طی چند روز گذشته و در ایام عزاداری محرم، سی دی ها و تراکت های مربوط به دیدگاه های محمدعلی طاهری، بنیانگذار عرفان حلقه، توسط هواداران وی در برخی از شهرهای ایران منتشر شد؛ این یعنی خطر عرفان حلقه هنوز برطرف نشده است. از طرفی وزارت امور خارجه آمریکا و نهادهای حقوق بشری تحت سیطره غرب به شدت از بنیانگذاران این فرقه حمایت می کنند.
به همین بهانه به سراغ حجت الاسلام والمسلمین امین شمشیری، کارشناس عرفان های نوظهور، مدیر انجمن نجات از حلقه و کارشناس شبکه ولایت رفته ایم تا ابعاد سیاسی حمایت غرب از عرفان حلقه را واکاوی کنیم.
مشروح گفتگوی مرآت با حجت الاسلام شمشیری را از نظر می گذرانید.
مرآت- در پنجم آگوست سال 2015، سازمان ملل طی بیانیهای نسبت به صدور حکم اعدام برای محمدعلی طاهری واکنش نشان داد. زید رعدالحسین، کمسیر عالی حقوق بشر سازمان ملل در آن بیانیه از احتمال صدور این حکم ابراز نگرانی کرده بود. ارزیابی شما از رویکرد سازمان ملل و نهادهای حقوق بشری در قبال پرونده محمدعلی طاهری چیست؟
حمایت رسانههای غربی و دشمنان اسلام و انقلاب اسلامی از عرفان حلقه و بنیانگذاران آن صرفا جنبه حقوق بشری دارد. فرقه ساخته شده توسط آقای طاهری به مثابه سایر فِرَق نیست. ایشان یک جریان شبه درمانی-شبه عرفانی ایجاد کردند و مدعی هستند که روش کارشان علمی است. ابعاد درمانی این فرقه موسوم به «فرادرمانی» و «سایمنتولوژی» است. آنها سعی دارند از علوم جدید هم برای پیشبرد اهداف جریانی خود کمک بگیرند؛ هرچند سخنان آنها در مجامع علمی داخلی و خارجی با اقبال مواجه نشده و نمیشود.
حمایت نهادهای آمریکایی از عرفان حلقه جنبه علمی ندارد
بنابراین تأکید میشود که حمایت نهادهای حقوق بشری از سازمان حقوق بشر گرفته تا دیگر نهادهای آمریکایی که به دروغ شعارهای حقوق بشری سر میدهند بعد علمی ندارد و حتی شبکههای ماهوارهای مخالف جمهوری اسلامی ایران، از ابعاد علمی عرفان حلقه حمایت نکردهاند. حمایت نهادهای به اصطلاح مدافع حقوق بشر از عرفان حلقه در حالی صورت میگیرد که این فرقه به تعداد زیادی از هموطنان ما آسیب رسانده است.
خودکشی یک دختر دانش آموز در اثر آموزه های عرفان حلقه
«مهسا» که یک دختر جوان اصفهانی است به بیماری فلج مبتلا شده است و برخی همچون دختر دانش آموز 14 ساله به نام «آیسان علیبابایی» در اثر آموزههای عرفان حلقه، برای این که به بهشت برسند، خود را از طبقه هفتم یک ساختمان به پایین پرت کرده و دست به خودکشی زدهاند. سخن ما این است که چرا نهادهای حقوق بشری به حقوق آسیبدیدگان فرقه کیهانی توجه نمیکنند؟
مرآت- افزون بر نهادهای حقوق بشری، در دوم سپتامبر 2017، وزارت امور خارجه آمریکا و همچنین سازمان عفو بینالملل نسبت به صدور حکم اعدام برای محمدعلی طاهری انتقاد کرده و گفته بودند که اجرای این حکم به معنای نقض حقوق بشر توسط ایران خواهد بود. به نظر شما چرا وزارت امور خارجه آمریکا در موضوعی تا این حد جزئی و مصداق ورود پیدا کرده است؟
بنابر گفتههای صریح وکلای آقای طاهری در دفاعیه ای که برای پرونده ی وی نوشته اند، ایشان نهایتا دیپلم دارند و به دلیل درگیری با برخی اساتید بر سر مسائل اعتقادی از دانشگاه اخراج شدهاند. امروزه فرقههایی همچون فرَق صوفیه در ایران وجود دارند که عقبه آنها به پیش از انقلاب اسلامی بازمیگردد؛ اما این که در دل انقلاب اسلامی فرقهای توسط کسی که سواد چندانی ندارد ایجاد شود، قدری مشکوک است و این اتفاق نمیتواند بدون حمایتها و همفکریهای دشمنان رخ داده باشد. به همین خاطر است که استکبار از آقای طاهری حمایت میکند.
