پایگاه خبری تحلیلی فرقه نیوز: فرقه گرایی مدرن خود به مثابه سوژه مطالعاتی مستقلی است. که مع الاسف ادبیات علمی ناچیزی در مورد آن تولید شده و ابعاد پیچیده جامعه شناختی ساختار شناختی و مواردی از این قبیل در مورد آن به کندی صورت میگیرد. هر چند هر کدام از مفاهیم یاد شده به مجال مستقلی برای پژوهش نیازمند است، اما به طور اجمال میتوان ادعا کرد که روش پژوهش در فرقه های نوظهور با فرقه پژوهی سنتی کاملاً تفاوت دارد.
یکی از این فرقهها که فعالیتهای پیچیده و عمیقی انجام میدهد. تشکیلات بهائیت است. هرچند پژوهشگران در مورد فلسفه سیاسی بهائی قلم زدهاند، اما عملکرد این تشکیلات حکایت از آن دارد که موضع سیاسی این مجموعه را نمیتوان به سادگی دسته بندی کرد و نیاز است اقدامات سیاسی این تشکیلات در قالب یک پدیدار ارزیابی شود. این مرقومه میکوشد تا با استفاده از مفاهیم نوین توصیفی از فعالیت سیاسی بهائیت ارائه دهد.
حکومت موازی دولت در سایه دولت در درون دولت شهر موازی
هر یک از واژگان یاد شده دربردارنده مفهومی در اندیشه سیاسی است. میان این واژگان تفاوتهای ظریفی وجود دارد، اما مجموع آنها دلالت بر این معنا دارد که گاه در پشت صحنه دولت و حاکمیت رسمی یک کشور، ساختاری دیگر شکل میگیرد که بدون نام و نشان کنشگر عرصه سیاست است. قدرتهای سایه و قدرتهای موازی در مواردی چنان هژمونی دارند که عملاً دولت رسمی و اصلی را کنترل میکنند و گاه در مسیر براندازی دولت مستقر حرکت کرده و مقدمات نفوذ را فراهم میسازند. هرچند اندیشوران حاکمیت موازی، دولت در درون دولت و واژگان مشابه را متفاوت معنا میکنند، اما این اصطلاحات انتزاعی نیستند و به شکلگیری نوعی جدید از قدرت و حکمرانی در معادلات سیاسی و روابط بینالملل اشاره دارند.
«پکستون» استاد علوم سیاسی دانشگاه «کلمبیا» و فاشیسمپژوه سرشناس، در مقاله The Five Stages of Fascismo استدلال چشمگیری درباره دولت موازی ارائه میکند. از منظر او، شبهدولتهایی وجود دارند که به طور رسمی بخشی از دولت قانونی نیستند اما مجموعهای از سازمانها و مؤسسات دارند که شبیه دولت مدیریت میشوند. ساختار این مجموعهها دولتی نیست اما عملکردی شبیه دولت دارند. او توضیح میدهد که گاه دولت در درون دولت شکل میگیرد، بهگونهای که نهادهای مستقر پیرو قوانین دولت رسمی نیستند و حتی ممکن است برخلاف منافع ملی رفتار کنند. وی تأکید میکند که کلیساها، مؤسسات و تشکلهای مذهبی، اجتماعی و سیاسی یا حتی تشکلهای مخفی میتوانند خطر شکلگیری دولت در درون دولت را به دنبال داشته باشند.
جامعه بهائیان از همان بدو پیدایش ایده سیاسی داشته و در پی تشکیل حکومت سیاسی بوده است. هرچند بهائیت از معرفی خود به عنوان حکومت سیاسی دینی وحشت دارد، اما فعالیت سیاسی و نفوذ خود را در قالب فعالیت اجتماعی معرفی میکند. با این حال، امروزه کمتر کسی باور دارد که این تشکیلات به دنبال اقدام سیاسی نباشد. بهائی بودن صرفاً به معنای باورمندی به یک اعتقاد نیست، بلکه بهائیت یک سازمان منظم و تشکیلاتی است که اولاً باور به آن به معنای عضویت در سازمان و پذیرش ایدئولوژی آن است و ثانیاً سازمان بهائیت خود را «حکومت جهانی» میپندارد و تمامی اعضا را در سراسر جهان «شهروند» حکومت خود میداند.
