به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فرقه نیوز، شاید اولین بار که نام کتاب انسان در جستجوی معنا را شنیده باشید، تصور کنید که این کتاب میخواهد دربارۀ معنای زندگی سخن بگوید، اما دکتر ویکتور فرانکل یهودی تا دو سوم کتاب فقط دربارۀ خاطرات مظلومیت و کشتار یهودیان در اردوگاههای کار جمعی و کورههای آدمسوزی آلمان نازی سخن میگوید. این کتاب که در سال ۱۹۴۶ بعد از جنگ جهانی دوم منتشر شده در ایران یکی از پرفروشترین کتابها است و حداقل در سایت کتاب الکترونیک طاقچه ۹ نوع ترجمه از ۹ مترجم در ۹ انتشارات وجود دارد که در قالب روانشناسی و مکتب مندرآوردی فرانکل به نام لوگوتراپی که فقط در انتهای کتاب به آن اشاره میشود منتشر شده است و شاید به دلیل اسمش یکی از پرفروشترین کتابها است.
نشر جامی با ترجمه امیر لاهوتی، نشر شمشاد با ترجمه علیرضا ارجاع، نشر شنیدار نگارنوین با ترجمه رضا اردلان، نشر لیوسا با ترجمه نهضت صالحیان و میهن میلانی، نشر سنگ با ترجمه مریم حسیننژاد، نشر ۳۶۰ درجه با ترجمه گروه مترجمان ۳۶۰ درجه، نشر عطر کاج با ترجمه پروانه طاهری و سیمین پناهیفرد، نشر مسیر سبز رشد با ترجمه زهرا ناظری، نشر تاینی بوک با ترجمه محبوبه دلدار، نشر پر با ترجمه حسینعلی میرشاهی، انتشارات و مترجمانی هستند که به انتشار و ترجمه این کتاب پرداختهاند.
در سایت دکتر ملکپور از استادان مدعی موفقیت که نسخه صوتی این کتاب را قرار داده است، در معرفی کتاب گفته شده است که:
«…در این کتاب از روش لوگوتراپی استفاده می شود. در ابتدا تجربههای سخت ویکتور فرانکل در اردوگاه کار اجباری گفته میشود. از شکنجههای سخت تا کورههای آدمسوزی. ویکتور فرانکل در سن ۳۷ سالگی توسط نازیها اسیر شد و به اردوگاه آشویتس برده شد. این اردوگاه محل کشتار ۶میلیون یهودی شد و انواع شکنجههای روحی و جسمی را به آنها وارد کرد. البته تمامی این موارد برای رساندن معنای لوگوتراپی به مخاطب بیان میشود. ویکتور فرانکل با بیان این تجربههای سخت میخواهد بیان کند چه چیزی باعث شد تعدادی از افراد از آن اردوگاه جان سالم به در ببرند…»
در ادامه گزارشی از این کتاب که در خدمت تبلیغ هولوکاست و مظلومیت یهودیان است آورده میشود. آیا این کتاب دنبال بیان معنای زندگی و آموزش راهی برای بهتر زیستن است یا کتابی برای تبلیغ هولوکاست در جمهوری اسلامی ایران است که در پوشش کتاب روانشناسی انتشار یافته است؟ آنچه اقای فرانکل در کتابش مطرح میکند شیوهای مبتنی از مکتب روانکاوی فروید، به نام لوگوتراپی است. او توضیح میدهد که لوگوتراپی را از کلمۀ یونانی لوگوس به معنای معنا گرفته است و منظور از لوگوتراپی این است که بر خلاف فروید که مبنا را روی لذت و بر خلاف آدلر که مبنا را روی قدرت میگذاشت، او مبنای روانشناسیاش بر اساس معنا است.
در واقع فرانکل توضیح میدهد که هر کسی برای زندگی نیاز به معنایی دارد و این معنا متناسب با هر شخص است و خود فرد باید آن را بیابد. خودش توضیح میدهد بر خلاف روانکاوی که شخص باید دراز بکشد روی تختی و مسائل ناراحتکنندهاش را بیان کند، باید مسائل ناراحتکنندهای را بشنود. معنایی بیابد و وظیفهاش را مشخص کند تا بتواند توضیح بدهد.
کتاب در جستجوی معنا که اکثرش در واقع خاطرات فرانکل از اردوگاههای کار اجباری است، سعی میکند این خاطرات را در قالب روانشناسی نشر بدهد و چهرهای مظلومانه از یهودیان به تصویر بکشد. دربارۀ اصل هولوکاست و اینکه تا چه حد واقعیت دارد و یهودیان از بیان دائمی آن چه نفعی میبرند باید در مجال دیگری نوشت. به عقیدۀ بسیاری از محققان هولوکاست یک افسانه است و قتلعام سیستماتیک یهودیان آن هم ۶ میلیون نفر واقعیت نداشته و حتی دانشمندانی بودهاند اذعان کردهاند مکانهایی که به عنوان اتاق گاز وجود دارد، واقعی نیست و اصلا امکان قتل افراد در آن وجود نداشته است.
