فرقه نیوز، بررسي و تحليل، نقد و كنكاش در كارنامه 60 ساله انجمن حجتيه مسلماً نيازمند به فرصت و منابع موثق خاص است. خصوصاً تأسيس آن پس از كودتاي امريكايي، انگليسي 28 مرداد 1332 تا سقوط رژيم پهلوي 25 سال در صحنه جامعه حاضر بود. خصوصاً با توجه به استبداد پهلوي، استعمار غرب خاصه امريكا، فعال بودن عوامل استعمار، صهيونيسم، بهائيت، فراماسونري در سطوح بالا و ميانه حكومت و سياست اسلامستيزي، دينستيزي، نفي اسلام در ايران از يك سوي مبارزات ضد استبدادي و ضد استعماري مراجع، علما، نيروهاي مؤمن و معتقد در اين دوران خاصه رهبري و راهبري امام خميني(ره) عليه شاه و امريكا و ايادي آن از سالهاي 1357-1341.
در اين ميدان رويارويي حق و باطل، اسلام و كفر، دين و بيديني، سؤال مهم اين است كه: انجمن چه بود؟ رهبرياش با كه بود؟ هدف از حركت او چه بوده؟ مقصد و آمالش را چگونه تعريف ميكرد؟ و به كجا ميرفت؟ خصوصاً نسل جوان را به نام امام زمان(ع) جذب مينمود و در اذعان متدينين و معتقدين وانمود ميكرد كه: ما عاشقان حضرت وليعصر(ع) هستيم و در راه عشق به امام زمان(ع) حركت ميكنيم.
حال با كدام ايدئولوژي و جهانبيني؟ با كدامين توان و قدرت؟ با چه مرامنامه و اساسنامه؟ تشخيـص دشمـن و دشــمنان امامزمان(عج)؟ نوع برخورد با دشمنان امامزمان؟
مشكل اصلي انجمن حجتيه چيست و در كجاست؟
ابتدا بايد تشكيلات انجمن را به لحاظ افرادش به سه دسته تقسيم نمود:
1- رهبري مديريت انجمن با مرحوم حجتالاسلام شيخ محمود تولايي حلبي بود. وي از شاگردان مكتب ميرزا مهدي غروي اصفهاني و عضو هيات ضد فلسفه، ضد عرفان، ضد اجتهاد و نوعي «اخباريگري» و «قشريگري» اما ادعاي بالاي علمي!
2- برخي افراد متدين، مسلمان و معتقد كه يا ميپنداشتند در انجمن براي امام زمان(عج) كار ميكنند يا حداقل فعاليت آنها موجب دستگيري، زندان و... نميشود. (چه در انجمن دين از سياست جدا بود!) و اين گروه پس از پيروزي انقلاب اسلامي عموماً از انجمن جدا شدند و به انقلاب اسلامي پيوستند يا در انشعاب جناب آقاي مهندس مهدي طیب به گروه عبادالصالحون پيوستند.
3- نيروهاي فعال، نوجوان، جوان، مؤمن و معتقد كه از اساس مسأله اطلاعي نداشتند و به دليل مذهبي بودن و در خانواده مذهبي زندگي كردن به انجمن پيوستند. عموماً اين افراد كه اكثريت انجمن را در تهران و شهرستانها تشكيل ميدادند در دوران نهضت (1357-1356) و پس از انقلاب از تشكيلات جدا به انقلاب و نهادهاي انقلاب جذب شدند.
مشكل اساسي انجمن در نگرش، بينش، راه
انجمن علاوه بر مشكل بينش و نگرش در اسلامشناسي، دينشناسي، مباني فهم دين، در عرصه سياسي، دانسته يا نادانسته، آگاهانه يا ناآگاهانه دچار پنج خطا شد كه باعث كژراهي، كجروي، انحراف و انحطاط آن شود:
1- تز جدايي دين از سياست كه در حقيقت اين يك طرح استعماري بود براي سلطه بر جهان اسلام و بيخاصيت نمودن دين.
2- همكاري و همراهي با ساواك، در حد اينكه نگذارند جوانان وارد مبارزات سياسي عليه استبداد و استعمار شوند. خصوصاً با نهضت امام خميني كه بخش اعظم نيروهاي مذهبي در رويارويي با رژيم پهلوي قرار گرفتند و انجمن فريب ساواك را خورد.
3- عدم درك، فهم، شناخت از مقتضيات زمان، نياز نسل جوان، جذب جوانان به سوي ماركسيسم، تروتسكيسم، مائوئيسم، مكاتب غربي يا غربزدگي.