این سازمان تمامی اعضای خود را ثبت رسمی کرده و منابع انسانی برای گسترش حکومت در حیطه حاکمیت سایر دولتها، بهویژه جمهوری اسلامی ایران، توسعه میدهد. هدف نهایی آن تصرف دولتها و ساماندهی حکومت جهانی بهائی بر مبنای احکام کتاب «اقدس»، کتاب مقدس بهائیت است. این تشکیلات دارای قانون اساسی و نهادهای قانونگذار است و اتباع خود را به پیروی از قوانین تشکیلات ملزم میسازد، نه قوانین دولتهایی که در قلمرو آنها زندگی میکنند.
قانون اساسی بیت العدل که به امضای اعضای این تشکیلات رسیده، صراحتاً برای خود شأن تقنینی قائل است و همه بهائیان را به تبعیت از قوانین خود مکلف میداند. بنابراین، بهائیان ساکن ایران و دیگر کشورها به جای الزام به پیروی از قوانین ملی، از قوانین بیت العدل تبعیت میکنند که محل تصمیمگیری آن در خاک رژیم صهیونیستی است و منشأ قانونگذاری آن نیز مبهم مینماید. این امر بدان معناست که شهروند بهائی با تابعیت حقوقی ایران، به جای پیروی از قانون ملی باید از قانون موازی تشکیلات بیت العدل پیروی نماید.
ایدئولوژی صریح سیاسی در سخنان رهبران نخستین بهائی
رهبران نخستین بهائی تمام اصول و قواعد شریعت بهائی را ترسیم کرده و هیچ جایی برای اضافه یا کم کردن و حتی تفسیر آن باقی نگذاشتند. «شوقی» به عنوان آخرین رهبر بهائی، ایدئولوژی بهائیت را از ابتدا در مسیر تشکیل حکومت ترسیم کرده و مراحل نیل به حکومت را در سه مرحله تکامل بهائی به شرح ذیل بیان نموده است: مرحله نخست «عصر رسولی» ناظر به حیات بهاءالله و عبدالبهاء، مرحله دوم «عصر تکوین» دوران توسعه تشکیلات و نظم اداری و مرحله سوم «عصر ذهبی» دوران استیلای سلطنت الهیه.
شوقی نفوذ مؤسسات و تشکیلات اداری بهائی را مقدمه استقرار سلطنت الهیه میداند و برای دستیابی به حکومت جهانی بهائی هفت مرحله را مشخص کرده است: ۱) دوره مجهولیت، ۲) دوره مظلومیت و مقهوریت که آن را مرحله کنونی بهائیان در ایران معرفی کرده و بشارت پایان آن را داده، ۳) دوره انفصال که در آن شریعت بهائی از ادیان عتیقه متمایز میشود، ۴) دوره استقلال، ۵) دوره رسمیت که مشابه رسمیت یافتن مسیحیت در عهد قسطنطین کبیر است و در این مرحله بهائیت در مسیر سلطنت و حکومت قرار میگیرد، ۶) سلطنت الهیه که ابتدا در سطح ملی شکل میگیرد، ۷) سلطنت جهانی که در نهایت به استقرار حاکمیت جهانی بهائی منتهی خواهد شد.
این مراحل پلکانی بوده و عصر ذهبی دوره استقرار حکومت بهائی است. در عصر تکوین باید نظم تشکیلاتی و نهادهای اقماری توسعه یابد تا بازوی قدرتمند و زیرساخت بنیادی حکومت بهائی فراهم گردد. بر اساس اسناد معتبر بهائی، فلسفه سیاسی بهائیت بر اصل ثابت تشکیل حکومت استوار است و کلیه سیاستگذاریها و اقدامات بیت العدل متغیری سازوار با این اصل تلقی میشود. در شرایط فعلی که به تعبیر شوقی عصر تکوین است، بیت العدل با ایجاد «حاکمیت موازی» و «دولت در درون دولت» و به تعبیر عرفان ثابتی «شهر موازی» به دنبال تصاحب کامل حکومت است.
