به گزارش پایگاه
خبری تحلیلی فرقه نیوز، یکی از عالمانی که متصوفه بخصوص فرقه صوفیه ذهبیه، او را به خود
منتسب میکنند شیخ بهایی است.
ایشان در داستانی
طنزگونه به نام گربه و موش بعضی از عقاید متصوفه را به نقد کشیده است.
یکی از این
مسائل، شطحیات صوفیانه است. ایشان در اینباره مینویسد:
گربه گفت: اى
موش! ديگر از صفات ايشان و كشف و كراماتشان چيزى يافتهاى باز بيان كن.
موش گفت: بلى!
چرا كه از بزرگان ايشان در بغداد از كثرت سلوكى كه داشتهاند مرتبهٔ ايشان در عالم
تقرب و وصال بجائى رسيد كه ما فى جبتى سوى الله را گفتهاند.
گربه گفت: ديگر
بيان فرما!
موش گفت: از
بسيارى رنج و تعب و كثرت رياضت و عبادت، گفت: سبحانى ما اعظم شأنى، و اين منزلت را
نيافت جز بصرف عبادت و ايشان از اين قبيل كلمات بسيار گفتهاند.
گربه گفت: اى
موش! خوب كردى كه مرا آگاه ساختى از مرتبهٔ ايشان، پس سهل چيزى مانده كه رتبهٔ
ايشان را بفرعون برسانى زيرا ايشان هم دعوى خدائى كردهاند.
موش گفت: اى
شهريار! شما ايشان را از فرعون كمتر میشماريد؟! فرعون دعوى خدائى كرد، ايشان نيز
كردند، چرا شما بكند چيزها نميرسد؟! مگر ايشان از فرعون كمتر بودند؟ ايشان گفتند
ما اعظم شأنى و ليس فى جببتى سوى الله و انا الحق و امثال اينها، اما فرعون یکمرتبه
گفت: أليس لى ملك مصر و مرتبهى ديگر گفت: انا ربكم الا على، و لكن مشايخ كبار
صوفيه از آن روز كه واصل شدند تا روز وفات میگفتند: سبحانى ما اعظم شأنى، بنا بر
اين رتبه و منزلت مشايخ از فرعون بيشتر است.»
شیخ بهایی،
بزرگان شطحگوی صوفیه همچون بایزید و حلاج را با ادعای ربوبیت فرعون مقایسه کرده
است و آنها را بدتر از فرعون میداند؛ چون فرعون اگر یک بار این ادعا را کرده
است، اهل شطح دائماً این ادعای خود را تکرار میکنند.
منابع: شيخ
بهائى، محمدبنحسين، كليات اشعار و آثار فارسى شيخ بهائى، صفحه ۱۶۳