فرقه نیوز-بخش مسیحیت تبشیری، دیدگاه امروز مسیحیت در نفی شریعت را باید در اندیشهها و سخنان پولس جستجو کرد. در نوشتههای پولس بار دیگر شاهد نظریهپردازیها و تغییرات جدی در این زمینه هستیم. وی در نوشتههای خود در عهد جدید اشاره میکند که شریعت برای افراد گناهکار وضعشده و انسانهای گناهکار از گناه اولیه میبایست آن را رعایت میکردند؛ اما پس از صلیب و پرداختن کفاره گناه توسط عیسی (ع) - عقیده فدا- دیگر نیازی به شریعت نبوده و زمان آن منقضی شده است.[1]
وی علیرغم تکیه عهد عتیق بر شریعت و نیز التزام عیسی (ع) و حواریون و جامعه مسیحی بر شریعت، اعتقاد داشت که با قربانی شدن عیسی (ع) و بر روی صلیب رفتن وی دیگر نیازی به شریعت نبوده و جامعه مسیحی را از انجام شریعت بر حذر داشت. او در حقیقت بر سخنان و شیوه حضرت عیسی (ع) و حواریون و نیز تمامی انبیاء گذشته خط بطلان کشید.
آنچه مشخص است کتاب مقدس و نوشتههای پولس نشان میدهد که تلاش پولس در نفی شریعت قدمبهقدم بوده است و این مسئله با توجه به پایبندی جامعه مسیحی به شریعت امری طبیعی است؛ چراکه بهراحتی نمیشد شریعتی که در ادیان گذشته بوده و عیسی (ع) و حواریون نیز به آن پایبند بود نفی کرد. پولس ابتدا میگفت نیازی به ختنه نیست و غیر یهودیانی که به مسیحیت میگرایند هیچ نیازی به ختنه ندارند.[2] شاید ابتدا تصور میشد که این مسئله تنها یک تخفیف برای نو مسیحیان بود که پولس بر آن تکیه داشت؛ اما وی پا را فراتر نهاد و گفت تمام شریعت و برای تمام اقوام نسخ شده و بازهم پا را فراتر نهاده و گفت اگر به شریعت عمل کنید راه نجاتی نیست.[3]
بنابراین پولس نخستین کسى است که مفهوم آمرزیدگى از راه ایمان، نه از راه اعمال شریعت را مطرح کرد. و او را میبایست نافی شریعت در مسیحیت برشمرد. ویل دورانت می نوید: «پولسِ حواری را غالباً دومین مؤسس مسیحیت لقب داده اند و مسلماً او در این راه جهاد بسیار کرد و فرقه طرفداران اصول و شرایع موسوی را مغلوب ساخت بهطوریکه آنها اهمیت موقع و مقام خود را براثر مساعی پولس از کف دادند ولی اهمیت او بیشتر ازآنجهت است که وی اصول لاهوت و مبادی الوهی خاصی به وجود آورد».[4]
نکته جالبتوجه این بود که این دیدگاهها و نظریهپردازیهای پولس و اختلافات عمیق میان اعتقادات او و آموزههای حضرت عیسی (ع) درباره شریعت و دیگر مسائل الهیاتی باعث جدال و اختلاف عمیق وی با حواریون گردیوآنچه مشخص است او با پطرس و برنابا و حواریون دیگر درزمینهٔ نفی شریعت عیسی اختلاف داشت.[5] و در کتاب مقدس مناقشات او با برخی از حواریون در این زمینه مطالبی نقلشده است.[6]
اما نکتهای تأملبرانگیز در این زمینه وجود دارد و آن این است که چگونه علیرغم تأکید عیسی (ع) و حواریون بر رعایت شریعت؛ مسیحیان تنها به گفتههای پولس معتقد بوده و به آن پایبندند. شخصی که تنها با ادعای مکاشفهای غیرقابل اثبات برای دیگران از کشف حقیقت سخن میگفت! به تعبیر علی الشیخ: " از خلال سخنان آمده، فهميده ميشود كه شريعت زدايي نهتنها از سوي مسيح (ع) به رسميت شناخته نشد، بلكه آن حضرت بر پايبندي به آن اصرار ميكرد و خود نيز فرمانهای آن را انجام ميداد. اين نسبت ناپسند (شريعت زدايي) با آموزههاي پولس آغاز شد و کمکم جاي خود را در جامعه مسيحي پيدا كرد. شگفتآور است كه مسيحيان، درحالیکه خود را مسيحي ميدانند، دستورات او را به كناري زده و يكسره گوش به آواي كسي دارند كه خود از سرسختترين دشمنان مسيح (ع) به شمار ميآمد. از همين رو، برخي از پژوهشگران، بهتر آن ميدانند كه مسيحيان امروز را، پيروان پولس بخوانند و تأكيد ورزند كه مذهب آنان راه «پوليست» بايد گفت؛ زيرا آموزههاي اوست كه يكسره در اينان، آشكار هست." [7]
پی نوشت:
[1] - رومیان 21.24:3
[2] - غلاطیان 11.16:2
[3] - غلاطیان 10:3(۱۰ زیرا جمیع آنانی که از اعمال شریعت هستند، زیر لعنت می باشند زیرا مکتوب است: » ملعون است هر که ثابت نماند در تمام نوشتههای کتاب شریعت تا آنها را بهجا آرد.» ()
[4] - دورانت، ویل، تاریخ تمدن، ترجمۀ حمید عنایت، ج 3، 682 ص
[5] - ((پطرس قطعا در انطاکیه بوده و در انجا با پولس درباره کاربرد شریعت یهودی بحث و مشاجه داشته است)). تاریخ کلیسای کاتولیک. هانس کونگ، ترجمه حسن قنبری، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، 1384 قمص 57
[6] - غلاطیان 11.16:2
[7] - علی الشیخ، تولدی نوص 120
انتهای پیام/