خبری تحلیلی فرقه نیوز

کد خبر: ۱۸۱۰۸
تاریخ انتشار: 27 شهريور - 1403 13:05

تبیین عملی ولایت فقیه در سیر تدریجی ۵۰۰ ساله‌ی سیره علما

تاریخ معاصر ما حرکت در نفی نظام استبدادی سلطنتی بود که جریان مذهبی به رهبری علما این فضا از بین رفت و علما در راس قرار گرفتند. حتی روشنفکرها هم قبول دارند که استبداد و سلطنت برای ایران بد بود.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی فرقه نیوز دکتر مهدی ابوطالبی در دوره دانش‌افزایی و توانمندسازی طرح تعالی که به‌همت معاونت فرهنگی تبلیغی(مدیریت سیاسی اجتماعی) و مدیریت اساتید و نخبگان این حوزه در محل مدرسه علمیه سلیمانیه برگزار شد، با بیان تبیین انقلاب اسلامی بر اساس سیر تکاملی آن، گفت: دو چالش اصلی ایرانِ در عرصه سیاست داخلی استبداد و استعمار است که در تاریخ معاصر ایران همواره با آن مواجه بوده‌ایم.

عضو هیئت علمی موسسه آموزشی و پژوهی امام خمینی(ره) قم در توضیح سیر استبداد در ایران گفت: نظام‌های استبدادی و موروثی را تا اول انقلاب اسلامی شاهد بودیم. استبداد صوفیانه و استفاده جریان مذهبی از قدرت حاکم در عصر صفویه که ما صفویه را آغاز تاریخ معاصر ایران میدانیم را می‌توانیم آغاز این استبداد در ایران معاصر بدانیم.

ورود علما به عرصه حکومت داری در عصر صفویه

حجت الاسلام دکتر ابوطالبی افزود: صفویه هویت شیعیِ ایران بوده است. صفویه چون خانقاه و مرشد داشتند و مریدانشان غزل باش‌ها بودند و با ولایتی که داشتند به آن‌ها از طرف غزب باش‌ها کمک می‌شود به قدرت می‌رسند. بعد شیعه را مذهب رسمی می‌نامند. روحانیت شیعه در حکومت صفوی رسما وارد حکومت می‌شوند. شیخ الاسلام، صدر، قاضی‌القضات، قاضی العسگر، اوقاف، امامت جمعه و... فرصت‌هایی بود که در اختیار علمای شیعه‌ی اثنا عشری قرار گرفت و باعث توسعه این فرهنگ و گسترش شیعه شد.

وی در ادامه برای تبیین حکومت شاهان صفویه گفت: شاهان صفوی لزوما افراد خوبی نبودند، شیعه بودند ولی برخی ظلم‌هایی داشتند. به رغم این رهبر معظم انقلاب می‌فرمایند این شاهان صفوی حق به گردن مردم ایران در گسترش شیعه داشتند. بعد حکومت ها ایلاتی شد. یعنی ایل هایی آمدند و موروثی حکومت کردند مثل افشاریه، زندیه و قاجاریه. جریان غرب گرا در این زمان از فضای قدرت به نفع جریان غرب گرا استفاده کردند. سومین استبداد، استبداد پهلوی بود که استعماری بوده و به قدرت رسیدنشان توسط غربگرایان انجام شد.

هجوم و نفوذ استعمارگران بر ایران و مقابله‌ی علما با آن‌ها

حجت الاسلام دکتر مهدی ابوطالبی در توضیح چالش دوم سیاست داخلی ایران که موضوع استعمار در تاریخ ایران معاصر بود گفت: استعمار به عنوان عامل بیرونی بر کشور ما تسلط داشته است. در مورد استعمار قدیم؛ هجمه نظامی استعمار در زمان قاجار که روس و انگلیس در شمال و جنوب بودند را شاهد بودیم. سپس استعمار نو را می‌بینیم که دیگر خبری از حمله نظامی نیست، بلکه افراد درون قدرت که همسو با جریان استعمار هستند را بر کشور مسلط می‌کنند. مثلا در هجمه اقتصادی امثال میرزا ملکم خان و... بودند که با نفوذشان در اطراف شاه، قرار داد های استعماری را بر ایران تحمیل می‌کردند.

