پایگاه خبری تحلیلی فرقه نیوز؛ نفوذ انجمن حجتیه در دستگاههای اجرایی و سایر مراکز تأثیرگذار و تصمیمگیر کشور؛ از جمله نگرانیهای امام خمینی(ره) بود که با تعابیر و بهانههای مختلفی به آن متذکر میشد. مانند تذکر به فقهای شورای نگهبان که مواظب باشند، یک مرتبه انجمن حجتیهایها همه چیز آنان را نابود نکنند(امامخمینی، صحیفه، ج21، ص680) و از همه مهمتر اینکه؛ اجازه حضور افراد مؤثر انجمن در مناصب حساس و کلیدی را صادر نکرده و بر آن تأکید داشتند(هاشمی رفسنجانی، پس از بحران، ص۱۴۴) چراکه حضور آنان مجلس و دولت را به انحراف میکشاند.
تمامی این حساسیتها و نگرانیها برای زمانی بود که اعضای انجمن حجتیه، باورهای خود را به طور علنی تبلیغ مینموده و با القاء ناامیدی در بین جوانان، آنان را از انقلاب اسلامی دور میداشتند. اما با اوج گرفتن مخالفت انقلابیون و روشنگری درباره خطرات اندیشه انجمن، ناگزیر به انحلال انجمن تن داده و با صدور بیانیهای در مرداد 1362 از تبلیغ علنی اندیشهها و آراء دینی و سیاسی خود باز ایستادند. اما این پایان داستان انجمن نبوده و هیچگاه از اندیشههای پیشین کنارهگیری ننمودند. بلکه با «تاکتیک عادی سازی روابط»، پای در لایهای عمیقتر گذاشته و نفوذ دیگری را رقم زدند. که در چند محور مورد اشاره و بررسی قرار میگیرد:
خدمات اجتماعی:
ارائه خدمات اجتماعی در مناطق محروم همچون؛ مدرسه سازی، مسجد سازی، توزیع کیف و کفش در مدارس محروم و نظائر آن؛ از جمله اقداماتی است که انجمن حجتیه به منظور عادی سازی روابط با مدیران دستگاههای اجرایی و نهادهای فرهنگی انجام میدهند. آنان بدون تابلو و بدون تأکید به نام انجمن حجتیه، خود را به عنوان گروهی از شیعیان دلسوز معرفی نموده و از رهگذر ارائه خدمات اجتماعی، اختیارات فرهنگی آن مناطق را به عهده میگیرند. نکته قابل توجه اینکه؛ مبلغین و مدرسین انجمن، پس از ایجاد ارتباط مؤثر با جوانان و فعالان مذهبی، سیاستهای خود را با پوشش دفاع از امامت پیش برده و «مساله امامت و خلافت» را به عنوان اولویت اول و «ماجرای غصب جایگاه خلافت» را به عنوان حساسترین مساله به آنان القاء میکنند. در این پروسهی تبلیغی، پشتیبانی و اطاعت از ولایت فقیه را در تعارض با مسأله امامت قرار داده و از این رهگذر، جوانان شیعه را به کنشگرانی مذهبی بر علیه ولایت فقیه و انقلاب اسلامی تبدیل میکنند.
نقد جریانهای انحرافی:
شبکه سازی به بهانه نقد برخی از جریانهای انحرافی، از جمله اهداف اصلی انجمن حجتیه بشمار میرود که هرگز بدون استفاده از تاکتیک عادی سازی روابط، میسور و مقدور نخواهد بود. آنان با تمرکز به نقد وهابیت و احمدالحسن، که هر دو به عنوان چالشهای امنیتی مورد توجه دستگاهها و نهادهای ذی ربط قرار دارند، با استفاده از عادی سازی روابط با مسؤلین مربوطه و پس از جلب اعتماد ایشان و با تسخیر فضای مبارزه با این دو فرقه در کشور، شبکه مورد نظر خود را در قالب تأسیس موسسات و مراکز علمی راه اندازی میکنند. علاوه بر آن؛ با استناد به این اقدامات و با آمارسازیهای گوناگون در خصوص مستبصرین این دو جریان، اقدام به عادی سازی روابط با برخی بیوتات مراجع تقلید و فضلای حوزههای علمیه نموده و از این طریق، از حمایتهای معنوی ایشان نیز بهرمند میگردند.
خنثی سازی منتقدین:
ثبت اسامی منتقدین و مخالفین انجمن حجتیه، لیست مفصلی را میطلبد تا نام آنان را از بدو تأسیس انجمن تاکنون جمعآوری نموده و ثبت در تاریخ کرد. اما با این وجود، آنچه امروزه در میانه میدان نقد انجمن حجتیه دیده میشود، تعداد انگشتشماری هستند که آنان نیز از شدت و حدّت نقد و انتقاد کاسته و دیگر در جبهه تقابل با گسترش این جریان دیده نمیشوند. شاید یکی از دلائل مهم این اتفاق عجیب، موفقیت انجمن حجتیه در خنثی سازی منتقدین با تمسک به روشهای گوناگون است و عادی سازی روابط، میتواند به عنوان یکی از اصلیترین دلائل، مورد گفتگو قرار گیرد.
در پارهای از موارد مشاهده شده است که مسولین انجمن با ایجاد فضای احساسی و بمباران محبتی، نسبت به برخی ناقدین شاخص خود، آنان را در باتلاق ترفند مدیون سازی گرفتار کرده و امکان هرگونه مخالفتی را از او باز ستاندهاند. و نیز با استفاده از وساطت برخی فضلاء یا دست اندکاران، فضای تقابل را به فضایی صمیمی و همراستا تبدیل کرده و انجمن را به عنوان جزء لاینفک در اجرای برخی امور مذهبی و دینی القاء کردهاند. البته باید به این نکته مهم توجه داشت که مخالفین انجمن حجتیه، لزوماً انقلابی نبوده و صرفاً با مبانی علمی و اندیشهای سر ناسزگاری دارند. گاهی بین انگارههای هویتی و ارزشی این دسته از منتقدین و ارزشهای انجمن حجتیه با سکولار بودن هر دو، رابطه دوسویه وجود دارد و همین امر، شانس پیوند و عادی شدن روابط آنان را تقویت میکند.
نویسنده: حجتالاسلام علی محمدی هوشیار