پایگاه خبری تحلیلی فرقهنیوز: در سالهای اخیر، اخبار متعددی درباره فعالیتهای دراویش تندرو و اپوزیسیون خارجنشین منتشر شده است؛ اخباری که نشاندهنده خیانتهای مکرر این فرقه به خاک وطن و همسویی آشکار آنان با دولتهای غربی و رژیم صهیونیستی است. رفتارهایی که بهروشنی نقش این گروه درویشی تندرو را بهمثابه پیادهنظام دشمن و ابزاری در خدمت موساد و نقشههای شوم صهیونیسم جهانی آشکار میسازد.
با توجه به گسترش این فعالیتها، ضرورت افشاگری و روشنگری درباره ماهیت و اهداف پنهان این جریان بیش از گذشته احساس میشود. از همین رو، وبیناری با عنوان «افشای شبکه درویشی–صهیونیستی مصطفی آزمایش؛ از انحرافات فکری تا خیانت به خاک وطن»، به همت مجمع فرق، ادیان، اقوام و مذاهب (مفام) و با حضور حجتالاسلام دکتر عبدالرحیم بیرانوند، پژوهشگر تصوف و مدرس حوزه و دانشگاه، برگزار شد.
در این نشست، ابعاد گوناگون فعالیتهای گروه موسوم به دراویش اپوزیسیون، بهویژه در سالهای اخیر و نقش آنها در وقایع جنگ دوازدهروزه اخیر، مورد بررسی قرار گرفت.
دکتر بیرانوند در بخشی از سخنان خود، ضمن اشاره به سوابق ضدنظام این فرقۀ انشعابی و چهرههای شاخص آن از جمله مصطفی آزمایش و وحید بهشتی، تصریح کرد که این افراد نه صرفاً اشخاصی مستقل، بلکه یک فرقه و پروژه امنیتی طراحیشده توسط سرویسهای بیگانه هستند که با رویکردی فوقالعاده رادیکال به مقابله با نظام اسلامی برخاستهاند.
در ادامه، بخشهایی از سخنان این استاد حوزه علمیه قم را مرور میکنیم:
مصطفی آزمایش کیست؟
مصطفی آزمایش، سرکرده شاخهای انشعابی از فرقۀ دراویش نعمت اللهی گنابادی، با گرایشات صهیونیستی است. وی بیش از دو دهه پیش ایران را ترک کرده و در حال حاضر در پاریس اقامت دارد. او در گذشته از سوی نورعلی تابنده، قطب پیشین سلسله دراویش گنابادی، بهعنوان مأذون رسمی در خارج از کشور معرفی شده بود و بهنوعی نقش سخنگوی فرقه در خارج از کشور را ایفا میکرد.
با این حال، عملکرد وی بهویژه در آستانه غائله گلستان هفتم در سال ۱۳۹۶ ـ که طی آن دراویش تندرو دست به اغتشاشات گسترده زدند ـ موجب شد نورعلی تابنده رسماً او را از سمت خود عزل کرده و از درویشی طرد نماید. از آن زمان، مصطفی آزمایش به عنوان مأذونِ مطرود شناخته میشود.
او ضمن مخالفت آشکار با قطبیت سید علیرضا جذبی، جانشین رسمی نورعلی تابنده، حملات و اتهامات متعددی را علیه وی و اطرافیانش مطرح کرده و بهصورت تلویحی خود را «درویش وارسته» معرفی میکند؛ عنوانی که خود او نیز مبدع آن است.
جریان موسوم به «درویش وارسته» مدعی است که «قطب چهلم» (که همان درویش وارسته مورد نظر آنان است) بهدلیل تهدیدات جانی در خفا به سر می برد و در حال حاضر مصدق قطب در تبعید است. آنان همچنین ادعا دارند که با فروپاشی نظام حاکم در ایران، این شخص بازخواهد گشت و قطبیت سلسله گنابادی را در داخل کشور به دست خواهد گرفت.
بر اساس چنین روایتی، گروهک آزمایش، قطبیت علیرضا جذبی را نامشروع دانسته و او را «غاصب جایگاه قطبیت» معرفی میکنند.