وی درباره مقابله علما با این قرار دادهای استعماری گفت: در هجمه اقتصادی استعمار(قراردادهای اقتصادی) قراداد ورود تلگراف و... که زمان ناصرالدین شاه هزینه های سنگینی را به ایران تحمیل می‌کرد، ملا علی کنی جلوی آن را گرفت و در نامه‌ای به شاه گفت میرزا سپهسالار که قرارداد را بسته باید قرار داد را لغو و خودش عزل و در ایران هم نباید بماند که در نتیجه ناصرالدین شاه هم تمام شرایط مرحوم کنی را می‌پذیرد. یا قرار داد تنباکو که در زمان قاجار میرزای شیرازی با آن مقابله کرد.

انحرافِ مشروطیت با هدایت انگلیس، برای مقابله با عدالتخانه‌ی اسلامی

معاون سابق پژوهشی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در ادامه‌ی توضیحِ انواع مدل‌های استعماری تحمیل شده بر ایران به هجمه‌های سیاسی استعمار اشاره کرده و افزود: هجمه سیاسی استعمار که نمونه بارز آن نظام مشروطه غربی غربی بود که در دوران مشروطیت بر ایران تحمیل شد و موجب انحراف حرکت علما شد. انگلیس دنبال این بود در زمان مشروطیت مدل را غربی کند و مدل پارلمان غربی در مقابل عدالتخانه که علما پیشنهاد دادند قرار دادند تا نفوذشان در ایران بیشتر شود.

وی افزود: در مشروطیت چیزی بنام مشروطه در ابتدای نهضت نداشتیم. عدالتخانه و شریعت طلبی بود. رهبران نهضت ملاها بودند. این را کسروی میگوید. روی منبر به مردم وعده می‌دادند که اجرای احکام شرع می‌شود. در عرض این حرکت، تحصن سفارت انگلیس را راه انداختند و پارلمان و مشروطه غربی را درخواست کردند. مظفر الدین شاه اولین دستخطش می‌گوید مجلس شورای اسلامی؛ بعد غرب‌گراها اعتراض کردند و شد مجلس شورای ملی! شیخ فضل الله نوری می‌گفت مصوبات مجلس را پنج عالم باید نظارت کنند که علیه قانون اسلام نباشد. اما غربگراها مقابل این مدل بودند. در مدل اسلامی نمایندگان صنفی انتخاب می‌شدند که ازهر صنفی نماینده‌ای در مجلس باشد اما در مقابل این مدل، مشروطه به صورت شهری نمایندگان را وارد مجلس می‌کرد.

استعمار فرانو و ایرانِ سکولار

حجت الاسلام دکتر ابوطالبی در توضیح هجمه دیگری که توسط استعمار بوجود آمد یعنی هجمه فرانو را تبیین کرده و گفت: هجمه بعدی فرهنگی و تمدنی بود که توسط استعمار برای سکولاریزیسیون ایران در دوره پهلوی بوجود آمد.

ابوطالبی افزود: استعمار فرانو با جنگ ترکیبی پیش می‌رود. کودتا، هجمه نظامی، تجزیه طلبی، تهاجم و ناتوی فرهنگی و تمدنی، تحریم اقتصادی و سیاسی، جنگ شناختی و ترکیبی در استعمار فرانو به موازات هم پیش می‌رود.  این استعمار می‌خواهد مردم شما غربی فکر کنند. این مدلِ استعمار بعد از انقلاب اسلام مواجه شده‌ایم.

رویارویی سنت و تجدد و شکل‌گیری جریان ها در ایران

حجت الاسلام دکتر ابوطالب گفت: این جریان استبداد و استعمار باعث شد چند جریان در ایران شکل بگیرد. اول جریان مذهبی در امور سیاسی و اجتماعی بود که می‌گوید مرجع و محوریت مسایل سیاسی-اجتماعی، دین است. مرجع پاسخگویی به سوالات سیاسی اجتماعی را دین می‌دانند.  دوم جریان روشنفکری غربگرا است که از زمان قاجار شکل گرفت و مرجع پاسخگویی را مدل‌ها و نظام‌های غربی در مسایل سیاسی و اجتماعی است و محوریتشان غرب است. این دو جریان از دویست سال پیش در ایران باهم چالش دارند و هنوز هم ادامه دارد و بعد از انقلاب هم این چالش را داریم.