به هر حال بیان دائمی افسانۀ هولوکاست یکی از استراتژیهای رسانهای یهودیان در جهان است، موضوعی که دائم در فیلمهای هالیوود و حتی آثار سرپسرده یهودیان مانند آثار انیمه ژاپنی تکرار میشود و در ایران یکی از مهمترین آثار که در سایه غفلت مسؤولان در طی همین استراتژی رسانهای بسیار فراگیر شده است، کتاب در جستجوی معنای ویکتور فرانکل است.
ایدۀ فرانکل در واقع چیز جدیدی نیست، هر انسانی اگر انسان باشد به دنبال معنایی برای زندگی میگردد و انسانی که در زندگی معنایی نیابد امکان زندگی کردن نخواهد داشت و به افسردگی خواهد رسید و شاید یکی زا دلایل فروش بالای آن اسم خاص آن باشد که هر انسانی را به سمت خود میکشد. اگر جستجوی بیشتری در بازار کتاب بکنیم شاید بیش از ده ناشر و ده مترجم برای آن پیدا کنیم و باید پرسید چرا باید افسانۀ هولوکاست در جمهوری اسلامی که اسرائیل را دشمن درجه یک خود میداند به این حد فراگیر شود؟ آیا باید دنبال ردپای نفوذیها در عرصه نشر کتاب بگردیم؟
ویکتور فرانکل در ابتدای بیان خاطرات میگوید بیشتر این رخدادها در اردوگاههای کوچک اتفاق افتاده، تا چه حد میشود به این خاطرات اعتنا کرد؟ اصلا این اردوگاههای کوچک و ناشناخته کجا هستند؟ نویسنده فقط از آشویتس نام میبرد و افرادی مبهم که اسم ندارند، شماره ندارند و تنها شماره خودش به یاد مانده است. گویی ما با داستانی روبرو هستیم که با تیپهایی مثل کاپو یا سرکارگر نوشته شدند و متاثرکننده ولی خیالی هستند.
دکتر فرانکل سعی میکند دائم جملاتی بگوید که این گونه شروع میشود؛ به عنوان مثال، مثال میزنم، مثال دیگری بزنم. اما این مثالها بیش از آنکه کارکرد روانشناسی داشته باشند، کارکرد مظلومیتتراشی برای یهودیان دارند آن هم با چه صحنههایی که ویکتور فرانکل توصیف میکند.
دکتر فرانکل میگوید که بر عهدۀ خوانندگان است که از محتویات این کتاب تئوریهای علمی استخراج کنند. آیا دکتر فرانکل نمیداند روش نظریهپردازی در علم روانشناسی چگونه است؟ مشاهده، آزمایش، داشتن نمونههای بسیار و کنترل تمام فاکتورهای آزمایشها و مشاهدات برای رسیدن به یک نتیجهگیری علمی لازم است، با خاطراتی که فرانکل میگوید نهایتا بشود ایدههایی برای فرضیههای روانشناسی ارائه داد و بعد روی آنها کار کرد. محتویات این کتاب بیشتر به درد رسانهچیهای یهودی میخورد تا آثار اقتباسی فیلم و تئاتر استخراج کنند و استراتژی رسانهای خودشان را گسترش بدهند.
بگذارید مثال دیگری بزنم، نمونههای دیگری را بگویم و سپس خاطره دیگری از مظلومیت یهودیان بیان میکند.