مؤلفه های حکومت موازی بهائیان
تشکیل حکومت فراگیر بر اساس حاکمیت قانون نیازمند خاک و مرزهای جغرافیایی است، اما اگر بدون تعیین مرز برای پیروان خود قانون وضع شود و آنان از پیروی قوانین دولت متبوعشان منع گردند، «دولت در درون دولت» شکل میگیرد. همانطور که اشاره شد، تشکیل حکومت یکی از ارکان بنیادی آموزههای بهائیت است. تشکیل حکومت سیاسی برای بهائیان نه صرفاً یک آرمان بلکه استراتژی تجویزی است. بهائیت در «عصر تکوین» که به دوره کنونی اشاره دارد، باید از طریق اقدامات اجتماعی و فرهنگی زمینه حکومت را فراهم آورد. بدین معنا که با تبلیغ و فعالیت تشکیلاتی و مؤسسات اقماری، منابع انسانی تأمین و حوزه نفوذ تثبیت گردد.
پس از شوقی و مقارن با استقرار سازمان بیت العدل که در سند مشاورین قارهای «هیئت حاکمه مرکزی» نامیده شده، راهبردهای تشکیل حکومت بهائی در قالب پیامها، بیانیهها و دستورالعملها توسط بیت العدل پیگیری شد. این راهبرد با برنامههای زمانبندیشده اجرا گردید. در پیام مورخ ۲۱/۰۴/۲۰۰۳ بیت العدل اعلام کرد: در زمینه توسعه اجتماعی و اقتصادی سرعتی حاصل شده که بر نتایج مساعی فردی و تشکیلاتی در تقویت داخل جامعه و معاضدت با سایرین تأثیری عمیق دارد. دفتر توسعه اجتماعی و اقتصادی گزارش داد در سال دوم نقشه، هشت مؤسسه خدمات عمرانی جدید ملهم از تعالیم بهائی تأسیس شده که در زمینههایی چون ترقی زنان، بهداشت، کشاورزی، تعلیم و تربیت اطفال و پرورش اخلاقی جوانان فعالیت دارند.
بر این اساس تشکیلات بهائی از مصوبات نهادی قانونگذار موسوم به بیت العدل پیروی میکند که در تمام ابعاد فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و حتی تربیت اطفال اقدامات تقنینی انجام میدهد. این اقدام برخلاف اصل ۹ قانون اساسی و استقلال و تمامیت ارضی ایران است و فعالیت بهائیان در کشور به معنای تشکیل «حکومت در حکومت» و «حاکمیت موازی» و حاکمیت مستقل محسوب میشود.
اقدامات عملی تشکیلات بهائی در راستای اجرای قوانین خود
۴.۱ دفتر توسعه اجتماعی و اقتصادی چیست؟
دفتر توسعه اجتماعی و اقتصادی (osed) به عنوان یکی از زیر مجموعههای بیت العدل و تحت امر دارالتبلیغ بینالمللی بهائی است. این دفتر در سال ۱۹۸۳ بر اساس نقشه هفتساله (۱۹۷۹ تا ۱۹۸۶) بیت العدل تشکیل شد و مأموریت آن هماهنگی فعالیتهای توسعه اقتصادی و اجتماعی بهائیت در سراسر جهان در زمینه الگوهای توسعه و ایجاد توانمندی بود. در پیام ۹ نوامبر ۲۰۱۸ بیت العدل از ارتقای این دفتر به «سازمان توسعه بینالمللی بهائی» پرده برداشت. ارتقا از «دفتر» به «سازمان» بیانگر اهمیت این مجموعه است.
(osed) تحت امر دارالتبلیغ قرار دارد که یکی از نهادهای مهم و ذینفوذ تشکیلات بهائی است. شوقی آخرین رهبری بود که اختیار انتخاب اعضای نهادی به نام ایادیان امر را داشت. پس از مرگ او، ۲۷ نفر از این مجموعه باقی ماندند که مادامالعمر منصب خود را حفظ کردند و بیت العدل اجازه انتصاب جدید نداشت. بنابراین در سال ۱۹۶۸ نهادی با عنوان «هیئت مشاورین قارهای» جایگزین ایادیان امر شد و برای هدایت آن در سال ۱۹۷۳ «دارالتبلیغ بینالمللی» تأسیس گردید. اعضای ایادیان امر از ابتدای تأسیس دارالتبلیغ از اعضای دائمی آن بودند.
دارالتبلیغ دارای ۹ عضو است که از سوی بیت العدل انتخاب و به مدت پنج سال فعالیت میکنند. تشکیلات بهائی از دو رکن انتخابی و انتصابی تشکیل شده و در میان مجموعههای انتصابی، دارالتبلیغ وظیفه حفظ و صیانت امر را بر عهده دارد.
