به گزارش فرقه نیوز، ماجرایی که در ادامه می خوانید، تجربه ای از برخورد با یکی از شاگردان عرفان کیهانی حلقه که سرسلسله شان محمدعلی طاهری است.
اسدزاده، محمدرضا - مدتی پیش یکی از دوستان قدیمی که خانواده اش هم در عرصه سیاست شهره بود و هم به کسوت تدین و تقید دینی آراسته، به خانه مان آمده بود.
مادرم شروع کرد از برخی دردهای جسمانی گفتن و اینکه به متخصصان فراوانی مراجعه کرده است. دوست مهمانمان ناگهان گفت که شاگرد نزدیک استادی است به نام " محمدعلی طاهری" که دوای همه دردهای انسان را می شناسد. گفت که می تواند با مکتب عرفان کیهانی اش، دردهای هر فرد را آن هم از راه دور شفا بخشد.
دوست قدیمی خانوادگی ما انگارحسب رسالتی که داشت خواست که عزم کرده تا مشکلات جسمانی مادرمان را برطرف نماید. بعد گفت که می رود تا از استادش برای ارتباط با علم کیهانی و مداوای عرفانی اجازه بگیرد.
مدتی بعد دوباره به منزل مان آمد و گفت که تلاش کرده اما ارتباط کیهانی با خانه ما برقرار نمی شود!
پرسیدیم چرا؟ گفت دو دلیل دارد. یکی اینکه مادر ما معلم قران است و اهل دعا. پس اول باید هرچه کتاب دعا و قرآن داریم از خانه خارج کنیم و دیگر این کتاب قرآن عربی را کناربگذاریم و به صوت قرآن هم گوش ندهیم. دلیل هم آورد و گفت: " این کتاب عربی متعلق به عرب است و خداوند متعلق به همه انسانهاست. ما ایرانی هستیم و باید مستقیم با خدا ارتباط برقرار کنیم و این ارتباط نیازی به هرچه از جنس کاغذ و کتاب و کلمه است ندارد" !
بعد گفت :" در مکتب عرفانی ایشان و استادشان - طاهری- حلقه دل انسان مهم است و خدای انسان. نه کاغذ و کتاب و با کمال جسارت پیشنهاد داد که ترجیحا هرچه قرآن و کتاب دعا داریم در حیاط بسوزانیم.
پرسیدیم شرط دیگر این ارتباط عرفانی چیست؟ به چند تابلوی نصب شده در محیط خانه اشاره کرد که همه نام اهل بیت عصمت و طهارت بر آن نوشته شده بودند و گفت: " دوم اینکه این تابلوها را از خانه تان دور کنید. این نام های عربی و قهرمانان عربی هستند که 1400 سال پیش عرب ساخته و مانع ایجاد حلقه ارتباطی انسان با خدا هستند و ...."
بعد قرار شد ما اگر می خواهیم عضو جلسات عرفان حلقه آنها شویم، هر دوره ای 50 هزار تومان هزینه بپردازیم و جمعه صبح ها به خانه آنها در سعادت آباد تهران برویم تا با مکتب استاد محمد علی طاهری آشنا شویم.
مادر ما که از گفته های آن دختر گرامی که ریشه در خانواده ای مذهبی و سیاسی هم داشت متعجب شده بود، نمی دانست چه بگوید.
... و چه عجب آنگاه که حدیث معروف رسول خدا (ص) درگوش هایت می پیچد که:
"زمانی در آخر الزمان بر مردم بیاید که هر کس دین خویش را به سختی حفظ کند . دینداری شان بسان کسی ماند که آتش در دست خود نگه دارد.