وی افزود: جریان سوم در دوره پهلوی شکل گرفت که جریان التقاطی و روشنفکری دینی بود. مثل بازرگان، سروش، مجتهد شبستری و... که دنبال توجیه دین بر اساس نظریات غربی است. این جریان می‌خواهد ببیند چطور می‌تواند مثلا برای دموکراسی غربی توجیهی در دین پیدا کند؟ یا برای روابط اجتماعی و سگ نگه داری و... توجیه دینی درست کند. یعنی آن نظریه غربی را پذیرفته بعد وارد دین می‌شود برای آن توجیه پیدا کند. می‌گوید ما پروتانیست دینی نیاز داریم! شورای افتائی در لندن تشکیل دادند و دیدند چالش‌هایی در لندن دارند لذا شورا را تشکیل دادند تا برای این‌ها توجیه دینی بسازند و فتواهایی جدید مناسب با فضای غربی ارائه دهند. لذا بازرگان می‌گفت پیامبر و خدا حق حاکمیت ندارند و باید دموکراسی غربی را بپذیریم. حتی احکام شرع را هم با رای مردم بسنجیم. این جریان در دوره پهلوی پر رنگ‌تر شد.

مقابله جریان مذهبی و استبداد؛ سیر تکاملی اعمال ولایت فقها در ایران معاصر

عضو هیئت علمی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در تبیین سیر تکاملی اعمال ولایت فقها در ایران معاصر گفت: اولین مرحله اعمال ولایت فقها در ایران معاصر ذیل سلطنت صفویه شکل گرفت که با دعوت سلاطین صفوی علما وارد سلطنت شدند و جایگاه‌ها را گرفتند. در این زمان علما به ولایت فقیه تصریح کردند مثل نامه شاه طهماسب به محقق کرکی که می‌گوید تو در واقع ولایت داری.

وی در تبیین دومین مرحله‌ی اعمال ولایت فقها افزود: در دوره قاجار علما از حکومت بیرون آمدند، اما اعمال ولایت فقها مستقل از حکومت با رویکرد تعاملی با حکومت انجام می‌شد. همان مناصب که علما زمان صفویه داشتند در زمان قاجار همان کار را انجام می‌دادند و ذیل حکومت نبود. یعنی قضاوت می‌کردند و حکم می‌دادند و مأمور حکومت موظف بود این احکام را اجرا کند. ولی ذیل سلطنت نبود. صدور حکم جهاد و نماز جمعه داشتند ولی همه مستقل بود، در عین حال با حکومت تعامل داشتند .

ابوطالبی افزود: در مرحله سوم علما رویکرد تقابلی هم ایجاد کردند. مثل اشکالاتی که به قرار دادها می‌گرفتند. مثلاً سیدعبدالحسین لاری حکومت مستقل تشکیل داد و اعمال حاکمیت می‌کرد و مرحوم شفتی هم به همین شکل بود. کتاب‌های متعددی در این زمان برای ولایت فقیه داشتند.تشکیل حکومت های محلی بر مبنای ولایت فقیه داشتند. مقابله با اقدامات حکومت بر اساس حکم حکومتی و ولایی انجام می‌دادند. تا رسید به رضا خان که کلا همه چیز را از حوزه گرفت.

حجت الاسلام دکتر ابوطالبی گفت: تصویب اعمال ولایت فقها متفوق بر سلطان در قانون اساسی آخرین مرحله‌ی این سیر بود. با این سیر سلطنت و استبداد از ایران بر چیده شد و محور همه‌ی این فضا علما بودند. تاریخ معاصر ما حرکت در نفی نظام استبدادی سلطنتی بود که جریان مذهبی به رهبری علما این فضا از بین رفت و علما در راس قرار گرفتند. حتی روشنفکرها هم قبول دارند که استبداد و سلطنت برای ایران بد بود.

