیز به این مسئله توجه کردهاند. جان هوردن مسیحی مینویسد: «نقادان بهطور کلّی عقیده دارند که برخلاف نظرسنجی، نویسندۀ پنج کتاب اول کتاب مقدس موسی نبوده؛ بلکه نویسندگان آن لااقل چهار شخص مختلف بودهاند».[11] هینلز با اشاره به نهضت نقد ادبی و تاریخی مینویسد: «اولین میدان مبارزه در عهد عتیق بود. اول اینکه نشانههایی بروز کرد که حاکی از تألیف اسفار خمسه توسط چند فرد مختلف بود»[12]. توماس میشل کشیش کاتولیک معتقد است کـه «در قدیم مردم معتقد بودند که موسی تورات را نوشته است اما مطالعات جدید کتاب مقدس نشان میدهد که پاسخ به مسئله اصل و منشاء اسفار تورات از آنچه ابتدا تصور میشود، دشوارتر است. تورات در طول نسلها پدید آمده است».[13]
گروههای دیگری نیز در صحت و اصالت تورات شک داشتند؛ مثلاً ولتر فیلسوف معروف فرانسوی با یک انتقاد جدی در صحت و اصالت تورات کنونی تردید کرد. [14]
برخی نیز به ساختگیبودن کتاب عهد عتیق اشاره نموده و انگیزههای و غرضورزیهای مختلف را در تألیف کتاب عهد عتیق دخیل دانستهاند.[15] ریچارد سیمون نیز در نقد و تحلیلی که از عهد عتیق بهعمل آورد صریحاً اعلام کرد که بیشترِ مطالب و کلیۀ متون کتابهای مذهبی یهودْ ساخته و پرداخته خاخامها و کشیشهاست. [16]
به این ترتیب، یک مسیحی حتی دربارۀ صحت و سقم نویسندگان کتاب مقدس نیز تردید دارد. همچنین، تاریخ دقیق تألیف آن نیز محل اختلاف است. اما بی تردید امروزه مسیحیان در این اندیشه به سر می برند که آیا این مسئله شایستۀ معتبرترین و مقدسترین متنِ یک دین آسمانی می باشد؟! و آیا می توان پایه های زندگی را بر مبنای متنی که مجهولاتی درباره نویسندگان آن وجود دارد پی ریزی نمود؟
بخشی از کتاب مسیحیان و چالشهای پیش رو به قلم سید رضا موسوی
[1]. فیلسون فلوید، کلید عهد جدید، ترجمۀ مسعود رجبنیا، بیجا، نور جهان،1333، ص53.
[2]. توماس میشل، کلام مسیحی، ترجمۀ حسین توفیقی، ص24.
[3]. جان.ر. هینلز، راهنمای ادیان زنده، ترجمۀ عبدالرحیم گواهی، ج2، ص145.
[4]. جو. ان. اگریدی، مسیحیت و بدعتها، ترجمۀ عبدالرحیم سلیمانیاردستانی، قم، مؤسسۀ فرهنگی طه،1377، ص49.
[5]. عبدالرحیم سلیمانیاردستانی، مسیحیت، قم، انجمن معارف اسلامی ایران،1381، ص77.
[6]. ویلیام هوردن، راهنمای الهیات پروتستان، ترجمۀ طاطهوس میکاییلیان، ص38.
[7]. مستر هاکس، قاموس کتاب مقدس، تهران، اساطیر،1377، ص966.
[8]. محمد حقانیفضل، خطاناپذیری کتاب مقدس از نگاه مسیحیان، قم، دانشگاه ادیان و مذاهب،1392، ص54.
[9]. موریس بوکای، مقایسهای میان تورات، انجیل، قرآن و علم، ترجمۀ ذبیحالله دبیر، ص68.
[10]. باروخ اسپينوزا، «مصنف واقعى اسفار پنجگانه»، ترجمۀ عليرضا آلبويه، مجلۀ هفتآسمان، ش1، سال؟، ص89؟.
[11]. ویلیام هوردن، راهنمای الهیات پروتستان، ترجمۀ طاطهوس میکاییلیان، ص38.
[12] . جان.ر. هینلز، راهنمای ادیان زنده، ترجمۀ عبدالرحیم گواهی، ج1، ص227
[13]. توماس میشل، کلام مسیحی، ترجمۀ حسین توفیقی، ص32.
[14]. ویل دورانت، تاریخ فلسفه، ترجمۀ عباس زریابخویی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی،1387، ص26.
[15]. پروفسور روژه گارودي انديشمند مسيحي كه بعدها مسلمان شد، مينويسد: «تورات (اسفار پنجگانه) و كتابهاي تاريخي(بدانگونه كه بيش از يك قرن پيش شارحان اثبات كردهاند) يك بر هم بافتن مكتوب از سنتهاي شفاهي است كه بهدست وقايعنگاران قرن نهم چهره بسته است و نیز بهدست كاتبان منحرف زمان حضرت سليمان كـه دلمشغولي اصليشان اين بوده است كه فتوحات داود و امپراطوري او را با بزرگنمايي آنها، مشروعيت بخشند و حالآنكه از سوي ديگر، نه آثار دیرینهشناسی و نه مداركي بهجز داستانهاي كتاب مقدس، هيچ امكاني براي بررسي تاريخي اين فتوحات فراهم نميآورد». ر.ک: روژه گارودی، اسطورههای بنیانگذار سیاست اسراییل، ترجمۀ محمدرضا آژیر و حمیدرضا شیخی، تهران، گوهرشاد،1377، ص58.
[16]. کامل خیرخواه، پژوهشی در آیین مسیحیت، قم، بوستان کتـاب، 1388، ص38.