به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فرقه نیوز، همزیستی و تعامل با پیروان سایر ادیان و فرق یکی از اصول زیست اجتماعی است که در معارف اسلامی، آیات قرآن و روایات معصومین بدان تذکرات جدی داده شده است. اما رویکرد علمای اسلام در دو قرن اخیر نسبت به کسانی که خودشان را پیروان دینی مجعول به نام «بهائیت» مینامند به شدت تند و تیز است و به هیچوجه سازشی بین اسلام و تشیع با بهائیت نبوده و نیست. به بهانه انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری و با موضوع دخالت بهائیت در امور سیاسی و انتخاباتهای جمهوری اسلامی، با حجتالاسلام دکتر علیرضا روزبهانی، محقق و پژوهشگر در حوزه فرق و ادیان و همچنین مدیر اندیشکده فرقهپژوهی معراج صحبتی داشتیم در این باره که در ادامه حاصل این گفتوگو را میخوانید.
آیا در ساختار تشکیلاتی بهائیت ورود به سیاست مطرح است یا خیر؟
بهائیت در تعالیم ۱۲ گانهای که آقای عباس افندی اعلام کرده، مدعی عدم دخالت در سیاست هستند ولی یکی از وظایف بیتالعدل ورودهای سیاسی است و تعارض در تعالیم و این وظیفه وجود دارد که نشان میدهد بهائیت به بحث سیاست به عنوان یک تاکتیک نگاه میکند و اگر به نفعش باشد وارد سیاست میشود و اگر به نفعش نیست وارد آن نمیشود؛ اما به طور کلی مدعی است که در جزئیات سیاست وارد نمیشویم و به احزاب کاری نداریم و آنجایی که لازم باشد از حقوقمان دفاع میکنیم.
آیا مثال نقضی در این زمینه وجود دارد؟
بله در موارد متعددی این نقض را انجام دادند؛ ما به گذشته قبل از انقلاب کاری نداریم، اما در همین بعد از انقلاب در چند دوره از انتخابات ایران ورود کردند و از کاندیداهای خاص حمایت کردند؛ مثلاً در فتنه ۸۸ تشکیلات بهائیت به صورت کاملاً واضح و آشکار به نفع یک جریان وارد بازیهای سیاسی شد و این نشان میدهد این حرفشان که ما وارد سیاست نمیشویم و به جزئیات سیاسی کاری نداریم و فقط در کلیات اظهار نظر میکنیم یک دروغ شرمآور است و اتفاقا هرموقع ضروری بدانند ورود میکنند یا در جریانات سیاسی خارج از کشور در احزاب و گروههای سیاسی اروپایی و آمریکایی مثل کانادا، انگلستان فرانسه یا کشورهایی مثل اتریش، سوئد، نروژ، دانمارک در قانونگذاریها سیاسی و امنیتی ورود پیدا کرده و پستهای قضایی و اجرایی دارند؛ مثلاً در کانادا وقتی کسی پست اجرایی یا قضایی میگیرد ما نمیتوانیم بپذیریم که این فرد وابسته به یک جریان سیاسی نیست، یعنی باید قطعاً جزو یکی از جریانات سیاسی منطقه باشد که بتواند در پستهای اجرایی و سیاسی شرکت کند، پست قانون گذاری هم کاملاً واضح و آشکار است که در مجلسها احزاب هستند که وارد مجلس میشوند. همین الان یکی از چهرههای ضد ایران در کانادا برای پستی کاندید شده است و بهائیها در چند صفحه مجازی که ما در حال رصد آنها هستیم به نفع ایشان اعلام موضع کردند و این نشان میدهد که بهائیت هرکجا به نفعش باشد اعلام موضع سیاسی کرده و وارد بازیهای سیاسی میشود.
