به گزارش فرقه نیوز و به نقل ناب نیوز ؛ اولین وظیفه بشر بعد از شناخت خداوند، آشنا شدن و عمل کردن به دستورهای مقدس و اوامری است که از جانب او صادر میشود. تمام پیامبران که از طرف خداوند برای هدایت مردم فرستاده شدهاند، در کنار دستورات اصولی، یک سری وظایف فرعی را که عامل تقرب بندگان به خداوند میباشد، بیان کردهاند.
رهبران بهائیت نیز برای اینکه مرامشان خالی از احکام و قوانین نباشد یک سری مباحث پوچ و توخالی را به عنوان احکام و مناسک در کتابهایشان جعل کردهاند. مهمترین کتابهایی که تحت عنوان احکام و مناسک در اختیار بهائیان قرار دارد، کتاب اقدس و ایقان نوشتهی میرزا حسینعلی بهاء است که از اهمیت خاصی نیز برخوردار است. قبل از بیان احکام آئین بهائیت تذکر یک نکته لازم است و آن قداست عدد نوزده است. همچنانکه بعداً در ذکر احکام مشاهده میشود، عدد نوزده از قداست خاصی در آئین بهائیت برخوردار است و در موارد بسیاری به کار برده شده است، در بیان چگونگی پیدایش آن باید گفت:
«در اوائل امر، 18 نفر از شیخیه دور علی محمد باب را گرفتند و توسط آنها کم کم امر باب قوت گرفت. سید باب جداً فداکاری آنها را از یاد نبرد و آنها را «حروف حی» که به حساب ابجد 18 است نامید و با خودش 19 نفر شدند و این عدد 19 در نظر باب به نهایت قداست رسید. از این رو در بسیاری از احکام عدد 19 را عنوان آنها کرد.»
یکی از احکام ابتکاری سید علی باب که واقعاً تازگی دارد این است که او سال را که تمام ملل جهان بر اساس اصول علمی به دوازده ماه تقسیم کرده اند، به 19 ماه و هر ماه را به 19 روز تقسیم کرد.
در نتیجه هر سال 5 یا 4 روز ( به اختلاف کبیسه و غیر کبیسه ) اضافه خواهد آمد، که این زیادی را بین ماه هیجدهم و نوزدهم به نام روزهای بخشش قرار داد، و پیروان خود را در این روزها به خورانیدن خود و دیگران مأمور ساخت. وی نام ماههای بهائیت را چنین نامگذاری کرد:
1- شهرالبهاء 2- الجلال 3- الجمال 4- العظمه 5- النور 6- الرحمه 7- الکلمات 8- الاسماء 9- الکمال 10- العزه 11- المشیه 12- العلم 13- القدره 14- القول 15- المسائل 16- الشرف 17- السلطان 18- الملک 19- العلماء
البته بهائیان به تغییر نام ماهها بسنده نکردند و نام روزهای هفته را هم تغییر دادند به این صورت که شنبه: یوم الجلال یکشنبه: یوم الجمال دوشنبه: یوم الکمال سهشنبه: یوم القضاء چهارشنبه: یوم العدل پنجشنبه: یوم الاستحلال، جمعه: یوم الاستقلال نامگذاری شد.
حال بعد از بیان عدد نوزده و اهمیت آن در آئین باب و بهائیت، به بیان برخی از احکام آنها میپردازیم.
در کتاب محاکمه و بررسیفروع و مناسک آئین بهائیت تحت دو عنوان اصلی دسته بندی شده است: احکام و حدود و آداب انفرادی.
الف. احکام و حدود
احکام بهائیان را میتوان ذیل عناوین زیر ارائه کرد:
جناب میرزا بهاء، نجاست را از میان برداشته و تمام اشیاء را در بحر طهارت غوطهور دیده و به جز کثافت مفهومی برای نجاست قائل نمیشود. در کتاب اقدس میگوید:
«و کذلک رفع الله حکم دون الطهارة عن کل الاشیاء ...»