4- عدم شناخت و درك از پديده تشكيلات بهائيت، كه يك جريان استعماري توسط غرب و در پيوند با صهيونيسم بينالمللي بود و در كنار جريان فراماسونري در درون و ردههاي بالاي رژيم حضور داشت. لذا انجمن به جاي مبارزه با اصل و اساس با ردههاي پايين بهائيت آن هم در شكل مباحث كلامي، ادبي، اعتقادي وارد مبارزه شد. از منظر انجمن بهائيت يك فرقه اعتقادي، ديني بود كه مرتد گرديد و مشكل آن در كتب حسينعلي نوري، عباس افندي، ابوالفضل گلپايگاني يا قبل از آن در كتب بابيان و ازليان است! لذا حركتي را كه شروع نمود هم به نفع بهائيان شد كه آنها را به عنوان جريان مذهبي، اگرچه ضاله مضله پذيرفته بودند و هم به نفع ساواك شد كه سرگرمي مناسبي براي جوانان پديد آمده و اين در حالي بود كه بخش قابل توجهي از امراي ارتش، وزراي كابينه، كارگزاران عاليرتبه جزو تشكيلات و در پيوند با فراماسونري و غرب خصوصاً امريكا، انگليس و اسرائيل بودند.
5- عدم توجه و دقت رهبري انجمن نسبت به مواضع مراجع، علما، خطبا، برخي از مدرسين حوزههاي علميه.
اگرچه آقاي حلبي خدمت برخي مراجع ميرفت و گزارش انجمن را يك طرفه ارائه ميداد كه ما با بهائيت مبارزه ميكنيم! جوانان ما عاشق امام زمان(ع) هستند! ما عدهاي از بهائيان را مسلمان كرده ايم! منازل و مراكز آنها را شناسايي نموده! و در حقيقت براي خود مهر تاييد ميگرفتند و اين در حالي بود كه در بيشترين – قريب به اتفاق جلسات انجمن «روحاني» وجود نداشت. آنچه آنها «دكتر» و «مهندس» خطاب ميكردند درس ميدادند و در روند مبارزه روحانيت با استعمار و استبداد (1357-1341) خصوصاً سالهاي (1357-1356) كه اوج مبارزات بود افراد انجمن را از ورود به عرصه مبارزه باز ميداشتند! اين عدم صداقت و صراحت نوعي، انجمن و رهبري آن را در هالهاي از اتمام قرار داد.
مواضع انجمن بعد از پيروزي انقلاب اسلامي
انجمن پس از پيروزي انقلاب اسلامي و از ميان رفتن قدرت بهائيت در درون حكومت و جامعه به جاي حركت در مسير انقلاب، رهبري، نظام و... به حركتهاي غيراصولي، غيرعادي پرداخت. در حالي كه جامعه با امريكا و عوامل غرب خاصه انگليس، اسرائيل و ايالات متحده درگير است بحث كمونيسم، شوروي و... را مطرح ميكند. محتملاً آن را مطرح ميكرد كه غرب را از زير ضربه نجات دهد (همان روش مليون)!
و پس از مدتي طرح مبارزه با اهل سنت به جاي مبارزه با وهابيت! چه در جهان اسلام وحدت سياسي و اشتراك مواضع ضدغربي، ضد صهيونيستي ميان شيعيان و اهلسنت وجود داشته و دارد. آنچه سعي دارد باعث شقاق و شكاف ميان مسلمين شود و وحدت را از ميان بردارد ابتدا وهابيت بود، سپس طالبان و در نهايت القاعده كه هر سه ساخته و پرداخته استعمار غرب و همسو با سياست غربيان در منطقه است كه آتش اختلافات ميان امت اسلامي را به نام اهلسنت آنها برافروزند و...
و نكته ديگر در دوران دفاع مقدس انجمن نه تنها به عنوان يك تشكيلات وارد خدمت و خدمترساني نشد كه در مجالس و محافل سعي نمودند اساس دفاع را و با طرح مسائل و مباحث نادرست و انحراف ذهن جامعه را خدشه دار نمايند و در همين مجالس بود كه عليه انقلاب و نظام مطالبي برخلاف واقعيت و حقيقت مطرح ميكردند.
مدعيان ولايت امام زمان(عج)
از ديگر ادعاهاي انجمن مدافع امام زمان(عج) و منظر ظهور حضرت وليعصر(عج) بودند. با توجه به تفكر حاكم بر انجمن نگرش و بينش موسس و برخي ازمدرسان و معلمان آن ترسيمي كه از امام(عج) ظهور و حكومت امام(عج) ياران مدافعان امام(عج) ارائه ميدادند (چه قبل و يا بعد از انقلاب) در حقيقت با فلسفه، اهداف، رسالت، مقام امام(عج) انطباق نداشته و ندارد و با اين همه ادعا كارنامه علمي 60 ساله انجمن چيست؟ شايد با طرح چند سوال اين مختصر را به پايان رسانيم و در فرصت و زمان ديگر ابعاد قضيه را بررسي و تحليل كنيم مناسبت داشته باشد:
1- انجمن كدام تفسير قرآن شرح نهجالبلاغه شرح و تفسير صحيفه سجاديه و كتب متون را تهيه و ارائه داده است؟
2- انجمن جز چند جزوه ناقص، نارسا كدامين منشوری را در حقيقت اسلام، قرآن، تشيع، امامت منتشر نموده است؟
3- كارهاي علمي، پژوهشي، تحقيقاتي انجمن پيرامون امام زمان(ع) چه به صورت دانشنامه دايرئ المعارف چه بود؟
و اين است كه انجمن نه در مسير اسلامشناسي بود نه هنر دشمن شناسي داشت نه كارنامه درخشان.