به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فرقه نیوز، ناسیونالیستها با ادعای ملی گرایی و دلسوزی برای ملت ایران همواره به دنبال جذب مخاطب برای خود بودهاند، اما رویکرد و تناقضات آنها سوالات زیادی را درباره این ادعاها و حقیقت ادعای ملی گرایی ایجاد میکند.
در این راستا بر آن شدیم تا با حجتالاسلام دکتر علی مصلح، امام جمعهٔ بندر ریگ، پژوهشگر نویسنده کتاب و مقالات متعدد در مورد زرتشت و باستانگرایی، در موضوع جریانات مدعی ملیگرایی و انتخاباتهای جمهوری اسلامی ایران مصاحبهای داشته باشیم که در ادامه مشروح آن را میخوانید:
حجت الاسلام مصلح در پاسخ به این سوال که جریانهای مدعی ملیگرایی با چه مبانی فکری دچار این انحراف و تناقض شدهاند که با ادعای ملی گرایی در مقابل منافع ملی فعالیت میکنند و مردم را به عدم انسجام ملی از طریق عدم مشارکت در انتخابات فرامیخوانند، در حالیکه آسیب عدم مشارکت متوجه ملت ایران میشود، گفت:
حرکت واژگونه ملی گرایی در ایران از بدو تولد آن شکل گرفت. به تعبیر رهبر معظم انقلاب روشنفکری در ایران بیمار و معیوب متولد شد. از اولین روشنفکران ایرانی در عصر قاجار ناسیونالیستها و ملی گراها بودند.
وی افزود: اولین ناسیونالیست ایرانی میرزا فتحعلی آخوندزاده بود که برای روسیه تزاری کار میکرد ولی دم از ایرانیت میزد. از آنجایی که ناسیونالیسم از ایدئولوژی های برآمده از غرب هست و برآمده از مکتب اومانیسم بوده، لذا هر دو شاخصه را در خود جای داده و یکی شیفتگی نسبت به مدرنیته غربی و شیفتگی نسبت به مظاهر تجدد غربی و دیگری دین ستیز بودن و اسلام ستیز بودن را در خود دارد.
امام جمعه بندر ریگ گفت: به عبارت دیگر غرب پرستی و اسلام ستیزی دو روی سکه ناسیونالیسم در عهد قاجار است. و این در نسل های دوم (میرزا آقا خان کرمانی) و سوم (حسن تقی زاده) ملی گرایی و ناسیونالیسم در ایران همچنان دنبال شد.
حجتالاسلام علی مصلح در پاسخ به ریشههای جمهوریت در عملکرد ملی گرایان گفت: ملی گرایی در عصر مشروطه توانست جمهور را به صحنه بکشاند ولی چون بنیانش در اندیشههای غربی بود و نتوانست خود را با هویت ایرانی- اسلامی هم سنخ کند، به زودی واژگون شد.
وی در خصوص جایگاه جمهوریت در عصر پهلوی که مدعی ناسیونالیسم بود افزود: در عصر پهلوی هم که اندیشه ناسیونالیسم و ملی گرایی محور تجدد بود ولی ملت در ساختار سیاسی این مملکت جایی نداشتند و سلطنت همچنان ایدئولوژی بنیادین سیاسی در مملکت بود. ادعای ملی گرایی در عصر پهلوی نه بر بنیان حکومت مردم بر مردم بلکه سلطه اجانب به واسطه مهرههای داخلی غرب و تغییر ساختارهای سنتی و ایجاد تجدد غربی به شیوه استبداد و زورمداری بود.
وی در پاسخ به این سوال که چه گواه و شاخصی برای اثبات تناقضِ ادعای ملی گرایی در عصر پهلوی وجود دارد، گفت: گواه پوچ بودن ادعای ملی گرایی در عصر پهلوی بخشیدن خاک ایران به غیر بود. کوههای آرارات در زمان رضاشاه و بحرین در زمان محمدرضا شاه از ایران جدا شد. حذف احزاب و تک حزبی کردن ساختار سیاسی کشور در دوره محمدرضای پهلوی گواه دیگر آن امر است. و به خاک و خون کشیدن ملت انقلابی ایران در صحنههای مختلف دوران انقلاب اسلامی نیز گواه دیگر دروغین بودن ملی گرایی است. در مقابل ملت ایستادند، حتی در دوران دفاع مقدس فعالیت هایی نیز توسط ملی گراهایی همچون بختیار به نمایش درآمد که در مقابل ملت ایران و در کنار صدام ایستادند.
مصلح در تبیین بزرگترین ارمغان جمهوری اسلامی گفت: جمهوریت ارمغان انقلاب اسلامی بود. حکومت ملی و نقش مردم در ساختار سیاسی کشور ارمغان انقلاب اسلامی بود. وفاق ملی و صیانت از خاک میهن ارمغان انقلاب اسلامی بود، اما نه بر بنیاد ملی گرایی. بلکه این بار نیز ناسیونالیسم که داعیهدار منافع ملی است کارآمدی درخوری نداشت و وجه دیگر انقلاب که اسلامیت بود صحنه گردان معضلات بود.
حجتالاسلام مصلح گفت: اسلام انقلابی و حرکت جهادی، سختیِ بیمهری و دشمنی علیه نظام را پوشش میداد و در این میان ناسیونالیسم نقش چندانی نداشت.
علی مصلح در پاسخ به عملکرد جریان ناسیونالیسم در دوران جمهوری اسلامی گفت: در دهه نود که ناسیونالیسم باستانگرا به اوج خود در دوران انقلاب اسلامی رسید، در تقابل با وفاق ملی برخاست و جز اختلاف افکنی و شعارهای هنجار شکنانه علیه اسلامیت نظام ثمرهای در بر نداشت.
وی در پایان افزود: با این تجربه طولانی امروز ملی گرایی باید بپذیرد که راه روشن این ملت از گردونه اسلامیت و جمهوریت میگذرد و برساخت هویتی بیگانه با داشتههای ملت ایران به اسم ملی گرایی نتیجهای معکوس دارد و جمهوریت و اسلامیت تنها راه تعالی آرمان شهر هویت ایرانی-اسلامی است. مردم اساس این حکومتاند و نقش انتخاب گری و نظارت را در تمامی سطوح بر عهده دارند.
پایان/