و همچنین خداوند برداشته است حکمی را که به جز طهارت است از تمام اشیاء، و از ملتهای دیگر به خاطر موهبت و بخشش خداوند، و او بخشنده و کریم است و همه اشیا در دریای طهارت فرو رفتهاند در اول رضوان به سبب آن چه ما تجلی کردهایم به اسماء و صفات خودمان بر ممکنات و این فضیلتی است از جانب پرودگار محیط.
در حالی که دین اسلام به مسئله طهارت و نجاست اهمیت فوق العاده ای داده و یازده چیز را جزء نجاسات دانسته است.
بهاء الله با این که پیروان خود را به سوی لطافت و نظافت دعوت کرده و حکم به تطهیر لباسی که به گرد و غبار و یا چرک آلوده شده است، میکند، در موضوع منی حکم به طهارت و پاکی کرده و می گوید: «قد حکم الله بالطهارة علی ماءِ النطفة رحمةً من عنده علی البریة ...»
میرزا بهاء در این مورد نیز به حداقل بسنده کرده و میگوید:
«نوشته میشود به خدای جزا دهنده این که بشوید در هر روز دستهای خود را و سپس صورتش را و این چنین است وضوی نماز و این فرمانی است از طرف خدای واحد مختار.»
پس برای وضو شستن دستها و صورت کافی است و شستن دستها از بازو تا مرفق و مسح سر و پا ساقط شده است.
در آئین بهائیت، غسل و تیمم در کار نیست و در صورت معذور بودن از وضو و نبودن آب پنج بار بگویند: «بسم الله الاطهر، الاطهر» کافی است.
در آئین بهائیت خصوصیات و کیفیات و شرائط نماز به خوبی روشن نیست و تنها به این مطلب اشاره شده است که نماز 9 رکعت است که در وقت صبح و ظهر و شام خوانده میشود.
البته بعضی نماز را در این مسلک به سه صورت تقسیم کردهاند:
1-نماز کبیر که در هر 24 ساعت یک بار خوانده می شود.
2- نماز وسطی یک رکعت است که در صبح و شام و ظهر خوانده میشود.
3- نماز صغیر که فقط دو سطر دعا است و هر روز ظهر خوانده میشود.
در ادامه باید گفت که میرزا بهاء در گنجینه احکام در رساله سوال و جواب میگوید:
«یکی از این سه نماز واجب است و هر کدام معمول رود کافی است.»
میرزا بهاء به همین مقدار هم راضی نشده و دوباره چنین میگوید:
«کسی که در او ضعف باشد از جهت مرض، کسالت مزاج و یا از لحاظ پیری و سالخوردگی خداوند از او نماز و روزه را عفو کرده است، پس حتی خواندن آن دو سطر دعا هم لازم نیست.»
گفتنی است در اسلام این عبادت مهم که از آن به عنوان ستون دین یاد شده هرگز و در هیچ حالی از حالات ساقط نمیشود؛ البته کیفیت آن در صورت اضطرار تغییر می کند.
نکته قابل توجه این است که، به فتوای میرزا بهاء واجب است تمام نمازها به فرادی خوانده شود و جماعت جز در نماز میت، درست نیست. نکته دیگر این که برای زنان در ایام عادت ماهانه تکلیفی از نماز و روزه نیست و حتی قضا هم ندارد.
در شرح اقدس به این مطلب چنین اشاره شده است:
«قد عفی الله عن النساء حین ما یجدن الدم الصوم و الصلاة»
یعنی خداوند در ایام خون دیدن بر زنان نماز و روزه را بخشیده است و ابداً قضاء ندارد و به جای آن وضو بگیرند و به تسبیح حق بپردازند. ذکر حق بگویند 95 مرتبه از اول ظهر، از زوال تا زوال، یعنی بیست و چهار ساعت یک مرتبه این را نود و پنج بار بگویند: «سبحان الله ذی الطلعة و الجمال»
و هم چنین است هر نمازی که به هر دلیلی در وقت خودش خوانده نشود دیگر قضاء ندارد.
علی قائنی در دروس الدیانة میگوید:
«قبله ما اهل بهاء، روضه مبارکه است در مدینه عکا، که در وقت نماز خواندن باید رو به روضه مبارکه بایستیم و قلباً متوجه به جمال قدم جل جلاله (میرزا بهاء) و ملکوت ابهی باشیم.»