فعالیتهای سیاسی ضد نظام مصطفی آزمایش
گروهک تحت امر مصطفی آزمایش، در واقع شبکهای متشکل از تشکیلات رسانهای و عناصر انسانی وابسته است که در ظاهر عنوان «فرقهای درویشی» به خود گرفته، اما در عمل به یک گروهک منزوی و بیپشتوانه اجتماعی و مخاطب تبدیل شده است.
نکته جالب آنکه، بهدلیل رویکرد شدیداً رادیکال، افراطی و براندازانه وی، حتی در میان دیگر گروههای اپوزیسیون نیز جایگاهی ندارد و مورد پذیرش نیست. رفتارهای این گروه نشان میدهد با یک «تیم پروژهمحور» مواجه هستیم که مستقیماً در خدمت سرویسهای اطلاعاتی بیگانه فعالیت میکند و از طریق پلتفرمهای مجازی، بهصورت شبانهروزی مشغول سیاهنمایی، هجمه روانی و لجنپراکنی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران است.
برخی از مهمترین اقدامات و تحرکات این فرقه به شرح زیر است:
انحرافات فکری فرقه آزمایش
این فرقه معجونی التقاطی است که هر کس آنها را میبیند، تعجب میکند؛ حتی دراویش گنابادی نیز متعجب میشوند. آنها نگاهی نولیبرالیستی و سکولاریستی دارند و میگویند: «درویشی ربطی به سیاست ندارد، اما درویش میتواند در سیاست دخالت کند!» در حقیقت، رویکردی شترمرغی دارند و مدام از خود سلب مسئولیت میکنند؛ در حالی که از سیاسیترین فرقهها هستند و حتی از براندازی به محاربه رسیدهاند، اما باز هم ادعا میکنند که درویشی ربطی به سیاست ندارد! این یکی از جکهای مضحک و خندهدار است.
مخالفت کینهتوزانه با مفهوم و جایگاه ولایتفقیه و حکومت اسلامی، یکی دیگر از انحرافات این فرقه است. در برنامههای متعددی، آزمایش علیه ولایتفقیه و انقلاب اسلامی فعالیت داشته و حتی چندین برنامه علیه امام زمان (عج) و مسجد مقدس جمکران اجرا کرده است. مخاطب وقتی مواضع این گروه را میبیند، با خود میپرسد: واقعاً اینها چه مذهبی دارند؟! اگر اینان خود را شاخهای از دراویش مدعی تشیع میدانند، بالاخره شیعیان به مهدی موعود (عج) و ظهور و انتظار اعتقاد دارند. چرا شما طی بیش از ۱۰ برنامه ویدیویی، امام زمان (عج) را زیر سؤال بردید، و بعد ادعا میکنید که «مهدی» و «هادی» قطب ماست؟! خب سوال بعدی این است که الان قطب و مهدی و هادی شما کیست؟ آزمایش؟!
از جمله رفتارهای زننده این گروه که در فتنه ۱۴۰۱ نیز آشکار شد، مبارزه با حجاب و عفاف است. البته آزمایش در گذشته هم در چند برنامه با تحریف آیات قرآن، به جنگ با حجاب و عفاف رفته بود. اما در «فتنه موسوم به ززا»، همسر خود را به عنوان مجری کنار دست خود گذاشت و طی برنامههای متعدد، او را با مدل رضاخانی ـ که از خانواده خودش شروع کرده بود ـ کشف حجاب کرد. همین رفتار زشت باعث شد حتی دراویش و برخی بزرگان آنها نیز به آن اعتراض کنند.
آزمایش در حدود ۲۱ برنامه ویدیویی، با خیالبافی و داستانسرایی بر اساس تخیلات واهی خود، به موضوع موجودات فرازمینی، یوفوها و موجودات مغناطیسی پرداخته و مدعی شده که این موجودات میآیند تا نظام حاکم بر ایران را از بین ببرند! سؤال اینجاست: آیا تصوف و عرفان اسلامی تا این حد تهی از محتواهای معرفتی شده که باید به چنین موضوعاتی متوسل شوید؟! یا آنکه مانند یوگا و مدیتیشن، به ترویج عرفانهای التقاطی و وارداتی روی آوردهاید؟! فقط کافی است آزمایش را در اینترنت جستجو کنید؛ در برخی از برنامههایش، در حالت یوگا است و دست و پایش رو به آسمان است! یکی نیست به او بگوید: پیرمرد پرحاشیه، این کارها چیست؟! آیا عرفان و تصوف تا این حد بیمایه شده که شما، با ادعای مربیگری آن، دست به دامن عرفانهای کاذب و وارداتی شدهاید؟!