حتی در آمریکا هم با فرقه گرایی مقابله می شود
نکته دیگر آن که در کشوری همچون ایتالیا، بسیاری از نحلههای عرفانی مسیحی اجازه ورود ندارند. فردی به نام «هابارد» برای نخستینبار مسأله «ساینتولوژی» را مطرح میکند و بعدها آقای طاهری در یک سرقت علمی، «سایمنتولوژی» را از آن کپیبرداری میکند. هابارد به بسیاری از کشورهای اروپایی ممنوعالورود بود. طبق تحقیقات صورتگرفته، امروزه حتی در آمریکا هم با فرقهگرایی مبارزه میشود.
بنابراین مخالفتها با این دست فرقهگراییها منحصر به ایران نیست؛ ضمن این که بر اساس برخی گمانهزنیها آقای طاهری احتمالا در اسرائیل آموزشهایی دیدهاند و واقعا برای جمهوری اسلامی خطرناک هستند. جالب است که با وجود مبارزه با فرقه گرایی در آمریکا، وزارت خارجه آمریکا از یک فرقه در ایران حمایت می کند!
مرآت- فارغ از رویکرد دیگر کشورها در قبال فرقهگرایی، نگاه ما به فرقهها در اسلام همواره با تساهل و تسامح همراه بوده است. مخالفان اعدام آقای طاهری میگویند چرا حاکمیت در ایران از نشر یک «ایده» جلوگیری میکند؟ پاسخ شما چیست؟
مسائلی که در عرفان حلقه مطرح میشود صرفا یکسری «نظریات دینی و شبهدینی» نیست بلکه این فرقه کار خود را با درمان گره زده و مسئله سلامت مردم در میان است. آقای طاهری بیآنکه این نظریهها را به طور علمی و عملی اثبات کند، روش خود را به متن جامعه سرایت داده است. در کشورهای غربی برای توزیع یک قرص، یک دهه آزمایش و بررسی انجام میدهند.
طاهری روش خود را بدون آزمایش به متن جامعه کشانده بود
در هر نقطهای از دنیا اگر یک روش درمانی بدون اثبات اتخاذ شود، با آن برخورد میشود. آقای طاهری روش ساخته و پرداخته خود را بدون آزمایش و بدون تأیید مجامع علمی به متن جامعه کشانده بود.پس یکی از دلایل برخورد با طاهری دخالت در امر سلامت مردم با جعل عناوین دکتر و مهندس است.
از طرفی آقای طاهری به صورت علنی در مخالفت با دین تبلیغ می کرد. ایشان را سه بار دستگیر کرده اند. بار اول ایشان چند هفته بازداشت می شود و قول همکاری می دهد اما پس از آزادی مسئولین امنیتی را به سخره می گیرد.
شما خدا هستید!
اینگونه نبوده که در جمهوری اسلامی ایران دفعتا ایشان را بازداشت و برایشان حکم اعدام صادر کنند! در عرفان حلقه علنا پانته ایسم و تثلیث مسیحیت ترویج می شود. در این عرفان علنا به مردم گفته می شود که شما خدا هستید! حتی تناسخ به شکلی فراتر از آنچه در ادیان شرقی آمده، در عرفان حلقه مطرح می شود. در این عرفان به مردم گفته می شود که روح های سرگردان می توانند در بدن انسان حلول و نفوذ کنند! در این فرقه صریحا قرآن و مهدویت را مورد تمسخر قرار داده اند و از جمله علل دستگیری طاهری توهین به مقدسات است. در حقیقت اولا آقای طاهری ایده های شبه درمانی و شبه عرفانی خود را به اهلش عرضه نکرده است و ثانیا بنای ستیز با دین و انقلاب و همراهی با دشمنان را گذارده است و مطمئنا این امور مشمول تساهل و تسامح نمی شود.
فیزیکدانان هم عرفان حلقه را خرافی و غیر علمی می دانند
سردمداران عرفان حلقه یک چرخه دوقطبی را مطرح می کنند که هدف و غایت آن خدا شدن انسان است. می گویند جمهوری اسلامی به ما اجازه نداد که روش های درمانی خود را امتحان کنیم؛ این در حالی است که مسترهای درجه یک آن ها همچون خانم شهناز نیرومنش که موسسه اینتریونیورسالیسم در اختیار اوست و نیز خانم رکسانا حقیقت طلب سالهاست در آمریکا فعالیت می کنند اما هنوز نتوانسته اند یک «نظریه» قابل قبول درباره عرفان حلقه مطرح کنند.
