پایگاه خبری تحلیلی فرقه نیوز: از سال ۱۳۵۸ قطعنامههایی حقوق بشری علیه ج ا ا صادر میشود به این اتهام که حقوق بهاییان را ضایع میکند. در داخل ایران نیز صداهایی در زمینه حقوق بهاییان شنیده شده است. از نخستین کسانی که به لزوم رعایت حقوق بهاییان تصریح نمود آقای حسینعلی منتظری بود. عماد باقی و فائزه هاشمی از دیگر افراد حامی حقوق بهاییان هستند. نکته جالب این است که در چندسال گذشته مولوی عبدالحمید نیز به این رویکرد پیوسته و از حقوق شهروندی بهاییان دم زده است. اینجانب در این نوشتار میخواهم به این قضیه بپردازم و ابعادی از آن را بکاوم. برای رسیدن به پاسخ فهم چیستی بهاییت ضرورت دارد.
۱- سازمان دین نما
بهاییت یک سازمان سیاسی با جوهرهی فرقهای و تشکیلاتی است. این سازمان بر اساس متون بهایی در پی کسب قدرت سیاسی است چنانکه پیش از انقلاب نیز در این راه گامهای بزرگ و پر شتاب برداشت.در ثانی میدانیم که به مثابه یک گروه فشار و بازوی بسط سیاست پیرامونی اسراییل عمل میکند.
از سوی دیگر سازمان بهاییت و دولت پهلوی را از یک نظر دو روح در یک بدن باید شمرد. از آنجا که بهاییت شریک قدرت، متحد و بازیگر مهمی در تصمیم سازی و تصمیم گیریهای دوره محمدرضا پهلوی بوده است لذا شریک جرایم و خیانتهای آن حکومت هم بوده است؛ بنابراین حتی با یک سازمان پنهان روش و پنهان کار و سازمان یافته متکی به شیوههای نرم مواجهیم که در صددکودتای خزنده بوده است. چنانکه مصداق روشن این خصیصه سازمان یادشده را در دولت محمدرضا پهلوی به عیان دیدیم.
۲- دولت پنهان
سقوط رژیم پهلوی، سقوط یک دولت دیگر هم بود. دولت پنهان و پیچیدهی قدرتمندی که در بطن حاکمیت پهلوی پدید آمد، رشد کرد، ریشه دواند و عمدهی قدرت را در دست داشت. آن دولت پنهان از آن سازمان بهاییت بود. چنانچه حسین فردوست میگوید بهاییت پس از سال ۱۳۳۲ سه برابر رشد و به قدرتی افسانهای دست یافت. وی گفت عبدالکریم ایادی از نظر مردم شاه در سایه ایران بوده است. (ظهور و سقوط پهلوی) از اینرو و با توجه به سیاست پیرامونی (توسعه طلبانه) اسرائیل میتوان گفت با سقوط پهلوی برنامه موفق اسرائیل طی سالهای ۱۳۳۲- ۱۳۵۷- در ایران به شکست انجامید؛ بنابراین زنجه مورههای این سازمان فرقهای و امپراتوری رسانهای غرب را میتوان ناشی از آن شکست شمرد.
۳- هسته سازمانی خانوار
بد نیست روشن کنیم که خانوارهای بهایی از منظر تشکیلات بهایی چه کارکرد و چه وظایفی بر عهده دارند. مطالعه روابط و ضوابط استبدادی و مناسبات آهنین موسوم به «نظم امری» این فرقه نشان میدهد که تمام پیروان بهاییت اعضای تشکیلاتی این سازمان به شمار میروند و خانوارها هستههای تشکیلاتی آنند و از اینرو جز خدمت تشکیلاتی و سیاسی هویت و شانی ندارد؛ بنابراین خانواده بهایی خوشههای پیکره سازمان بهاییت میباشد (نک: سازمان سیاسی بهاییت، دکتر حمیدرضا اسماعیلی) بدین معنا که سازمان مزبور هر عضو خود را به مهرهی شطرنج سیاستهای خویش مبدل نموده است و لذا تفکیک پیروان از سازمان را تا حدود زیادی ناممکن نموده است. پس سخن گفتن از حقوق شهروندان بهایی بدون لحاظ کردن این واقعیت رهزن است.