وحید بهشتی یا جهنمی؛ دستیار ارشد و بازوی مصطفی آزمایش
سید محمدجعفر بهشتی کاشانی، متولد ۱۳۵۵ در بروجرد است. او رویکردی شدیداً لائیک و ضدتشیع دارد. از عنوان سیادت ابا دارد و برای خود نام جعلی «وحید بهشتی» را انتخاب کرده است. بهشتی از فقر علمی، فکری و فرهنگی رنج میبرد. سطح تحصیلات او در حد مدرک سیکل و دیپلم ردی است، اما با این حال ادعای لیدری دارد. وی سابقه شرارت و بازداشت داشته و بهدلیل برخی جرائم، دارای پرونده قضایی بوده که پس از آزادی با قید وثیقه، از کشور فرار کرده است.
به ادعای بسیاری، او از مهرههای مخفی سازمان تروریستی مجاهدین خلق است. یکی از اشتباهات استراتژیک مصطفی آزمایش، وارد کردن او به تشکیلات فرقهای خود و سپردن سردبیری رسانه موسوم به «دُر تیوی» به وی بود.
بهشتی شعار همیشگی خود را اینگونه بیان میکند: «در جنگ تمامعیار با حاکمیت ایران هستیم و باید تابع قوانین جنگی باشیم». او این جمله را در برنامههای خود، طی سه تا چهار سال گذشته، بارها تکرار کرده و حتی در کمپ خود نیز بهصورت بنر نصب کرده است. اوج فعالیت رسانهای و میدانی وی در جریان فتنه «زن، زندگی، آزادی» بود که با شبکههای معاندی مانند ایران اینترنشنال و شبکه وهابی کلمه همکاری داشت.
برخی از اقدامات او عبارتاند از:
ادبیات و رویکرد او کاملاً مشابه با سازمان تروریستی منافقین (مجاهدین خلق) است و همین امر، احتمال عضویت رسمی وی در این گروه را تقویت میکند. گفته میشود او در سفری به سرزمینهای اشغالی فلسطین، زیر نظر موساد، دورههایی آموزشی در زمینه ترور و خرابکاری گذرانده است.
پس از شکست فتنه ۱۴۰۱، دچار سردرگمی و پریشانی شد و با کمک «امآی۶» کمپ موسوم به «اعتصاب غذا» را راهاندازی کرد. او 72 رو اعتصاب غذای نمایشی داشت و روز آخر اعتصابش، از روز اولش چاقتر شده بود. این کمپ، که مقابل ساختمان وزارت خارجه انگلستان در لندن برپا شده، تاکنون بیش از ۸۸۰ روز بهطول انجامیده و باعث برند شدن او در رسانههای غربی شد؛ تا جایی که به همین واسطه، به یکی از مهمانیهای رسمی پادشاه انگلستان دعوت شد و هدیه دریافت کرد. این مسئله پنهانی نیست. تنها بخش پنهان و مسئلهدار او، ادعای عضویت مخفیانهاش در سازمان مجاهدین خلق برای یارگیری از میان بدنۀ دراویش گنابادی، جوانان و کادرسازی برای این گروه تروریستی است.
واقعیت آن است که وحید بهشتی و مصطفی آزمایش، افراد مستقل نیستند؛ بلکه بخشی از پروژه امنیتی سرویسهای بیگانه محسوب میشوند.
وحید بهشتی تاکنون چندین جلسه رسمی با مقامات رژیم صهیونیستی ـ از جمله «گیلا گاملیل»، وزیر اطلاعات این رژیم ـ داشته و بارها به سرزمینهای اشغالی دعوت شده است. عکس او در کنار دیوار ندبه موجود است؛ جایی که مانند یهودیان، سر تکان میدهد. او در نشستهای امنیتی رژیم اسرائیل شرکت کرده و حتی در کنست، سخنرانی ضدایرانی داشته است. در همان سفر، برنامههای متعددی با رسانههای عبریزبان علیه مردم ایران اجرا کرد.