ابوطالبی گفت: مرحوم نائینی در تنبیه الامه پنج یا شش جا به ولایت فقیه تصریح می‌کند و می‌گوید سلطنت غصب است. می‌گوید حکومت از امور حسبیه است و باید یه فقها برسد. محقق کرکی در رساله نماز جمعه رسما ولایت فقیه را توضیح میدهد و مردم هم همه این را قبول داشتند که ولایت حق فقهاست. آخوندخراسانی در نجف وقتی فساد تقی زاده برایش روشن شد مرتد اعلامش می‌کند و می‌گوید از مجلس اخراجش کنید. یعنی برای خودش ولایت قائل است. از دوره قاجار رسائل متعدد ولایت فقیه نوشته شده و اکثرا ولایت مطلقه را تبیین می‌کنند مثل مرحوم نراقی، نائینی، لاری، شفتی و... در این باره نوشتند و علما نظرا و عملا تبیین ولایت فقیه را در یک سیر تدریجی ۵۰۰ ساله نشان دادند.

مقابله جریان مذهبی در برابر استعمار

حجت الاسلام دکتر مهدی ابوطالبی در توضیح مقابله جریان مذهبی در برابر استعمار گفت: مقابله با هجمه نظامی استعمار با فتاوای جهاد و قیام علما را در طول تاریخ بارها شاهد هستیم. همه قراردادهای استعماری امضای روشنفکران غربی را پای خود داشت. در هر دو جنگ ایران با روس‌ها فتحعلی شاه و شاه عباس آمدند سراغ علما و حکم جهاد خواستند و علما حکم جهاد دادند. قائم مقام فراهانی این احکام جهاد را در کتابی جمع کرده است. در هر دو جنگ روس‌ها را بیرون کردند. هروقت غلبه با سپاه ایران شد پیشنهاد مذاکره دادند و ایلچی که فراماسون و غربگرا بود مسئول مذاکرات شد و قرارداد گلستان را بست.

ابوطالبی افزود: آیت الله بلادی، لاری و... همه به رئیس علی دلواری حکم جهاد دادند که توانست مقابل انگلیس بایستد. ایران مورد هجوم استعمار قرار گرفت ولی هیچ وقت رسما مستعمره نشد و همیشه بخاطر علما با پشتوانه مردم بود. اگر ببینید قیام خیابانی و جنگلی و پسیان هم از همین جنس بودند. تا جاییکه می‌شد مانع مستعمره شدنِ ایران شدند که باعث شد جریان استعمار روی به هجمه اقتصادی آوردند. که اینها هم با مخالفت علما همراه شد. لغو قرارداد روییتر که ملای کنی جلوش را گرفت. نهضت تحریم تنباکو از همین جنس بود.

تولید ملی و تحریم کالاهای خارجی

وی گفت: نهضت تحریم کالاهای خارجی را بعد از نهضت تنباکو شاهد بودیم.  این نهضت ۱۲۰ سال پیش شکل گرفت. مرحوم آخوند، صاحب عروه، مامقانی، شرفیابی و... درباره تحریم کالاهای خارجی حکم دارند. ضرورت تحریم کالای خارجی و استفاده از تولید ملی را علمای اصفهان اعلامیه دادند که برای مثال اسنادی که کاغذش ایرانی نباشد را مهر نمی‌کنیم. صاحب عروه می‌گوید تا می‌توانید تمام اساس خانه‌هایتان ایرانی باشد، درست است که برخی کالای خارجی بهتر است اما همان بدتر را بخرید تا ما دلال کالای خارجی نباشیم. یک کار ایجابی هم شرکت نساجی اسلامیه در ایران بود که مرحوم آقا نجفی آن را ساخت و در اکثر کشورهای اسلامی این شرکت شعبه زد. انگلیس رسما نامه به قاجار زد که این شرکت منافع انگلیس را به خطر می‌ندازد.