۴- چرایی شعار حقوق بشری
از دیگر پرسشها میتواند این باشد که مراد کسانی که در باب بهاییت از لزوم رعایت حقوق بشر سخن میگویند چیست؟ با اینکه میدانیم که چسبندگی و بلکه یگانگی پیرو - فرقه در این سازمان در کمتر مسلک و فرقهای دیده میشود، آیا مقصود دفاع از حقوق پیروان این سازمان است یا حقوق خود سازمان؟
به نظر میرسد آنچه بهاییت و محافل حقوق بشری از حقوق بهاییان میگویند در حقیقت هدفی جز واداشتن ج ا ا برای به رسمیت شناختن حقوق بهاییت ندارند. به نظر میرسد اینان پیروان فرقه را فقط به عنوان ابزار در نظر میگیرند.اما در ایران نیز برخی سیاسیون سخنانی دپ پهلو بیان میکنند. برخی از آنان البته از مغالطه جابجایی عنوان بهره میبرند و هرگاه از حقوق بهاییان میگویند احیانا حقوق سازمان بهاییت را در نظر دارند؛ و شکی نیست که ممکن است برخی دیگر هم حقوق شهروندان بهایی ایران را در نظر دارند.
۵- مبانی نظری چرخش
چرخش نگاه گروهها و چهرههایی از جبهه اصلاحات به حقوق بهاییان و بهاییت را باید به چرخش این جبهه به لیبرال دمکراسی و قبول مبانی حقوق بشر لیبرال مربوط دانست. برای نمونه بازتاب عینی رویکرد مزبور را در حوزه سیاست میتوان در نظریه «توسعه سیاسی» دید و چنانکه میدانیم «توسعه سیاسی» راهبرد جبهه اصلاحات بوده است.
دکتر حسین بشیریه که آورنده این نظریه به جبهه اصلاحات است، میگوید توسعه سیاسی به معنای مشارکت همه نیروهای اجتماعی در قدرت است. از اینرو طبعا فرقه بهایی نیز که از نظر او یک نیروی اجتماعی به شمار میرود، میبایست از حقوق مساوی همانند دیگر نیروها برخوردار شود.
۶- چیستی حقوق مورد نزاع
اینک میپرسیم سازمان بهاییت در ج ا ا از چه حقوقی میتواند برخوردار باشد. پاسخ این است که ج ا ا این سازمان را به رسمیت نمیشناسد و طبعا حقوقی برای این سازمان قایل نیست، چون این سازمان سیاسی، اسلام و تشیع را منسوخ اعلام نموده است، ایران، اسلام و هویت ملی ایرانیان را «دگر» خویش میشناسد، خود را جایگزین اسلام قلمداد و آنرا تبلیغ میکند و هدف غایی آن نیز سرنگونی ج ا ا است؛ بنابراین جوهره این سازمان جز براندازی نیست.
متون بهایی هم به کسب قدرت سیاسی و تشکیل دولت بهایی در ایران تصریح دارند. سازمان بهاییت، کشور ایران را موطن و محل تولد بهاییت میشناسند و برای تسخیر آن برنامه دارند.وانگهی از آنجا که سازمان مزبور کارگزار و وابسته به رژیم اشغالگر قدس است و آن رژیم هم به تصرف ایران میاندیشد لذا بهاییت در اجرای این راهبرد از هیچ کوششی دریغ نخواهد ورزید.چنانچه در فتنههای ۱۳۸۸ و مانند آن نیز مشارکت سازمان یافته داشته است همچنانکه در اغتشاشات سال ۱۴۰۱ هم.
۷- حقوق مراعا
با اینکه نمیتوان بهاییان را از سازمان سیاسی بهاییت تفکیک نمود و با اینکه فرقه مزبور برساخته و خادم دشمن اصلی اسلام و ایران یعنی یهود صهیونیست بوده است. اما ج ا ا حقوق متعددی برای شهروندان بهایی قایل است. برحی از آن حقوق به شرح زیر است:
۷-۱- امنیت و آسایش پیروان فرقه را تامین نموده و از حقوق طبیعی محروم شان نکرده است. ضمن اینکه برخی تضییقات صدر انقلاب نیز اینک مرتفع شده است.
