پایگاه خبری تحلیلی فرقه نیوز: دخترک بر روی پل عابرپیاده ایستاده بود و قصد خودکشی داشت. ماموران انتظامی، آتشنشانی و اورژانس اجتماعی در محل حاضر شده و با تلاش روانشناس اورژانس اجتماعی بالاخره از تصمیم خود صرف نظر کرد. اما چرا...؟!
حس کنجکاوی باعث شد از ماموران و روانشناسی که در گوشهای مشغول صحبت بودند علتِ قصدِ خودکشی دختر را جویا شوم. در کمال ناباوری چاقی و شبیه یکی از ستارههای گروه بی تی اس (bts) نشدن را علت نیت دخترک نامیدند!
در این فکر بودم که مگر میشود کسی بخاطر چاقی و شکل فلان ستارهی کرهای نشدن بخواهد به زندگی خود پایان دهد؟ ناگهان به یاد خبری افتادم که مدتی پیش در رسانهها دیده بودم. خبری که با این جمله آغاز میشد: ««سنت ون کولوچی» بازیگر ۲۲ ساله کانادایی پس از انجام ۱۲ عمل جراحی زیبایی درگذشت! در متن خبر آمده بود که او امیدوار بوده تا با این جراحیها شبیه «جیمین» یکی از اعضای گروه موسیقی «بیتیاس» بشود. کولوچی ۲۲۰ هزار دلار برای این جراحیها هزینه کرده بود.»
در همین افکار بودم و احساس فاصلهی فکری از بدنهی قابل توجهی از جامعه را داشتم؛ در همان شلوغی جمعیت مردی هم سن و سال خودم با مشاهده و شنیدن اصل ماجرا، برای دختر نوجوانش نگران شده بود؛ به برادران نیروی انتظامی میگفت: «شما فردا قدم مبارکتان را در بازار بگذارید، در قسمت پوشاک دخترانه ببینیند چقدر لباس با آرم بی تی اس وجود دارد. شما تیپهای عجق وجق را نگاه میکنید ولی چرا با سرمنشاءهای این تیپها برخورد نمیکنید. اگر مدیریت دلسوزانهای باشد میتوانید بگویید هیچ فروشگاه و تولیدی حق تولید و فروش لباس خارج از عرف را نداشته باشد و مغازهای اجازهی فروش این لباسها را ندارد. اما در کشور ما اجرای قانون و انتظار قانونمندی از مردم مثل قیف میماند، به منشاء و سرچشمه زور کسی نمیرسد و دنبال برخورد و علت در میان مردم هستیم.»
دل پُری داشت و مشخص بود که به شدت نگران دخترش شده است. واقعا جای نگرانی هم دارد چون وقتی به بازار میروی بر روی هر یک از نوشت افزارها یا لباس، کیف و کفش و ... با علامت یا تصاویرِ گروه BTS مواجه میشویم.
موج کرهای با کیدرام در ایران شروع شد، یعنی فیلم و سریالهایی همچون جومونگ و یانگوم؛ اما امروز با کی پاپ یعنی موسیقی کرهای که گروههای معروفی همچون بی تی اس، اکسو و بلک پینگ را دارد در ایران و جهان نوجوان را وابستهی خود میکند. برخی والدین با گمانِ اینکه این گروهها موسیقی شرقی بوده و نسبت به موسیقی غربی غنیمت است، از شیوع آن در میان نوجوانان باکی ندارند.
حال آنکه موسیقی کرهای در واقع مروج فرهنگ، موسیقی و ظواهر غربی است. تنها اثر شرقی که در آن یافت میشود نوجوانان کرهای و طبیعتپرستی و شیطان گرائیِ برگرفته از آیینهایی همچون «شینتو» است. البته رهبر گروه بی تی اس در یک مصاحبهی خود میگوید این خط داستانی را هم نه از «شینتو» که شرقی است، بلکه از رُمانهای «هرمان هسه» نویسنده و فیلسوف آلمانی گرفته است. مظاهر این گفتهی او را در موسیقی «خون، عرق، اشک» میبینیم که به صورت مستقیم در متن این موسیقی به محتوای کتاب «دمیان» اثرِ هرمان هسه اشاره دارد.
نوجوان وقتی دلبستهی این گروه موسیقی شده و به نوعی معتادِ آن میشود، در گامِ اول از ظاهرِ خودش ناامید شده و اعتماد به نفسش را از دست میدهد. این ناامیدی و عدم اعتماد به نفس مسیر تقلید، انجام عمل زیبایی و استفاده از لوازم آرایشی و... را برای نوجوان در پی داشته و افسردگی و میل به خودکشی را به ارمغان میآورد.
اما آرمیها یا همان لشگر یا طرفداران بی تی اس غافلند از اینکه ستارهها، بتها یا آیدُلها که اعضای این گروههای موسیقی هستند در نوجوانانی با قراردادهای سنگینی به کمپهای ستارهساز در ذیل کمپانیهای اقتصادی کرهجنوبی پیوستهاند. آنها در آغاز نوجوانانی از خانواده جدا شده و زندگی گروهی در کمپ را با عملهای زیبائیِ متعدد، آرایش و تمرینات و رژیمهای سخت برای تبدیل شدن به ستاره طی کردهاند. ستارهای که به سرعت مراحل بردگی در این کمپها را طی میکند! زیرا تا سالیان طولانی باید بازپرداخت هزینههایی که برای او شده است را داشته باشد و در طول این سالها با اندکی چاقی باید گرسنگیهای طولانی بکشد.
لذا کرهی جنوبی جزء اولینها، بر اساس آمار بینالمللی است! اولینها در آمار خودکشی، عمل زیبایی، استفاده از لوازم آرایشی زنانه توسط آقایان، افسردگی و... تا جایی که در مدارس کره کتاب نفر بعدی کسیت؟ تدریس میشود. یعنی نفر بعدی که قرار است عمل زیبایی انجام دهد کیست؟ زیرا مسئولین کره از حجم بالای عمل زیبایی که از هر پنج کرهای بر اساس آمار یک نفر دست به عمل زیبایی میزند، احساس خطر کردهاند.
بنابراین لازم است مسئولین و والدین در ایران هم از این حجمِ ترویجِ این گروهها در ایران احساس خطر کرده و فیلم، سریال و موسیقی کرهای را با خوشبینی در سبد مصرف فرهنگی خانواده قرار ندهند. البته کارهای خوبی همچون مستند مکث و نشستهای گفتگو محورِ نقد این گروههای موسیقی کرهای در صدا و سیما برگزار شده که شایستهی تقدیر است. اما با توجه به آزادی و ترویج این موج فرهنگی در طول سالیان طولانی در ایران نیاز به فعالیت و دغدغهمندی بیشتری است. تا انشاءلله در آیندهی نه چندان دور شاهد جولان فیلم و سریال کرهای در صدا و سیما و محصولات فرهنگی کرهای در بازار نباشیم.