او سه سال است که مداوماً میگوید: «در یک شب، ارتش اسرائیل باید به بیت رهبری ایران و فرماندهان ارشد و دانشمندان حمله کند.» بارها از بمباران مراکز هستهای ایران سخن گفته و مدعی شده که: «اگر این حمله صورت گیرد، کار ایران تمام است!»
جنگ دوازدهروزه اخیر نشان داد که اپوزیسیون به دو دسته تقسیم میشود: اپوزیسیون با شرف و اپوزیسیون بیشرف.
برخی از گروههای اپوزیسیون با صراحت گفتند ما با جنگ علیه ایران مخالفیم؛ با کشتار بیش از ۱۱۰۰ انسان بیگناه مخالفیم، با نابودی زیرساختهای حیاتی ایران مخالفیم.
اما گروه وابسته به آزمایش و وحید بهشتی، مصداق بارز اپوزیسیون بیشرف بودند؛ چرا که نهتنها از حمله نظامی رژیم متجاوز صهیونیستی به میهن استقبال کردند، بلکه رسماً به اسرائیلیها التماس کردند تا حمله را گستردهتر کنند.
اوج خیانت زمانی بود که پس از توقف جنگ، بهشتی با رادیو رسمی ارتش اسرائیل مصاحبه کرد و گفت: «چرا جنگ را متوقف کردید؟ اگر بیت رهبری و مراجع تقلید را ترور، کار تمام است!»
فرقه دراویش اپوزیسیون آزمایش؛ یک پروژه امنیتی
کاملاً روشن است که باند تبهکار وابسته به مصطفی آزمایش، چیزی بیش از یک فرقه منحرف نیست؛ اینها یک پروژهی امنیتی طراحیشده توسط سرویسهای اطلاعاتی بیگانهاند و پشت پرده آنها، ردپای انگلیسیهای خبیث بهوضوح دیده میشود.
سؤال ساده اما مهم اینجاست: چگونه ممکن است کسی مقابل وزارت خارجه انگلیس کمپ بزند و دولت بریتانیا هیچ واکنشی نشان ندهد؟!
وحید بهشتی بیش از ۸۸۰ روز مقابل ساختمان وزارت خارجه انگلستان کمپ زده، در همانجا بهطور مستقیم دعوت به ترور، آشوب، و حمله نظامی علیه ایران میکند، اما دولت انگلیس سکوت مرگبار کرده است. این رفتار چیزی جز یک پروژهی امنیتی هدایتشده نیست.
خود او هم اخیراً بهصراحت اعتراف کرده که تاکنون ۱۷ تا ۱۸ بار با مقامات ارشد امنیتی انگلستان دیدار داشته و حتی آنها به چادر کمپ او مراجعه میکنند.
سؤال روشن از وحید بهشتی این است:
پاسخ واضح است: این فرد یک عنصر وابسته به پروژههای امنیتی، دلال خون و عضو باند تبهکار سیاسی است.
وگرنه هیچ فرد عادی، بیکار، علاف و خیابانگردی مانند او نمیتواند چنین رفتارهای پیچیده، سازمانیافته، پرهزینه و خیانتکارانهای را انجام دهد!
انتظارات از دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران
انتظار ما از دستگاه دیپلماسی کشور این است که با جدیت، هوشمندی و تحرک بیشتر وارد عمل شود. درست است که جمهوری اسلامی ایران، همواره با رأفت، سعهصدر و کرامت با مسائل برخورد میکند، اما این صبوری نباید موجب برداشت اشتباه و خطای محاسباتی دشمنان شود.
دولت انگلستان نباید دچار خطای محاسباتی شود و تصور کند که ما چشم بر این اقدامات بستهایم.
رهبر معظم انقلاب فرمودهاند که پرونده رژیم صهیونیستی و عوامل وابسته به آن باید پیگیری شود. بر این اساس، ما بهعنوان شهروندان این جامعه، از دستگاه قضایی میخواهیم که پرونده فرقه دراویش صهیونیستی فعال شود. اینها بارها مرتکب خیانت و خباثت شدهاند؛ کم به کشور و مردم ظلم نکردهاند؛ حتی خودشان را به در و دیوار زدند تا اسرائیل به ایران حمله نظامی کند.
در نشستهای دیپلماتیک نیز لازم است بهطور خاص، نقش حمایتی دولت انگلستان از این جریان تبهکار برجسته شود و از این فرقه، بهعنوان نمونهای عینی از سیاستهای مداخلهجویانه بریتانیا در قبال ایران یاد گردد.