۲- ۷- حق اشتعال، مسکن، انتخاب محل سکونت و بسیاری از حقوق دیگر آنان را محترم شمرده است.
۳- ۷- به موجب مفاد اصل ۱۴ قانون اساسی پیروان فرقه مادام که خصومت و از قانون تخلف نورزند، تحت تعقیب قضایی قرار نمیگیرند بلکه از احترام برخوردارند و مسلمانان با آنان با اخلاق حسنه برخورد مینمایند.
۴- ۷- به جز موارد اندک که ناشی از هیجانات انقلاب و یا تحریکات خود بهاییان بوده است، بهاییها صرفا به علت اعتقاد فرقهای تحت پیگرد قضایی و یا مورد انتقاد و آزار مسلمانان قرار نگرفتهاند.
۷-۵- ج ا ا اجازه نداده کسی به نام دفاع از اسلام به اقدامات خودسرانه علیه بهاییان دست زند.
۸- منع تبلیغ بهاییگری
بیتردید هم به موجب قانون و هم به موجب احکام دادگاهها مقابلههایی با زیادهطلبی و اهداف پنهان وآشکار بهاییت در نظر گرفته و اعمال شده است. از اینرو ج ا ا علاوه بر تعقیب قضایی بهاییان مجرم که به موجب قانون انجام میگیرد، تبلیغ بهاییگری را نیز ممنوع شمرده است.
تبلیغ بهاییت جز انتشار خرافه پرستی، جهل و القا و اشاعه گزارههای ضد علمی نیست. سازمان بهاییت نیز مانند تمام فرقهها با شستشوی مغزی و کنترل اذهان از طریق شگردهای اغوا و «اقناع» اهداف خود را پیش میبرد و محقق میسازد. به ویژه اینکه غایت تکاپوهای این سازمان براندازی اسلام و تشیع است که کیان ایران و ج ا ا بدان بستگی دارد؛ بنابراین بدیهی است که تبلیغ نسخ اسلام معنایی جز ابطال مولفه حیاتی ج ا ا ندارد و همانا به معنای اسقاط و ابطال ج ا ا است و طبیعی است که هیچ کشوری جواز اسقاط کیان خود را صادر نمیکند. خوشمزه این است که این فرقه در خود سرزمینهای اشغالی حق تبلیغ ندارد آنگاه حامیانش برای ممنوعیت تبلیغ بهاییگری در ایران اشک تمساح میریزند.
۹- جوهره تروریستی
فرقه بهایی به موجب نصوص بابی و بهایی در صورت کسب قدرت نباید هیچ مسلمانی را زنده باقی گذارند و باید کتب مربوط به ادیان الهی را بسوزانند. افزون بر آن طی دهههای ۲۰ و ۴۰ شمسی هرگاه احساس قدرت کردند از هیچ جنایتی دریغ نکردند.
از جمله جنایات بهاییان کشتن بی رحمانه یک خانواده (دهه ۲۰ شمسی) در ابرقو، حمله به مسجد و اهانت به مسجد در روستای سیسان (دهه ۴۰)، ارعاب و تهدید متبری یداله ثابت راسخ و برنامه ریزی برای متلاشی کردن خانواده وی، (دهه ۴۰)، کشتن و زخمی کردن چند انقلابی در شیراز به دست یک بهایی نظامی به نام فهندژ (سال ۱۳۵۷، دهها مورد چاقوکشی، ضرب و شتم، تخریب مزارع، تهدید جانی و ... علیه مخالفان و منتقدان و یا متبریان)از جمله اتهامات سنگین این فرقه را باید مشارکت، معاونت و مباشرت در انواع جنایات رژیم پهلوی علیه مردم در عهد محمدرضا دانست، چون در تمام ارکان قدرت اعم از ارتش، ساواک، هیات دولت، دربار، سازمان برنامه و ... تصمیم ساز و سیاستگذار بودهاند.
همچنین از دلایل واضح جنگ افروز و صلح ستیزی فرقه مزبور این است که توصیه و تاکید میکند که تشکیل حکومت جهانی واحد باید با خونریری و از طریق یک جنگ جهانگیر محقق شود. (نک: منتخباتی از توقیعات شوقی، صص ۳۰ به بعد)
نویسنده: دکتر محمد رضایی