شکل‌گیری انقلاب اسلامی

مدیر اسبق مرکز طرح ولایت موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) گفت: مقابله با هجمه فرهنگی تمدنی استعمار منجر به انقلاب اسلامی شد. بازرگان در کتاب انقلاب ایران در دو حرکت دلیل استعفایش از نخست وزیری را می‌گوید که ما اسلام را برای ایران می‌خواستیم امام ایران را برای اسلام می‌خواست. برای امام اسلام اول مهم بود. البته امام قائل بود اگر اسلام پیاده بشود مشکلات ایران هم حل می‌شود ولی امام به ایران متوقف نمی‌شود. اینها مخالف نگاه‌های بازرگان بود. یاران بازرگان نظام دموکراتیک اسلامی می‌خواستند. معیار شرع نیست برای قانون گذاری بلکه رای اکثریت است که این مقابل نگاه امام بود. میشل فوکو در کتاب ایرانی‌ها چه در سر دارند مشاهداتش را می‌نویسد و می‌گوید مردم اسلام را می‌خواهند و حکومت دینی می‌خواهند. این مقابله با هجمه فرهنگی استعمار بود.

ابوطالبی افزود: استعمار فرانو بعد از انقلاب ادامه پیدا کرده است. جریان دینی، جریان غربگرا و جریان التقاطی را هم اکنون هم شاهد هستیم. در دوره صفویه نگاه دینی بود و جریان دینی بود و حدود پنجاه درصدش دینی بود. شیخ بهایی، خوانساری، مجلسی و ... تاثیرگذار بودند و دوره‌های رشد ایران بود. بیمه بیکاری در آن زمان یعنی ۴۰۰ سال پیش، داشتیم. مستشرقان اینها را آورده اند. جلسه نماینده اصناف با شاه را در زمان صفویه داشتیم. معماری، هنر، نهرکشی‌ها در اصفهان توسط شیخ بهایی و ... همه در دوران صفویه است. هرجا این که شاهان از اسلام فاصله گرفتند پس رفت کردند مثل شاه سلطان حسین.

وی در توضیح دوران های تاریخی ایران افزود: دوره قاجار غربگراها آمدند و نفوذ داشتند بدترین قراردادها به ایران تحمیل شد. سپس در دوره پهلوی عملا غربگراها حاکم شدند و مدل می‌دادند که نتیجه‌اش آن شد که بیطرف‌ترین گزارش کتاب‌های غربی‌ها درباره حکومت پهلوی است را ببینید چه از وضعیت این دوران گفته‌اند. کتاب خدا زاده و خود خدا از آقای راجی همه‌اش نقل قول ازاین کتب غربی درباره پهلوی است.

عضو هیئت علمی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره افزود: بعد از انقلاب حکومت دست مذهبی ها افتاد. در مشروطه اول غرب گراها پیروز شدند نتیجه‌اش شد پهلوی، بعد مذهبی‌ها پیروز شدند نتیجه‌اش شد انقلاب اسلامی. منتهی در جمهوری اسلامی دست جریان مذهبی است اما یکی از نقطه ضعف‌هایی که امروز داریم مثل بی عدالتی‌ها یا برخی تصمیمات غیر دینی و ... مشکل ما این است که گاهی بخش کارشناسی و اجرایی در دست جریان التقاطی است. این‌ها غربگرا نیستند مذهبی و با تفکر دینی و متدین هستند ولی التقاطی‌اند. ساختار حکومت و مدل اسلامی است اما در بدنه کارشناسی و اجرایی یک جاهایی دست جریان التقاطی است که علم غربی را پذیرفتند. به اینها نمی‌شود گفت خائن چون قصد خیانت ندارند ولی نگاهشان غربی است. قصد خیانت ندارند نگاهشان این است.

ابوطالبی در پایان گفت: تجربه تاریخی ۵۰۰ ساله ما می‌گوید دولت صفویه آنجا که با نگاه دینی پیشرفت موفق بود. دوره قاجار آنجا که تحت نفوذ غرب گراها بود دوره بدی بود. دوره پهلوی که رسماً غرب گرا بود بدترین دوره بود. دوره جمهوری‌اسلامی حاکمیت اسلامی است بدنه کارشناسی التقاطی داریم جاهایی که انقلابی عمل می‌کنیم خوب است.

مهدی قیاسی کارگرمقدم

ارسال به دوستان
نسخه چاپی
نظرات بینندگان
آخرین اخبار