پایگاه خبری تحلیلی فرقه نیوز: شانزدهمین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات ۱۰۴ نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق موسوم به منافقین و همچنین ماهیت این سازمان به عنوان یک شخصیت حقوقی، روز سهشنبه (۲۳ مردادماه) در شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی حجتالاسلام والمسلمین دهقانی و مستشاران دادگاه مرتضی تورک و امین ناصری و همچنین وزیری، نماینده دادستان در مجتمع قضایی امام خمینی (ره) بهصورت علنی برگزار شد.
رئیس دادگاه در ابتدای شروع دادگاه با تسلیت شهادت شهید اسماعیل هنیه و تبریک روز خبرنگار، اظهار داشت: امروز ۲۳ مرداد ماه سال ۱۴۰۳ ادامه رسیدگی به کیفرخواست دادسرای عمومی و انقلاب تهران به اتهامات سازمان مجاهدین خلق ایران و ۱۰۴ متهم آن انجام میشود.
قاضی دهقانی یادآور شد: این دادگاه با رعایت کامل تشریفات آیین دادرسی کیفری و بعد از وصول کیفرخواست و مطالعه دقیق آن از سوی دادگاه به استناد مواد ۳، ۴، ۵، ۶، ۷، ۱۰، ۱۲ و ۱۳ قانون مجازات اسلامی و با تاکید بر رعایت اصل ۳۵ قانون اساسی و با نظر به ضرورت مواد ۳۸۶، ۳۴۶ و ۳۴۸ قانون آیین دادرسی با تعیین وکلای تسخیری برای متهمان به دلیل عدم معرفی وکیل، تشکیل شده است.
وی اضافه کرد: این دادگاه با حضور وکلای شکات، خانواده شهدا و وکلای متهم، نماینده دادستان و وصول لایحه از یکی از وکلای متهم که به دلیل عذر موجه قانونی در دادگاه حاضر نشده و از قبل به دادگاه اطلاع داده است و یکی دیگر از وکلای حاضر در جلسه وکالت متهمان را بر عهده دارد، تشکیل شده است.
انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی؛ نهایت وطن فروشی منافقین
پس از آن، امیر ملایی وکیل شکات با دستور قاضی در جایگاه قرار گرفت و درباره اقدام تروریستی انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی در تاریخ ۷ تیرماه سال ۱۳۶۰ گفت: حادثهای که در آن نهایت سنگدلی و نهایت وطن فروشی گروهک منافقین در آن مشخص شده است.
در ادامه سید محمد سجادی مجروح حادثه تروریستی ۷ تیرماه سال ۱۳۶۰ با اجازه قاضی در جایگاه قرار گرفت و گفت: آسیبهای زیادی از سازمان مخوف مجاهدین خلق به کشور وارد شده است و من نیزدر این حادثه تروریستی مجروح شدم و در آن زمان تمام دارایی خود را برای درمان هزینه کردم و هنوز هم درمان ادامه دارد.
وی یادآور شد: وجود شهید بهشتی نعمت بود و ما نعمت بزرگی را از دست دادیم. امیدواریم هرچه زودتر این دادگاه نتیجه دهد و تسلای خاطر مردم و خانواده باشد. از دادگاه درخواست دارم علاوه بر بررسی بعد معنوی حوادث به بعد مادی این حوادث رسیدگی کند.
قاضی از این مجروح حادثه ۷ تیرماه سال ۱۳۶۰ سوال کرد که آیا از سازمان مجاهدین خلق شکایت دارد؟
سجادی پاسخ داد: بله حتما تقاضای اشد مجازات مادی و معنوی را دارم.
در ادامه قاضی از این مجروح خواست حادثه انفجار ۷ تیرماه سال ۱۳۶۰ را توصیف کند.
سجادی بیان کرد: جلسه شورای مرکزی حزب قبل از اذان مغرب شروع شد بعد از جلسه نماز اقامه میشد. چند دقیقه بعد از شروع جلسه انفجار رخ داد.