روزه در آئین بهائیت 19 روز است در ماه علاء یعنی ماه نوزدهم و عید فطر آنها همان عید نوروز است و حد روزه از طلوع آفتاب تا غروب آن است.
بهائیان برای هر صد مثقال طلا به پرداخت 19 مثقال زکات مکلف هستند و باید این زکات را به رئیس بهائیان در هر زمان بدهند.
حج در مسلک بهائیان زیارت خانه سید علی باب در شیراز یا خانه حسینعلی بهاء در بغداد، هر کدام که نزدیکتر باشد، است.
احکام باب نکاح را خلاصه و فقط عناوین مهم آن را بیان می کنیم:
1- بر هر شخص واجب است ازدواج کند تا از نسل او کسی که خداپرست است باقی بماند.
2- اگر از یک طرف مانعی در جهت ثمره و بچهدار شدن بود، با اذن او دیگری میتواند از هر راهی اقدام به بچهدار شدن نماید.
3- سن ازدواج برای پسران و دختران یازده سالگی است با شرط توانایی مالی.
4- نامزدی قبل از بلوغ طرفین جایز نیست.
5- سیدعلی محمد باب، ازدواج با غیر بابی را جایز نمیداند اما بهاء الله ازدواج با هر گروه و آئینی را جایز میداند و میگوید: دادن و گرفتن از هر گروه و آئینی جایز است.
6- مهریه زنان کمتر از 19 مثقال طلا و بیشتر از 95 مثقال طلا جایز نیست.
7- رضایت پدر ومادر در ازدواج شرط است چه باکره و چه غیر باکره.
8- فاصله عقد و زفاف بیش از یک شبانه روز جایز نیست. و فاصله بین نامزدی تا عقد بیش از 95 روز جایز نیست.
9- ازدواج با دو زن جایز و بیش از آن جایز نیست.
10- صیغه عقد از طرف مرد این جمله است: «انّا کل لله راضون». از طرف زن نیز باید این جمله گفته شود: «انّا کل لله راضیات»
یعنی به درستی همه ما به خواست خداوند راضی هستیم. این صیغه در حضور دو شاهد باید خوانده شود.
11- ازدواج با اقارب جایز است و فقط ازدواج با زن پدر جایز نیست.
12- ازدواج متعه (موقت) حرام است.
13- در صورت بروز کراهت، هر یک از زن و مرد حق طلاق دارند (یعنی زن هم میتواند مرد را طلاق دهد).
14- مدت عده طلاق 19 روز است و مرد تا 19 بار میتواند رجوع کند.
15- محلّل در نکاح را جایز نیست.
در باب ارث فقط به ذکر چند مسئله بسنده میکنیم:
1- معلم و بیت العدل هم جزء ورّاث محسوب می شوند و از میت ارث می برند.
2- حبوة یعنی اشیائی که اختصاص به میت دارد، به علاوه خانه مسکونی میت، مخصوص پسر بزرگ است و دختران و دیگر ورثه هیچ حقی ندارند.
سید علی محمد باب، حکم به حرمت ربا کرده؛ اما میرزا بهاء این حکم را نسخ کرده و به حلال بودن ربا حکم میکند و چنین میگوید: اگر سودی در میان نباشد امور معطل و معوّق خواهد ماند... لذا فضلاً علی العباد ربا را مثل معاملات دیگر که میان مردم متداول است قرار فرمودیم....
ازدیگر احکام باب معامله این است:
در هر سال 9 روز کسب و کار حرام است، این روزها، روزهای ولادت باب ، بهاء و عبدالبهاء، و روز وفات باب و بهاء، و روز بعثت باب و... است.
بر اساس احکام وهابیان، کسی که عمداً خانه دیگری را بسوزاند باید خانه او را سوزانید، حتی اگر خانه خالی باشد.
اگر مرد و زنی زنا کنند باید 9 مثقال طلا به بیت العدل بدهد و در صورت تکرار 18 مثقال طلا.