چند پیشنهاد برای مقابله با این باند تبهکار
چند پیشنهاد برای مقابله با این باند تبهکار قابل ارائه است. تقاضا دارم که دستگاههای امنیتی و قضایی کشور با جدیت این موضوع را پیگیری کنند؛ هم در سطح داخلی و هم در سطح بینالمللی.
این فرقه و سرکردگان آن، از جمله عوامل و مهرههای موساد، اسرائیل و انگلیس هستند و بر اساس اسنادی که خودشان در رسانهها منتشر کردهاند، ارتباطات آشکار آنها با سرویسهای امنیتی دولتهای متخاصم کاملاً محرز است. بنابراین، باید برای بازگرداندن و استرداد قانونی آنها اقدام شود. حتی اگر این امر ممکن نباشد، دادگاههای غیابی تشکیل شده و به پرونده آنها رسیدگی گردد.
البته بنده نیز بهعنوان فردی که مورد تهمتها و اتهامزنیهای ناجوانمردانه توسط شخص مصطفی آزمایش قرار گرفتهام، شکایت خصوصی خود را تنظیم خواهم کرد و از این افراد بابت اینهمه افترا، دروغ شکایت میکنم.
با صدای بلند میگویم:
دست از روشنگری و جهاد تبیین برنمیداریم، انشاءالله تا حصول نتیجه. و معتقدم برای امثال من، بالاترین هدف و نتیجه، همان جهاد تبیین و روشنگری است.
پیشنهاد ما این است که همانطور که مدیر کانال معاند آمدنیوز را شناسایی، دستگیر و محاکمه کردید، امروز نیز رسانهی «دُر تیوی» نسخه بدل آمدنیوز شده است.
دست مسئولان ذیربط بسته نیست. میتوانید با نامهنگاری به مجامع بینالمللی، نقش تروریستی این گروهک را برجسته کرده و حسابهای مالیشان را مسدود کنید.
در جبهه رسانه نیز، میتوان از تضادها و تناقضات این فرقه مستندات تهیه کرد و با انتشار یادداشتها و مقالات تولید کلیپ، مردم را با ماهیت پلید و خیانتهای این باند تبهکار آشنا کرد؛ تا بدانند که امثال این افراد خودفروش، همچون آزمایش و بهشتی، برای رسیدن به مطامع پست خود، چه جنایتها و خیانتهایی را در حق کشور و سرزمین مادری خود و مردم آن، مرتکب شدهاند.
اگر ما به وظایفمان عمل نکنیم، همین افراد، تاریخ را تحریف خواهند کرد؛ چنانکه آزمایش تلاش کرد روایت فتنه دراویش در گلستان هفتم تهران در سال 96 را تحریف کند. اینها مهارت فوقالعادهای در عوض کردن جای جلاد و شهید و هنر بافندگی، داستان سراییهای جعلی و لجنمالی منتقدانشان دارند.
این مأموریت روشنگری، بهعهدهی جبهه فرهنگی انقلاب، فعالان فرهنگی، رسانهای و جمعیتهای مردمی متعهد و بصیر است.
تفاوت صوفیان اصیل با این باند تبهکار
نکتهای مهم و پایانی آنکه از منظر اینجانب، همواره تفاوتی بنیادین میان صوفیان اصیل این سرزمین ـ که در باورِ خود، با صداقت گام برداشته، همراه و همدل با ملت، همسو با نظام و انقلاب اسلامی بوده و خود را جزئی از پیکره این مردم شریف میدانند ـ با باند تبهکاری که صرفاً ادعای درویشی دارند و در حقیقت، مصداقی روشن از «جهله صوفیه» به شمار میآیند، قائل بوده و خواهم بود.
ما هرگز حساب درویشان شریف، نجیب و وفاداری را که در همین جنگ دوازدهروزه، در دفاع از کیان وطن، انقلاب و رهبری، آماده فداکاری و ایثار بودهاند، با این مدعیان پرهیاهو و مزدوران بیگانه یکی نمیدانیم.
بر این باورم که هر فرد باید پاسخگوی گفتار و کردار خود باشد؛ و میزان صداقت، در میدان عمل روشن میشود.
والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته