فرقه نیوز، طبق فرموده خداوند در قرآن، ابلیس یکی از جنیان بوده که از فرمان خداوند سرپيچی کرده و به حضرت آدم (علیهالسلام) سجده نكرد؛ به همین دلیل از درگاه الهی راندهشده و مستحق عذاب و لعن خداوند گردید. بعدازاین اتفاق شیطان در پیشگاه خداوند قسم یادکرد که انسانها را نیز به ورطه عصیان بکشاند؛ و خداوند هم به او تا روز معلوم، به او مهلت داد. به همین خاطر است که در قرآن مجید او بهعنوان موجودی اغواگر و فریبکار معرفیشده و انسان نیز از پیروی او بر حذر داشته شده است.
بهراستی شیطانی که دارای این خصوصیات است، چگونه میتواند در معنویتهای کاذب و انحرافی مورد تائید و حتی بالاتر از آن مورد تعریف و تمجید قرار بگیرد؟
نمونه معنویتهایی که به شیطان بهاداده و او را موجه جلوه داده است، عرفان کیهانی که به آن عرفان حلقه نیز گفته میشود، است. بر اساس برخی برداشتها و تحلیلهای سلیقهای و درعینحال انحرافی سرکرده این عرفان، شیطان موجودی موجّه و حتی مظلوم معرفیشده است.[1]
برخی از دیدگاههای سرکرده فرقه حلقه، درباره شیطان
در فرقه حلقه گفته میشود، چون خداوند به شیطان امر کرده بود که به غیر خدا سجده نکند، به همین خاطر شیطان به آدم (علیهالسلام) سجده نکرد! طاهری دراینباره میگوید:«خداوند به ابلیس مأموریت داد که بهفرمان سجده برآمد اعتنا نکند و او نیز این مأموریت را پذیرفت... بنابراین تبعیت نکردن از فرمان سجده در ظاهر نافرمانی است و اگر نافرمانی نبود، تضادی هم نبود؛ ولی درعینحال، فرمانبرداری است؛ چون خداوند آن را از پیش تعیین کرده است.»[2]
در نقد این سخن باید گفت، هیچ دلیلی در تائید این ادعا وجود ندارد. مطابق این سخن طاهری، شیطان و خدا در حقیقت پشت پرده به دنبال چیز دیگری بودن؛ یعنی مسئله عدم سجده شیطان بر حضرت آدم (علیهالسلام) یک حادثه ساختگی بوده و حقیقت ماجرا چیز دیگری است. آیا طرح چنین مطالب سخنانی، دروغ بستن به خدا نیست؟ یعنی خداوند به بندگان خود در ظاهر دروغ گفته و حقیقت ماجرا بهغیراز چیزی است که در ظاهر اتفاق افتاده است.
2- در این فرقه، شیطان تنها موحد عالم معرفیشده است![3] این آیه از قرآن کریم تضاد حرف طاهری را بهروشنی نشان میدهد؛ «وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَٰٓئِكَةِ ٱسْجُدُوا۟ لِءَادَمَ فَسَجَدُوٓا۟ إِلَّآ إِبْلِيسَ أَبَىٰ وَٱسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ ٱلْكَٰفِرِينَ [بقره/34]؛ و (یاد کن) هنگامی را که به فرشتگان گفتیم: «برای آدم سجده و خضوع کنید!» همگی سجده کردند؛ جز ابلیس که سرباز زد و تکبر ورزید، (و به خاطر نافرمانی و تکبرش) از کافران شد.»
همچنین در قرآن خداوند متعال بهصراحت از او با عنوان کافر یادکرده است. در قرآن کریم آمده است: «وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَىٰ وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ [بقره/34]؛ و چون فرشتگان را فرمان دادیم که بر آدم سجده کنید، همه سجده کردند مگر شیطان که ابا و تکبّر ورزید و از فرقه کافران گردید.»
دادن لقب معلم اول به شیطان
طاهری دراینباره میگوید: «شیطان اولین معلم بشر است زیرا او را به درخت علم و آگاهی راهنمایی کرد و از بهشت نادانی و بیخبری بیرون آورد.»[4] درحالیکه این سخن انحرافی طاهری کاملاً در تضاد با آیه قرآن است. خداوند در قرآن کریم «وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقَالَ أَنْبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَٰؤُلَاءِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ [31/بقره]؛ و خدا همه اسماء را به آدم یاد داد، آنگاه حقایق آن اسماء را در نظر فرشتگان پدید آورد و فرمود: اسماء اینان را بیان کنید اگر شما در دعوی خود صادقید.»
همچنین درجایی دیگر میگوید: «ما مدیون شیطان هستیم و ممکن است در یکجایی از زحمات قدردانی هم بکنیم، چون اگر نبود ما نمیدانستیم ارزش کارمان چیست»[5]
بهراستی اینگونه برداشتهای از قرآن و آیات الهی، صرفاً یک برداشت سطحی و عوامانه است؟ یا اینکه حکایت از یک انحراف عمیق و آگاهانه دارد؟ مگر میشود خداوند متعال در ظاهر برای بندگان دستوری بدهد و خودش در پشت پرده، به دنبال هدف دیگری باشد، آیا میتوان به چنین خداوندی اعتماد کرد؟
شیطانی که از عوامل اصلی انحراف انسانها از مسیر مستقیم الهی است، چگونه میتواند در معنویتهای اینچنینی مورد دفاع و تمجید قرار بگیرد؟ واقعاً مسلکهای نوظهور و بیپایه، به دنبال رساندن انسان به قرب الهی و تعالی حقیقی هستند، یا زمینهساز رسوخ شیاطین و اجنه را در زندگی انسانها هستند؟
پینوشت
[1]. جزوه ترم ششم، محمدعلی طاهری، سلسله جزوات عرفان کیهانی، ص 190.
[2]. طاهری محمدعلی، انسان و معرفت، 2011، ارمنستان، گریگور تاتواتسی، ص 219-218.
[3]. کمیته عرفان، فایل تصویری دورههای فرقه حلقه.
[4]. موجودات غیرارگانیک، محمدعلی طاهری، آمریکا، Create Space، ص 15.
[5]. جزوه ترم سوم، محمدعلی طاهری، سلسله جزوات عرفان کیهانی، ص 146.
انتهای پیام/