قاضی پرسید: شما در آن زمان در حزب چه سمتی داشتید؟
سجادی پاسخ داد: در آن زمان رابط تشکیلاتی حزب در گیلان بودم. در جلسه حزب حضور داشتم. سازمان مجاهدین بعد از حادثه انفجار بنده را ترور کرد.
قاضی از این شاهد حادثه سوال کرد که آیا کلاهی را میشناسید؟
سجادی پاسخ داد: کلاهی در تشکیلات حزب در استان تهران کار میکرد و خیلی کم با این فرد ارتباط داشتم و کلاهی را در روز حادثه در جلسه حزب دیدم اما چند دقیقه قبل از حادثه از جلسه خارج شده بود. بنده در اثر این حادثه سمت چپ بدنم، چشم و ریهام آسیب دید و ضربه به سرم وارد شد و همچنان ترکش در بندم وجود دارد و با درد و رنج محسوب میشود و دوبار بعد از آن نیز توسط سازمان ترور شدم.
قاضی از این شاهد درخواست کرد در مورد ترورهای دیگر سازمان مجاهدین در مورد خود توضیح دهد.
سجادی پاسخ داد: در شهریور سال ۶۱ ضربه چوب به پشت سرم زدند.
قاضی از این شاهد پرسید شما از میزان تخریب حادثه انفجار ساختمان جزب جمهوری اسلامی چیزی به یاد دارید؟
سجادی پاسخ داد: کل سقف ساختمان تخریب شده بود.
قاضی از منشی دادگاه درخواست کرد شکایت این مجروح حادثه ۷ تیرماه سال ۱۳۶۰ را مبنی بر رسیدگی به خسارات مادی، معنوی و اشد مجازات سازمان مجاهدین خلق را ثبت کند.
در ادامه ملایی، وکیل شکات بیان کرد: حادثه تروریستی دفتر حزب جمهوری اسلامی علاوه بر اینکه باعث مجروحیت آقای سجادی و ۲۴ نفر دیگر شده است، باعث شهادت رئیس دیوان عالی وقت کشور، شهید بهشتی و ۷۲ تن دیگر شد که نهایت دشمنی با ملت را نشان میدهد.
وی ادامه داد: جرم بغی موضوع عجیبی نیست در تمام کشورهای دموکرات دنیا اگر گروه مستقلی تشکیل شود و بخواهد علیه دولت وقت اقدامات مسلحانه انجام دهد به بدترین شکل مجازات میشود و این همان قانون مبارزه با تروریسم است و بغی محسوب میشود و در تمام دنیا شناخته شده است. با توجه به اینکه بغی ابعاد فقهی و حقوقی دارد درخواست دارم کارشناس فقهی در جایگاه قرار گیرد و ابعاد جرم بغی را تشریح کند.
قاضی از این وکیل پرسید: شما اعتقاد دارید بغی همان تروریسم است؟
وکیل شکات پاسخ داد: بله در تعریف فقهی و اسلامی جرم بغی همان قانون مبارزه با تروریسم است.
حجت الاسلام و المسلمین صداقت کارشناس فقهی با اجازه قاضی در جایگاه قرار گرفت و به تشریح تعریف فقهی و اسلامی جرم بغی پرداخت و در بخشی از اظهارات خود گفت: در برخی از تعاریف حقوق بینالملل و قوانین موضوعه کشورهای دیگر تعاریفی که برای تروریسم و اقدامات تروریستی انجام شده است دقیقا برابر با عنوان بغی در فقه امامیه است که در قانون مجازات اسلامی منعکس شده است همان طور که میدانید تروریست به عنوان جزایی یک عنوان مدرن است و عناوین از دیر باز در جوامع بشری شناخته شده است و کشورهای دنیا در توافقات بین المللی اقدامات تروریستی بر روی این افعال گذاشته اند. در اسلام نیز باغی یا بغی یک تعریف جامعه و کامل و عالی برای اقدامات تروریستی دارد. دنیا بداند هر جا میگوییم بغی یعنی تروریسم و جالب از سیمای مجاهدین صراحتا میگوید ما باغی هستیم.