حتی برخی از فیزیکدانان که در غرب زندگی می کنند مسائل مربوط به فرادرمانی و شعور کیهانی در عرفان حلقه را کاملا خرافی می دانند و رد می کنند.
مرآت- در سال های گذشته عرفان حلقه در میان اقشار مختلف مردم نفوذ کرد. این امر نشان می دهد که ما در این سوی میدان کم کاری کرده ایم که این دست عرفان ها مجال جولان می یابند. مسئول این وضعیت چه کسانی و چه نهادهایی هستند؟ ما باید گریبان چه کسی را بگیریم و به او از این وضعیت شکایت کنیم؟
سوال بسیار خوبی است. در حوزه آسیب شناسی می توان گفت که عرفان حلقه و سایر عرفان های نوظهور سوار بر امواج مدرنیته هستند. در زمان رنسانس، کسانی بنای دینِ بشری یا عرفان های نوظهور را پی افکندند. اگر به گذشته نظر کنیم می بینیم که علمای مسیحیت و آباء کلیسا چه خطاهایی داشتند. دین آن ها به دلیل ظهور اسلام، یک دین تحریف شده تلقی می شد. دانشمندان مسیحی احساس کردند که اکتشافات علمی با مسائل دینی همخوانی ندارد و لذا ضددین شدند.
موج انسان گرایی، دلیل جولان عرفان های نوظهور
موج انسان گرایی که خداوند را از ساحت زندگی فرد حذف می کند، نخستین دلیل جولان عرفان های نوظهور است. این امواج به واسطه کسانی همچون آقای طاهری به ایران می آید. عرفان های نوظهور دیگری همچون اوشو یا فرقه های سرخپوستی در دنیا وجود داشته اند اما این که یک ایرانی، یک جریان التقاطی ایجاد کند بی سابقه است. بشر به معنویت نیاز دارد و به دلیل غلبه تفکر اومانیسم معنویت ساختگی ایجاد می کند. آقای طاهری سوار بر موج مدرنیته یک معنویت ساختگی ایجاد کرده است.
دومین مقصر: روحانیت و حوزه های علمیه
اما بگذارید ما خودمان را هم نقد کنیم. دومین مقصر اصلی روحانیت و حوزه های علمیه هستند. امروزه برخی از روحانیون بدون این که انگیزه و نیت بدی داشته باشند، بر روی منابر کرامت بافی می کنند. این راه درستی نیست که روحانیون آموزه های عرفان نظری را که ورود در آن نیاز به مقدماتی دارد، کوچه بازاری کنند. کسی که وارد حوزه عرفان نظری می شود باید عقاید خود را کاملا سالم سازی کرده باشد.
دریافتن آموزه های عرفانی نیازمند مقدماتی است
ما مخالف عرفان نیستیم اما ترویج عرفان در جامعه نباید به صورت مستقیم انجام شود. آقای طاهری در یکی از جلسات خود از وحدت وجود صحبت می کند و خانمی در کلاس به ایشان می گوید:«من خدا هستم یعنی چه؟ چطور می شود من هم انسان باشم و هم خدا؟» این مسائل سنگین هستند. دریافتن آموزه های عرفانی نیازمند ذهنی ورزیده و دانستن مقدماتی است.
این آموزه ها بدون یک سری مقدمات نباید عمومی سازی شود. یکی از علل گمراهی افراد این است که مقدمات فراگیری یک علم را رعایت نمی کنند. فرض کنید کسی بخواهد فقه را فرابگیرد اما اصول فقه را نخواند، این فرد گمراه خواهد شد.
علاوه بر پزشک خانواده، روحانی خانواده هم ضروری است
مقصر بعدی هم خانواده ها هستند. خانواده ها آنقدر که به تغذیه، تحصیل و پوشاک فرزندانشان اهمیت می دهند، به مسائل دینی اهمیت نمی دهند. همانطور که عده ای پزشک خانواده دارند، باید روحانی خانوادگی و مشاور هم داشته باشند. امروزه با وجود شبهاتی که در فضای مجازی دست به دست می شود، اگر خانواده ها به یک روحانی که از مسائل معقول و منقول شناخت مناسبی دارد مرتبط نباشند، حتما دچار آسیب می شوند.
روحانیون باید در فضای مجازی حضور داشته باشند، رهبر انقلاب فرموده اند اهمیت فضای مجازی کمتر از اهمیت انقلاب اسلامی نیست. این جمله بسیار سنگینی است. بنابراین من در مجموع موج مدرنیته، روحانیت و خانواده ها را مقصر می دانم.
مرآت- از صراحت و صداقت شما و بابت نکات ارزشمندی که مطرح کردید سپاسگزارم.
من هم از شما بابت پرداختن به این مسأله تشکر می کنم.
گفتگو و تنظیم: محسن حسن زاده