۴.۲ مؤسسه یا مؤسسات ملهم از تعالیم بهائی به چه معناست؟
طبق پیام مورخ ۲۰۰۳/۰۴/۲۱ یکی از رسالتهای osed رسیدگی به وضعیت سازمانها، بنیادها و مجموعههایی است که «مؤسسات ملهم از تعالیم بهائی» نامیده میشوند. این مؤسسات موظف به فعالیت بر اساس برنامههای ابلاغشده از سوی بیت العدل هستند و بخشی از آنها وظیفه توسعه و تثبیت پروژه «اقدام اجتماعی» را بر عهده دارند.
مؤسسات ملهم از تعالیم بهائی به صورت رسمی در چارت تشکیلاتی بیت العدل قرار ندارند. این تفکیک بر اساس سیاستی صورت گرفته که تأمین مالی آنان از غیر بهائیان امکانپذیر باشد. برخی مؤسسات رسمی در چارت بیت العدل قرار دارند و بودجهشان از منابع مالی بهائی تأمین میشود، بنابراین محدودیتهایی در درآمد و هزینه بر اساس قوانین شریعت بهائی دارند. اما مؤسسات ملهم هرچند مستقیم در چارت قرار نمیگیرند، اولاً مالک و صاحب امتیازشان بهائی است و ثانیاً به دلیل قرار نگرفتن در چارت میتوانند از منابع مالی غیر بهائی استفاده کنند و در بودجه و هزینهکرد محدودیتی نداشته باشند، حتی امکان بهرهگیری از بودجههای عمومی و دولتی نیز برای آنان وجود دارد.
فلسفه توسعه این مؤسسات آن بود که نهادهای وابسته مستقیم به تشکیلات بهائی به دلیل قوانین شریعت قادر به استفاده از اموال غیر بهائی نیستند و این محدودیت سرمایهگذاری و هزینهکرد را محدود میکرد. از این رو مؤسسات ملهم گسترش یافتند تا بتوانند آزادانه از منابع مالی غیر بهائی استفاده کنند. با این حال، این مؤسسات استقلال سیاستگذاری ندارند و باید در مسیر سیاستگذاریهای تشکیلات بهائی حرکت کنند. پیامهای بیت العدل نشان میدهد که این مؤسسات به طور مستقیم زیر نظر osed و در حقیقت با واسطه تحت امر دارالتبلیغ فعالیت میکنند.
عبارت «ترقی زنان، بهداشت، کشاورزی، تعلیم و تربیت اطفال و پرورش اخلاقی جوانان» بیانگر جامعه هدف نقشههای بیت العدل و حوزه فعالیت مؤسسات ملهم است.
۴.۳ اقدام اجتماعی» چیست؟
بیت العدل در پیام مورخ ۲۰۰۵/۱۲/۲۷ در توضیح ماهیت «اقدام اجتماعی» مینویسد: اقدامات انفرادی نیز باید در سایه تشکیلات و هماهنگی تشکیلات صورت گیرد، زیرا هیچ یک از دستاوردهای افراد و یا جامعه بدون تشویق، حمایت و هدایت «سومین عامل نقشه یعنی تشکیلات امری» استمرار نخواهد یافت. این پیام جای بسی دلگرمی میداند که تشکیلات ابتکارات شخصی را ترویج میدهد، قوا را در جهت تبلیغ هدایت میکند، ارزش اقدام سیستماتیک را گوشزد مینماید، حیات روحانی جامعه را رونق میدهد و برای ایجاد محیطی پرروح و ریحان تلاش میکند. همچنین تشکیلات در عمل یاد میگیرد که برای کمک به جامعه در راه حفظ تمرکز بر هدف نقشه، چگونه وحدت نظر بین احبا را حفظ کند، مکانیسمهایی برای هماهنگ کردن مجهودات ایجاد کند و منابع موجود را طبق اولویتهای حکیمانه توزیع نماید.
این اولویتها شامل فعالیتهایی است که به مهارتهای تخصصی افراد نیاز دارد. نکته قابل توجه در این فعالیتها، ارتباط با اولیای امور است که محافل روحانی ملی با جدیت آن را دنبال میکنند. اقدامات در زمینه توسعه اقتصادی و اجتماعی، همانند آنچه به وسیله «سازمانهای ملهم از تعالیم بهائی» انجام میشود، از جمله این فعالیتهاست. تشکیلات به این نیازها رسیدگی کرده و کفایت خود را در هدایت مجهودات قاطبه احبا در جهت اجرای اقدامات اساسی نقشه افزایش میدهد.