در بخشی از این جلسه دادگاه، ابراهیم خدابنده عضو جدا شده سازمان مجاهدین خلق در جایگاه قرار گرفت و درباره پشت پردهها و جنایات این گروهک تروریستی گفت: ۲۳ سال عضو سازمان بودم و در بیست و چند کشور برای سازمان عملیات انجام دادم و از سال ۸۲ به کشور آمدم. یک نشست حقوقی در عراق برگزار شد که به نشست سه روزه معروف شد. در این نشست بحث انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی شد. به یاد دارم مسعود رجوی در این جلسه گفت ما همه جا گفته ایم انفجار خشم خلق؛کدام خلق این اتفاق انفجار مجاهد خلق بود.
قاضی پرسید شما این صحبتها را از مسعود رجوی شنیدید؟
خدابنده پاسخ داد: بله و آن را با افراد دیگری هم چک کردم. رجوی مشخصا در مورد انفجار دفتر رجوی صحبت میکرد. سالگرد این انفجار را جشن میگرفت و از آن به عنوان انفجار خشم خلق نام میبرد.
وی گفت: رجوی در جلسات متعددی به انفجار ساختمان حزب جمهوری اسلامی اقرار کرده بود، اما در این جلسات افراد زیادی نبودند. در این نشستهای سه روزه هزاران نفر شرکت داشتند.
قاضی پرسید: رجوی در سال ۶۵ در حالی که ما در جنگ با صدام بودیم اقرار به انفجار ساختمان حزب کرد؟
خدابنده پاسخ داد: بله رجوی میگفت سازمان مجاهدین خلق یعنی رجوی و چیزی به غیر از رجوی وجود ندارد. رجوی میگفت این کار ما درست بود و جمهوری اسلامی ایران دیگر نتوانست این حزب را تشکیل دهد و به آن افتخار میکرد.
قاضی از منشی دادگاه خواست اظهارات خدابنده که اعلام کرده است رجوی به صراحت اقرار کرده انفجار حزب جمهوری اسلامی توسط وی انجام شده است، ثبت شود.
خدابنده بیان کرد: تشکیلات ما در زندانها ادامه داشت. رجوی تسبیحی را نشان داد که یکی از زندانیان در زندان ساخته بود و از طریق خانواده برای رجوی فرستاده بود. یکی از زندانیان نیز که آزاد شده بود بعد از چند روز به عراق برگشت. رجوی به آنها میگفت شما خیانت کردید.
قاضی گفت: یعنی رجوی به افرادی که در هیاتهای سه نفره عفو یا دادگاه متشکل از سه قاضی بخشیده شده بودند میگفت خیانت کردید.
خدابنده پاسخ داد: بله رجوی مستقیم از هیاتهای سه نفر نام برد؛ گفت در برابر این هیاتها که قرار میگیرید بگوید اگر من الان مسلسل داشتم شما را ترور میکردم. رجوی این افرادی که عفو و آزاد شده بودند را در نشست آورد و گفت که شما خیانت کردید. رجوی میگفت شما چرا بهانه دادید که شما را عفو کنند. رجوی از عفو این افراد ناراحت بود.
وی ادامه داد: همین افراد اعلام نکردند که چگونه از زندان آزاد شدند.
خدابنده گفت: سازمان در سال ۵۴ اعلام کرد که مارکسیسم شده و اعلام کرد که ما همچنان جریان راست ارتجاعی را تهدید اصلی میدانیم.
قاضی گفت: یعنی سازمان هم مانند پهلوی تهدید اصلی را جریان راست ارتجاعی یعنی مبارزان اسلامگرا میدانست؟
خدابنده پاسخ داد: سال ۵۴ تقی شهرام یکی از اعضای سازمان نسبت به ترور شهید بهشتی اشاره میکند و این شهید را تهدید میدانست. سازمان فکر میکرد اگر شهید بهشتی قدرت بگیرد دیگر نمیتوانند وی را جابجا کنند. رجوی میگفت حضرت امام حال جمهوری اسلامی و شهید بهشتی آینده جمهوری اسلامی است و نمیتوانیم حال و آینده را با هم نابود کنیم به همین دلیل ما اینده را انتخاب کردیم.
