به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فرقه نیوز، جماعت ناسیونالیست
که همواره خود را فدائی ایران میخوانند و رسیدن به ایرانی مقدر را هدف خود میخوانند،
به گونهای سخن میگویند که انگار تنها راه رسیدن به اقتدار ناسیونالیسم است.
ایران مقتدر را در سایهی در باغ سبزی که با افسانههای تاریخی میسازند، میخواهند
محقق کنند.
آنها از ابتدای دوران پهلوی با روی آوردن به تاریخنگاری
ناسیونالیستی و نقل قول کردن افسانههای هرودت و گزنفون، کوروش را از میانه تاریخ
به صدر کشیدند و او را که سابقه قتل، غارت، بت پرستی، نابودی چند تمدن را بر اساس
همین کتب داشت را تبدیل به قهرمان افسانهای ایران کردند. اما این جماعتِ همیشه
مدعی در واقع چه عملکردی در هنگام رسیدن به قدرت از خود نشان دادند؟
حکومت پهلوی؛ مدینه فاضله ناسیونالیستها
حکومت پهلوی با نگاه و عقبه تئوریک ناسیونالیستی روی کار
آمد و اکثر این تاریخنگاران ناسیونالیست در حکومت پهلوی به مقام و منصبی رسیدند.
از این رو میبینیم امثال فروغی و پیرنیا و ... در این حکومت جان میگیرند و تلاش
دارند نگاه ملیگرایی افراطی بر پایه تاریخ نگاری مستشرقان غربی را در ایران
نهادینه کنند. در واقع حکومت پهلوی اوج عملکرد این جماعت مدعی بوده است.
مظهر این نگاه و عقبه فکری، برپایی جشنهای ۲۵۰۰ ساله بود که
میخواستند خود را ادامه دهنده راه کوروش بنامند. این جشنها در مکان مقبره مادر
سلیمان که یکی از این مستشرقان غربی بنام جیمز موریه برای اولین بار آن را مقبره
کوروش خواند و بعد به دلیل دوری این فرضیه از واقعیت از گفته خود پشیمان شد،
برگزار گردید. اما حکومت پهلوی با دستور اربابان غربی و صهیونیست خود با جشنهای
۲۵۰۰ ساله سعی کرد این نقل بی مبنا را تثبیت کند.
عملکرد حکومت ناسیونالیستها
سوال اساسی که هر عقل سلیمی باید در آن تامل کند حقیقتِ
عملکرد ناسیونالیستها در دوران پهلوی است که چگونه بخشهایی از ایران در دوران
رضا پالانی و محمدرضا به راحتی و بدون هیچ مقاومتی از ایران جدا میشود؟ اقتدار
رضاخان فقط برای مردم ایران و زدن مردم ایران بود والا او قبل از حضور متفقین
ایران را دو دستی تقدیم میکند و مردمش را رها کرده و کشور را تسلیم میکند یا
محمد رضا که به راحتی بحرین را دختر ایران میخواند و میگوید آن را عروس کردیم! کاش
جماعت ناسیونالیست لااقل به آنچه ادعا میکنند که کوروش مقتدر بوده است پایبند میماندند
تا بشود ذرهای به آنها اعتماد کرد که در صورت به قدرت رسیدن ایران را نابود نمیکنند!
اسلام ستیزیِ ناسیونالیستها
اسلام ستیزی و عرب ستیزی یکی دیگر از اهداف اصلی جماعت
ناسیونالیست بوده که بارها این نیت و هدف را آشکارا ابراز کردهاند. آنها اسلام
را مظهر بدبختی ایران و ایرانیان خوانده و همواره در تلاشند این دروغ بزرگ را به
مردم بقبولانند. به همین جهت دشمنان اسلام همواره از این جماعت دفاع میکنند. اما
در واقع چگونه میتوان خدمات اسلام برای ایران را انکار کرد؟ از مستندات تاریخی که
نشان از ظلم آشکار دولت ساسانی و مُغانها به مردم ایران دارند که باعث میشود
حضور لشگر اسلام در ایران به راحتی انجام شود تا مفاخر بزرگ ایرانی اسلامی نظیر
فردوسی، امیرکبیر، سلمان فارسی، حافظ، سعدی و دانشمندان، حکما و شعرای بزرگی که در
این بستر رشد کرده و فخر ایران و اسلام شدند.
ایران اسلامی، ایرانی مقتدر
اما گذشته از تمام این نقدها جمهوری اسلامی به عنوان یک
کشور ایرانی-اسلامی که هر دو دغدغه را باهم دارد الگوی ایرانی مقتدر است. ایرانی
که در روزهای اول انقلاب با جنگی آغاز شد که تمام کشورهای مستبد به سردمداری رژیم
بعث به ایران حمله کردند و جوانان مسلمان جلوی تمام این قدرتها ایستادند تا نشان
دهند یک وجب از خاک ایران اسلامی را به دشمنان و بیگانگان نمیدهند. جوانان مسلمان
ایران مقتدری را ساختند که امروز ابر قدرتهای جهان که روزگاری به شاه مملکت دستور
میدادند و عزت ملی مردم ایران را از بین میبردند، در مقابل ایران اسلامی متواضع
میشوند. برای اولین بار در جهان هیمنه پوشالی این ابر قدرتها با حمله به عین
الاسد و حمله ۲۶ فروردین ۱۴۰۳ به فلسطین اشغالی، در هم شکست.
از ایرانی سخن میگوییم که سالها جنگ، تحریم، ترور و
تبلیغات شدید دشمن را به جان خریده اما عزت و اقتدار خود را از دست نداده است و
امرو توان مقابله با این ابر قدرتها و حفظ عزت ملی ایران را دارد. اقتدار و عزتی
که به پشتوانه باورهای اسلامی و دینی مردم به وجود آماده است و امروز باور و
اعتقادات اسلامی این مردم که این اقتدار را به وجود آورده است جز جدایی ناپذیر از
هویت ملی ایران است.
حجت الاسلام مهدی قیاسی کارگرمقدم