چنانکه ملاحظه میشود، در پیام فوق از کلیدواژه «سومین عامل نقشه یعنی تشکیلات امری» استفاده شده است. این مهم از اقدام بیت العدل برای برنامهای تشکیلاتی حکایت دارد و نشان میدهد که تشکیلات، هسته اصلی اجرا سازی سیاستهای بهائی است. در همین پیام نیز به ارتباط محافل با اولیای امور برای تأکید بر اقدامات اجتماعی در راستای اقدام اساسی اشاره شده و دوبار تصریح گردیده که «اقدام اجتماعی باید به واسطه سازمانهای ملهم از تعالیم بهائی صورت گیرد.»
در ادامه، بیت العدل در پیام مورخ ۲۰۱۰/۰۴/۲۱ اقدام اجتماعی را چنین تعریف میکند: اقدام اجتماعی به بهترین وجه، طیفی از مجهودات است که از یکسو شامل مساعی نسبتاً غیررسمی و کوتاهمدتی است که افراد یا گروههای کوچکی از احبا انجام میدهند و از سوی دیگر، برنامههای پیچیده و پیشرفته توسعه اجتماعی و اقتصادی «سازمانهای ملهم از تعالیم بهائی» را نیز دربرمیگیرد. هر نوع اقدام اجتماعی، صرف نظر از دامنه و مقیاس آن، کوششی برای بهکارگیری تعالیم و اصول امر الهی به منظور اصلاح یک یا چند جنبه از حیات اجتماعی یا اقتصادی گروهی از مردم است.
شاخص این مجهودات، هدف صریح ترویج رفاه مادی مردم در کنار سعادت معنوی آنان است. از تعالیم اساسی دیانت بهائی آن است که تمدن جهانی که اکنون در افق حیات بشری نمایان گردیده، باید انسجامی پویا بین نیازهای مادی و معنوی زندگی برقرار سازد. در این پیام، بیت العدل با صراحت بیشتری کلیدواژههایی همچون «جامعهسازی امر مبارک»، «سازمانهای ملهم از تعالیم بهائی»، «اقدام اجتماعی» و «گفتمان هدفمند» را توضیح میدهد.
در ادامه آمده است: با شدت یافتن فعالیتهای جامعهسازی، دوستان قابلیتهای نویافتهای را که برای بهبود شرایط اجتماع اطراف خود پرورش دادهاند، به کار میگیرند و اشتیاق آنان با مطالعه تعالیم الهی شعلهور میشود. تعداد پروژههای کوتاهمدت افزایش چشمگیری یافته، برنامههای منظم گسترش یافته و شمار بیشتری از سازمانهای توسعه ملهم از تعالیم بهائی در زمینههایی چون آموزش، بهداشت، کشاورزی و غیره فعالیت میکنند. از تغییرات مشهود در حیات فردی و جمعی میتوان نشانههای اولیه «قدرت غیرقابل تردید اجتماعسازی امر حضرت بهاءالله» را مشاهده نمود.
از اینرو جای تعجب نیست که دفاتر جامعه بینالمللی بهائی در کوششهای خود برای مشارکت در گفتمانهای متداول اجتماعی، از موارد اقدام اجتماعی اعم از ساده یا پیشرفته و کوتاهمدت یا بلندمدت الهام میگیرند. این عرصه، میدان دیگری از مجهودات امر مبارک است که پیشرفت قابل توجهی داشته است.
در سطح ملی نیز مشارکت در گفتمانهای هدفمند اجتماع ـ همچون تساوی زن و مرد، مهاجرت، نقش جوانان در تقلیب اجتماعی، همزیستی بین ادیان و غیره ـ با اطمینان، کارآیی و بینشی روزافزون انجام میگیرد. افزون بر این، احبا از هر سن و پیشینه، در هر کجا که ساکن یا مشغول به کار و تحصیل هستند، کمکهای ارزندهای به گفتمانهای خاص ارائه کرده و توجه اطرافیان را به دیدگاه والایی جلب مینمایند که بر اصول و تعالیم ظهور وسیع بهاء استوار است.