وحید افراخته میگوید شخصیت شهید بهشتی به گونه است که نمیتوان با وی مقابله کرد شهید بهشتی اوایل انقلاب مناظره برگزار میکرد سازمان مجاهدین هیچ وقت حاضر به مناظره نشد.
خدابنده گفت: من در زندان برای همه چیز از جمله اعدام آماده بودم، اما برای مذاکره هیچ آمادگی نداشتم. سازمان وجه گفتوگو نداشت. رجوی در راس هرم قرار داشت و افراد آماده بودند هر کاری برای سازمان انجام دهند. مریم رجوی گفت مجاهد خلق فردی است که تمایلات مسعود رجوی را بشناسد و به آنها عمل کند.
وی گفت: بازجوهای جمهوری اسلامی به من در زندان گفتند که ما به اطلاعات شما احتیاجی نداریم و سوالی نکردند بلکه میگفتند که شما از ما سوال کنید. من هیچ شکنجهای در زندان نشدم. یک بار در زندان گفتم که شما یک زن باردار را اعدام کردید. مسئول زندان گفت اگر اثبات کنم که هیچ زن بارداری اعدام نشده است آیا از اعتقاد خودت دست میکشی که پاسخ منفی دادم. مسئولان زندان قصد آگاه کردن من را داشتند.
وی گفت: کتابی در زندان به نام سخنرانی مسعود رجوی به مناسبت شبهای قدر که به من دادند که مطالعه کنم. مسعود رجوی در این سخنرانیها معیارهای رهبر را از نگاه حضرت علی(ع) گفته بود. وقتی این کتاب را خواندم دیدم مسعود رجوی کاملا برعکس این حرفا عمل کرده بود. به عنوان مثال گفته بود رهبر تقصیرها را بر گردن میگیرد و پیروزی را به گروه، اما رجوی در عملیات فروغ جاویدان میگفت شما شکست خوردید.
خدابنده ادامه داد: ما با انگیزههای زیادی جذب سازمان شدیم. در جلسهای احمد شادبختی از اعضای سازمان به بعد از انقلاب به لندن آمد و سخنرانی کرد و گفت جمهوری اسلامی در آینده به سمت آمریکا میرود.
خدابنده ادامه داد: جان مکی تاجر آمریکایی در مقر مجاهدین در البانی سخنرانی میکرد و زمانی که پرچم آمریکا نشان داده میشد اعضای سازمان بلند میشدند و کف میزدند. الان اعضای جدا شده سازمان از خود اعضای فعلی بیشتر است و دلیل آن این است که افراد به خودشان آمده اند و تغییر کرده اند. سازمان افراد را ترسانده است و از انتقام سازمان میترسند. سعید شاهسوند از سازمان جدا شده بود اعضای سازمان این فرد را کشتند. سازمان افراد مخالف را ترور میکرد حتی بنی صدر را تهدید کرده بودند.
به گزارش ایرنا، گروهک تروریستی منافقین از خرداد ۱۳۶۰ و پس از عزل بنی صدر به صورت رسمی عملیات مسلحانه و ترور را برای مقابله با انقلاب مردم ایران برگزیده بود، در طول این سالها دست به جنایات زیادی در حق مردم ایران زده است. کارنامه جنایتهای گروهک تروریستی منافقین، تاریخی سیاه و ضد بشری را شامل میشود که سند قتل عام بیش از ۱۷ هزار غیرنظامی ایرانی است.
در کارنامه این گروهک تروریستی فهرست بلندی از ترور شخصیتهای سیاسی، علمی و مذهبی ایران وجود دارد؛ ترور ۷۲ نفر از شخصیتهای سیاسی کشورمان با انفجار در دفتر حزب جمهوری اسلامی، ترور ناکام رهبر معظم انقلاب، ترور شهیدان رجایی و باهنر، ترور آیتالله دستغیب، آیتالله قدوسی و آیتالله مدنی، ترور صیاد شیرازی و ترور دانشمندان هستهای از دیگر اقدامهای تروریستی این گروهک است از این روی دادگاه کیفری رسیدگی به اتهامات این گروهک از سال گذشته آغاز شده است.
