با این تفاسیر فرقه ضاله بهاییت یکی از همین جریاناتی است که با مواجهه به این وضعیت به دنبال کسب آبرو و اعتبار نداشته برای خود بوده، و در این راه از هر موقعیتی استفاده میکند.
بعد از گدایی آبرو و اعتبار بخشیدن به فرقه از سوی یک فرد آتئیست پروژه کسب محبوبیت بهاییان توسط فرد معلومالحال دیگری بنام عبدالحمید معصومی تهرانی در دستور کار قرار گرفته است.
این در حالی است که معصومی تهرانی که بارها به دلیل ارتکاب جرمهای سیاسی و عقیدتی، توسط دادگاه روحانیت محکوم گشته بود، همچنان در خدمت تشکیلات صهیونیستی بهاییت بوده و هر از گاهی بنا بر شرایط دستوراتی به وی دیکته شده و اجرا میشود.
نامبرده که حامی فرقهی ضالهی بهاییت است در آخرین اظهارات خود، دهمین سال بازداشت سرکردگان بهاییت در ایران را محکوم نمود. این روحانینما که پیشتر، بارها به دلیل ارتکاب جرمهای سیاسی و عقیدتی در دادگاه روحانیت محکوم گشته بود، چنین تربیتشده است که در خوشخدمتی به تشکیلات ضد دینی بهاییت، کوتاهی نمیکند، و این بار هم با انتشار نامه ای در مدح و ستایش این فرقه جاسوسی اقدام نموده است.
جالب است بدانیم تهرانی، در حالی سنگ بهاییت را به سینه میزند که از ابتدای تشکیل این فرقه، تمامی علمای اسلام به علّت ماهیت ضد دینی و جاسوسی بهاییت؛ به مخالفت با آن پرداختهاند. چراکه بهاییت از یکسو با انکار عملی وحدانیت خدای تعالی (نوری، بدیع، ص 154)، معاد موعود ادیان الهی (همان، ص 338) و انکار ضروری دین (خاتمیت پیامبر اسلام)؛ و از سویی دیگر با ماهیت استعماری و جاسوسی خود (اسناد لانه جاسوسی، شماره 377)؛ مخالفت تمامی حقیقتجویان را با خود برانگیخته است. حال روحانینمایی به نام تهرانی، با کمترین اطلاع تاریخی و دینی نسبت به این مسلک و با فریب افکار عمومی آن را دیانت خوانده و به حمایت از این جریان میپردازد! تا اینکه از این طریق به شهرت برسد.