در مجموع، پیامهای یادشده نشان میدهد که بیت العدل اقدام اجتماعی را در پیوند کامل با تشکیلات امری تعریف میکند و آن را نه فعالیتی فردی بلکه حرکتی تشکیلاتی میداند. همچنین تصریح میشود که «اقدام اجتماعی» باید به واسطه سازمانهای ملهم از تعالیم بهائی پیش برده شود، زیرا این سازمانها به طور مستقیم یا غیرمستقیم تحت امر تشکیلات بهائی و بیت العدل قرار دارند.
بنابراین، اقدام اجتماعی از منظر بیت العدل شامل همه سطوح فعالیتهای فردی و گروهی، از کوچکترین پروژههای کوتاهمدت تا بزرگترین برنامههای توسعه اجتماعی و اقتصادی سازمانهای ملهم از تعالیم بهائی است. هدف اصلی نیز ایجاد انسجام پویا بین رفاه مادی و سعادت معنوی و زمینهسازی برای تحقق تمدن جهانی مطلوب بهائی است.
شواهدی از دخالت در سیاست در زمان رهبران نخستین بهائی
هرچند بهائیان با استناد به فرامین بهاء و عبد البهاء، خویش را مبری از سیاست میدانند و میکوشند چهرهای غیر سیاستزده و بیحاشیه از خود به نمایش بگذارند، اما این ادعا با چالش جدی روبرو است. چالش از آنجا آغاز میشود که شوقی به عنوان سومین رهبر با نفوذ بهائی، به صراحت از لزوم رسمیتبخشی به بهائیت در کشورهای مختلف و آرمان تشکیل حکومت بهائی سخن گفته و برای آن پروتکلی منسجم ارائه داده است. پیرو همین سخنان، سازمان بیت العدل نیز برای اجرای پروتکلهای شوقی نقشه ترسیم کرده است. پس از شوقی و با تشکیل سازمان بیت العدل، هدف پنهانی این تشکیلات برای تأسیس حکومت آشکار شد و بهویژه از دهه ۹۰ میلادی سرعت بیشتری گرفت.
بهاء ا... به ظاهر دخالت در امور سیاسی را مجاز نمیدانست و به پیروانش فرمان میداد از حکومتها اطاعت کنند و اعتراض نکنند. در منطق او حکومت به حکام واگذار میشد و وظیفه بهائیان تصاحب قلوب مردم بود. پس از او، عبد البهاء و شوقی نیز با صراحت کامل هرگونه مداخله عملی یا اندیشهورزی ذهنی در امور سیاسی را منع کردند. اما واقعیت آن است که گفتار رهبران بهائی در موضوع دخالت در سیاست صادقانه نبوده است. آنان از یک سو دیگران را از مداخله منع میکردند، اما از سوی دیگر خود در سیاست دخالت داشتند.
نمونه بارز این تناقض، رفتار عبد البهاء بود که پس از تأسیس مجلس سوم ایران در سال ۱۳۳۳ ه.ش به بهائیان دستور داد در مجلس شورای ملی عضو شوند. او ابتدا با مشروطه مخالفت کرد و از محمدعلی میرزا جانبداری نمود و بهائیان را به حمایت از او فراخواند، اما پس از سرنگونی وی تغییر موضع داده و خود را طرفدار مشروطه معرفی کرد. شوقی نیز سودای تشکیل حکومت جهانی را در هفت مرحله برای پیروانش ترسیم نمود.
احکام دادگاهها در برخی کشورها نیز نشان داده است که بهائیان نه تنها به سیاست بیمیل نیستند بلکه در سیاستهای تفرقهافکنانه فعالند و این امر مستند به فرامین آشکار و پنهان سازمان بیت العدل است. این ناسازگاری در متون مقدس که از دخالت منع میکند، با رفتار سیاسی رهبران بهائی سبب شده تا رویه مشخصی در قبال سیاست نداشته باشند. مشکل زمانی بیشتر میشود که نظرات رهبران در مورد عدم دخالت با تفسیرها و تغییرهای سازمان بیت العدل همراه میگردد.
در نتیجه، برای عموم بهائیانی که در جریان مستقیم اقدامات تشکیلات نیستند تناقضی آشکار پدید آمده است: از یک سو به ظاهر از دخالت در سیاست منع میشوند، اما از سوی دیگر با نقشههای تبلیغی و برنامههای راهبردی بیت العدل به سمت اقدام سیاسی کشانده میشوند.
منبع: روشنگرمدیا