در این دادگاه که به صورت علنی و با حضور اصحاب رسانه و خبرنگاران برگزار میشود، جمعی از خانوادههای قربانیان ترور نیز حضور دارند و شاهدان عینی جنایات هولناک تروریستهای دهه ۶۰ نیز در دادگاه حاضر هستند و نماینده دادستان در جلسات پیشین به قرائت کیفرخواست این پرونده که در بیش از ۷۰۰ صفحه تنظیم شده است، پرداخت تا بخشی از جنایتها و خباثتها و نسلکشیهای آنها علیه بشریت و ملت مظلوم ایران بازگو شود.
تشکیلات موسوم به مجاهدین خلق (معروف به گروهک منافقین)، مسعود رجوی، مریم قجر عضدانلو (معروف به مریم رجوی)، مهدی ابریشمچی، زهره اخیانی، فهیمه اروانی، مهدی براعی، مژگان پارسیایی، زهرا مریخی آهنگر کلایی، محمد علی توحیدی خانیکی، علی خدایی صفت، مهدی خدایی صفت، عباسعلی داوری فیضی پور آذر، سید مجید سید المحدثین، صدیقه حسینی، محمد طریقت منفرد، مهوش سپهری، قدسی خرازیان، مهناز سلیمانیان، محسن سیاه کلاه، مریم فضل مشهدی، بهشته شادرو، ژیلا دیهیم، ابوالقاسم رضایی، حمیرا حجتی امامی، محمود عطایی کاریزی، گلنار جواهری ساعتچی، مهریان حاجی نژاد، مرتضی اسماعیلیان مارنانی، دولت نوروزی منجیلی، زهرا بخشایی، محمد حیاتی، نیکو خائفی اشکذری، عذرا علوی طالقانی، جمیله ابریشم چی، محمود قجر عضدانلو، بدری پورطباخ و محمد جواد قدیری مدرسی از متهمان حاضر در این پرونده هستند.
فرهاد الفت، رویا احمدی موسوی، بهزاد نظیری، فرشته یگانه، معصومه بلورچی، یاسر جهان نژادی، فائزه خیاط حصاری محمدی، صالح رجوی، محمد سادات خوانساری، پرنیان سرآمد، حکیمه سعادت نژاد، حمیده شاهرخی امیری، ثریا شهری، پروین صفایی، محمود فخارزاده، عشرت محبت کار، علیرضا معدنچی، عباس میناجی مقدم، حمیدرضا اسحاقی، علیرضا امام جمعه، اسدالله اوسطی، فاطمه آدرسی، مصطفی آسیفی، زهره بنی جمالی، محمود بنی هاشمی، اسدالله بهرامی، علیرضا بهرامی، عزیز اله پاک نژاد، مهرافروز پیکر نگار، مریم حاج خانیان، احمد حنیف نژاد، پرویز خزائی، حسین دادخواه و فاطمه داوران از دیگر متهمان حاضر در این پرونده هستند.
حسین ربوبی خبوشانی، سپیده ابراهیمی، بیژن رحیمی، آزاده رضایی، هادی روشن روانی، محمد سادات دربندی، فریدون سلیمی، عباس شاکری، سهیلا شعبانی، احمد شکرائی، سهیلا صادق، مهران صادق، طاهره ضیائی، کبری طهماسبی، رقیه عباسی، زهره عطریانفر، مهری علیقلی، مرتضی فخار، سید اسدالله فقیه دزفولی، ایرج فیض بوسجینی، پرویز کریمیان سیچانی، احمد گلپایگانی، فرید ماهوتچی حسینی، مهدی مددی الموسوی، سید محمود احمدی علون آبادی، سید جواد احمدی علون آبادی، اسماعیل مرتضایی، محمود معیری، رقیه ملک محمدی، حسن نظام الملکی، نسرین نظری علی آبادی، علی هادی زاده و الله کرم هوشنگی متهمان حاضر در این پرونده هستند.
نخستین جلسه رسیدگی به این پرونده ۲۱ آذر ۱۴۰۲ آغاز و تاکنون ۱۴ جلسه برگزار شده است.