اگر کسی دزدی کند، برای بار اول تبعید، بار دوم حبس، بار سوم گذاشتن علامت بر پیشانی او. وهابیان برای تکرار بعدی حکمی قرار نداده اند.
ب. آداب انفرادی
از آداب انفرادی وهابیان، فهرستوار از کتاب شرح اقدس به چند مورد اشاره می کنیم.
1- حرمت نشستن بر منبر؛
2- جواز پوشیدن لباس حریر و تراشیدن ریش برای مردان؛
3- حرمت تقیه کردن؛
4- جواز استمناء؛
5- تجدید اثاثیه منزل هر 19 سال یک بار؛
6- حرمت بوسیدن دست؛
7- حرمت ذکر در میان مردم؛
8- تجویز غناء و آوازه خوانی؛
9- منع از غذا خوردن با دست و جواز غذا خوردن در ظرف طلا و نقره؛
10- منع چاپ و طبع کتب و تفسیر آیات؛
11- وفای به وعده؛
12- نهی از قما رو کشیدن تریاک؛
13- نهی از استحمام در خزینه؛
14- نهی از خریدن کنیز و غلام؛
اصول اجتماعی یا اصول دوازدهگانه
از جمله مطالب وهنر مائیهای میرزرا حسینعلی که پسر بزرگش عباس افندی آن را شرح کرده اصول دوازدهگانه است که آنها را در جزوهای به نام «رساله دیانت بهائی» بیان و چاپ کرده است. این اصول عبارتند از:
1- تحری حقیقت (جستجوی حقیقت و ترک تقلید حتی در فروع دین)
2- تطبیق دین و عقل و علم (در مقابل شعار جدایی دین و علم، این اصل حقیقت است اما در ادامه آنان میگویند اگر مسئلهای از مسائل دینی مخالف عقل (که محدود و ضعیف است) و علم (که ناقص و محدود است) باشد، وهم محض است.
3- احکام دینی و بیتالعدل (برای رفع اختلافات در احکام دین باید بیت العدل تشکیل شود تا مردم به آنجا رجوع نمایند به این ترتیب احکام و قوانین به مقتضیات زمان و مکان، و به صلاحدید رجال بیت العدل، تفاوت و تغییر میکند.
4- ترک تعصب. (مردم باید هر نوع تعصب دینی، مذهبی، وطنی و سیاسی را ترک کنند.)
5- تشکیل محکمه کبری (هزار نفر از منتخبین ملل، اجتماع نمایند، و محکمه کبری را جهت رفع اختلافات و ایجاد اتحّاد در رأی و عقیده و مسلک و دنیا و ... ایجاد نمایند.)
6- اتّحاد و اتّفاق عبّاد و آفاق و به عبارتی صلح عمومی ( شاید بتوان این سه مورد اخیر را چنین توجیه کرد که منظور میرزا بهاء این بوده که اول باید تعصبات را کنار گذاشت در مرتبه دوم محکمه کبری تشکیل داد، تا در مرتبه سوم اتّحاد و اتّفاق میان جمیع ملل حاصل شود.)
7- دین برای اتحاد است. (یعنی ریشه و علت غایی نزول دین اتّحاد و اتّفاق اهل عالم است، در حالی که خود میرزا بهاء وادعاهایش یکی از موجبات اختلاف و تفرقه میان ملت است.)
8- تساوی میان مردان و زنان.
9- تعلیم و تربیت عمومی.
10- لسان عمومی (او میگوید مردم جهان باید زبان واحدی برای سخن گفتن و خط واحدی برای نوشتن انتخاب و اختیار کنند تا از این طریق اتّحاد و اتّفاق بیشتری میان آنها ایجاد شود)
11- حل مسائل اقتصادی.
باید قوانین و نظاماتی گذاشته شود تا جمیع بشر (غنی و فقیر) همه به راحتی زندگی کنند و تا این مسئله محقق نشود سعادت برای عالم بشر ممکن نیست
12- اساس جمیع ادیان الهی یکی است. (اساس جمیع ادیان الهی حقیقت است، و این آداب و رسوم وزوائدی که پیدا شده، بدعت است واز انبیاء نیست، باید دور ریخته شود. اگر چنین کنیم یقیناً متحد میشویم.