پروفسور «روبر فوریسون»، نویسنده و محقق برجسته فرانسوی، متخصص و کارشناس عالیرتبه اسناد و مدارک تاریخی میگوید: «من تا سال ۱۹۶۰ به واقعیت کشتار بزرگ در اتاقهای گاز اعتقاد داشتم. پس از چهارده سال اندیشه و مطالعه شخصی و آن گاه چهارسال تحقیق بیوقفه و خستگیناپذیر، همانند بیست نفر از نویسندگان «رویزیونیست»(تجدیدنظرطلب) تاریخی، اطمینان یافتم که با یک دروغ بزرگ تاریخی مواجه هستم. از اردوگاههای «آشویتس» و «بیرکناو»، چندین مرتبه بازدید کردم. در اردوگاههای«اشتروتهوف»(در آلزاس فرانسه) و «مایدانک»(در لهستان)، مکانهایی را که به عنوان «اتاق گاز» معرفی میشدند، بررسی کردم. در مرکز اطلاعرسانی یهود در پاریس، آرشیوها، دستنویسها، شهادتهای کتبی، اسناد مربوط به بازجویی محکومان جنگ جهانی دوم و دادگاه نورنبرگ و هزاران سند و مدرک دیگر به جا مانده از آن دوران را مطالعه کردم. برای یافتن پاسخ سؤالهای خود، بیوقفه از متخصصان و تاریخدانان پرسش کردهام. سالها، اما بیهوده به دنبال فقط یک بازمانده از بازماندگان جنگ بودم که به چشم خود اتاقهای گاز را دیده باشد؛ به حتی یک مدرک، فقط یک مدرک راضی بودم؛ اما همین یک مدرک را هم نیافتم. در مقابل، آن چه یافتم، تعداد بیشماری مدارک مجعول بود. پس از آن، باسکوت، مزاحمت، دشمنی، توهین و بالاخره ضرب و جرح و محاکمه مواجه شدم».(فوریسون، روبر، اتاقهای گاز در جنگ جهانی دوم واقعیت یا افسانه؟ ترجمه دکتر سید ابوالفرید ضیاءالدینی)
فرانکل در بخشی از خاطره مطلب بسیار سادهای را بیان میکند تا به عنوان روانشناسی به مخاطبان نشان بدهد، اینکه افراد چیزهایی که دوست دارند داشته باشند را در خواب ببینند، حتی در میان عامه هم وجود دارد که وقتی چیزی امکان به دست آوردنش نیست میگویند: مگه اینکه خوابشو ببینی. پیش از او هم فروید این مطلب را بیان کرده است و او در این جا این مطلب پیش و پا افتاده را میان خاطرات بیان میکند برای اینکه رنگ روانشناسی به خاطراتش بزند.
پروفسور «روژه گارودی»، محقق مسلمان فرانسوی با تحقیقات خود در این زمینه دریافت که از یک سو گاز HCN قیمت و هزینه زیادی داشته، در نتیجه گرانترین شیوه اعدام محسوب میشود! و از سوی دیگر، مکانهایی که یهودیان از آن به عنوان اتاق گاز نام میبرند، اصلاً قابلیت چنین کاری را ندارند؛ زیرا این گاز باید در یک پوششی از فولاد اکسیدنشدنی باشد و دربها نیز باید مجهز به لولاهایی از پنبه نسوز کائوچویی مخصوص یا تفلون باشد. متخصصان پزشکی قانونی پس از بازدید از این مکانها اظهار داشتند که استفاده این تأسیسات از گاز HCN فوقالعاده خطرناک است و در این مکانها هیچ تجهیزاتی برای مهار این گاز در نظر گرفته نشده است.(گارودی، روژه، اسطورههای بنیانگذاری سیاست اسرائیل، ترجمه حمیدرضا آژیر)
سؤال اساسی ما این است که این مراکز عریض و طویل بودجهبگیر در جمهوری اسلامی دارند چه میکنند؟ افرادی که اجازه به انتشار چنین کتابهایی میدهند چه کسانی هستند؟ چرا یکنفر دلسوز در این کشور پیدا نمیشود که بگوید این چه کتابی است که در رأس تمام کتابفروشیها، ارائه دهندگان کتاب الکترونیک مثل طاقچه، فیدیبو و کتابراه وجود دارد و کسی تا به حال به آن اعتراض نکرده است؟
سی هزار انسان بیگناه زن و بچه هر روز در فلسطین کشته شدند، هولوکاست واقعی دارد در فلسطین رقم میخورد، هر روز فلسطینیها دارند از گرسنگی میمیرند، روز گذشته ارتش اسرائیل صف غذا گرفتن فلسطینیها را هدف قرار داد. اگر یک درصد این اتفاق برای خود یهودیها افتاده بود، هزاران هزار اثر از کتاب و تئاتر و فیلم گرفته برایش درست میشد و تا چند هزار سال در زمینههای مختلف اقتصادی، سیاسی و رسانهای از آن استفاده میکردند. افسانۀ هولوکاست کاری کرده که حتی صدا و سیمای جمهوری اسلامی هم نمیتواند علیه یهود حرف بزند و در صورتی که بگوید ما ضدیهود هستیم بنابر قوانین بینالمللی شبکههایش تحریم میشود، در توییتر ایلان ماسک رسما اعلام میکند که نمیگذارد کسی یهودستیزی کند یعنی علیه یهودیان حرف بزند، اینستاگرام پستهایی که دربارۀ جنایت یهودیان است حذف میکند و خیلی راحت امثال این کتاب در کشور منتشر میشوند و دهها انتشاراتی و مترجم آن را به نام روانشناسی بیان میکنند. تأسف بر این وضعیت که قحطی مرد است، مردی مثل محمدحسین فرجنژاد که به تنهایی برای این مسائل قیام میکرد و کوتاه نمیآمد و حاضر بود جانش را بدهد و نگذارد کتابفروشیهای رسمی کشور به نفع یهودیان کودککش کتاب بفروشند.
منبع: موسسه فرهنگی رسانهای استاد فرجنژاد