در خصوص انتخابات پیش رو آیا بهائیت تحریم انتخابات را در دستور کار قرار داده یا از کاندیدهای خاصی حمایت خواهد کرد؟
بهائیها به صورت رسمی یعنی تشکیلات بهائیت موضع مشخصی ما از آنها ندیدیم؛ مثلاً رسماً موضع بگیرد که در انتخابات شرکت نکنید، اما در بدنه بهائیت و در سیاستهای کلان فرقه قطعاً بحث مخالفت با تمام ابعاد سیاسی اجتماعی جمهوری اسلامی ایران وجود دارد و بهائیت قطعاً نسبت به جمهوری اسلامی به عنوان یکی از مخالفین جدی ساختار نظام با انتخابات موضع مخالف دارد و انتخابات را قبول ندارد و سوری میداند و بدنه بهائیت که ما در حال رصد هستیم که در اینستاگرام و شبکه ایکس و جاهای دیگر هستند میبینیم که علیه انتخابات موضع میگیرند، نظر میدهند و یا شبکههایی مثل شبکه منسوخ من و تو در زمانی که فعال بود مدام برنامههایی را تحت عنوان دعوت مردم به عدم حضور در انتخابات را پخش میکرد یا شبکه ایران اینترنشنال همین الان که برخی عناصر بهائی در آن فعال هستند به بحث عدم حضور مردم در انتخابات میپردازد یا سایت آسو که یک سایت بهائی است به همین تازگی در یکم اسفند مطلبی را کار کرده مبنی بر اینکه انتخابات در نظام اقتدارگر، ابزار تثبیت است یا وسیله تحول یعنی در واقع انتخابات را ابزار تثبیت نظام اقتدارگر جمهوری اسلامی معرفی میکند؛ معنی واضحش این است که مردم را دعوت میکند به عدم حضور در انتخابات و انتخابات را صرفاً یک ابزار برای محاصره تهدید جامعه نخبگانی فعالین اجتماعی تاثیرگذار میدانند؛ خب این نشان دهنده مخالفت شدید تشکیلات بهائیت با حضور مردم در انتخابات است.
در برخی موارد شاهد بهرهبرداری برخی احزاب سیاسی از بهائیت هستیم؛ این رویکرد را چگونه ارزیابی میکنید؟
متاسفانه در برخی از گفتههای گروههای انتخاباتی این بهرهبرداری صورت گرفت و برخی از اعضاء و یا چهرههای نامزد انتخاباتی خصوصاً جریانات چپگرا مثل جریانات اصلاح طلبی برای جلب توجه عمومی یا به هر دلیل سیاسی دیگر به مسئله بهائیت پرداختند و دروغهای خیلی بدی گفته شد؛ مثلا اینکه انبوهی از مردههای بهائی روی زمین مانده و جمهوری اسلامی اجازه دفن نمیدهد! و این بازیهای به اصطلاح سیاسی که بخواهند بهائیتی که در مقابل جمهوری اسلامی عددی محسوب نمیشود را پاشنه آشیل نظام کنند؛ در این مورد نیاز است که اولاً نهادهای فرهنگی اقدامات فرهنگی قدرتمندتری را انجام دهند، با این رویکرد که بهائیت اساساً در جایگاهی قرار ندارد که بتواند در جریانات مرسوم دارای اهمیت باشد؛ و نکته دوم جریانات امنیتی باید مراقب باشد که هرکسی برای اینکه حرف خودش را بزند، نخواهد لایههای امنیتی را تضعیف کند.
و در پایان ارتباطی بین حمایت از بهائیت و اسرائل وجود دارد؟
به نظر بنده دفاع از بهائیت، دفاع از اسرائیل است؛ همانگونه که ۷۰ سال پیش خانم مکسول گفت که سرنوشت ما و اسرائیل همچون حلقههای زنجیر به هم پیوسته است، من هم معتقد هستم که تشکیلات بهائیت و اسرائیل یک جریان هستند و حلقههای یک زنجیر هستند. اگر کسی بخواهد در فضای انتخاباتی کشور برای اهداف سیاسی خودش به سمتی برود و حمایت از بهائیت بکند، در اصل حمایت از اسرائیل تلقی میشود و نیروهای امنیتی باید دقت ویژهای در این موارد داشته باشند.
انتهای پیام/