به گزارش فرقه نیوز؛ احمد شاکرنژاد، عضو هیئت علمی پژوهشکده اخلاق و معنویت پژوهشگاه علوم و
فرهنگ اسلامی به عنوان ارایهدهنده کرسی ترویجی «مفهوم معنویت در عصر پست
مدرن» که۳۰ شهریور ماه در سالن شیخ طبرسی پژوهشکده فرهنگ و معارف
قرآن کریم برگزار شد گفت: ما به عرفانهای نوظهور توجه میکنیم ولی پدیده
فراتر از فعالیت چند جریان است زیرا اتفاقاتی در فرهنگ ما در حال رخ دادن
است و اگر تنها به این فرقهها توجه داشته باشیم از آن ریشه و زیربنا غافل
خواهیم شد و به مصادیق جزیی پرداختهایم.
وی با اشاره به ابهام
واژه معنویت اظهار کرد: این واژه، اصطلاح مستقری در فرهنگ اسلامی و ادبیات
دینی ما نبوده است در حالی که در روانشناسی و ... به وفور از این واژه
استفاده میشود ضمن اینکه قرائتهای مختلفی از دین ارایه میشود که با واژه
معنویت فرآوریهای ماخوذ از سنت را رواج میدهند.
شاکرنژاد با
بیان اینکه معنویت در ادبیات پست مدرن در تقابل دینداری نهادینه است که در
تاریخ سابقه ندارد تصریح کرد: مدعای دوم ما این است که معنویتگرایی جدید
به دنبال موجهسازی ساختارناپذیری دینی است یعنی ما نهادهای دینی را با
دلایل موجه بر نمیتابیم.
نویسنده کتاب الهیات معنویت، تحولات
مفهومی واژه معنویت در ادوار فرهنگ مسیحی با اشاره به معنای معنویت در
غرب اظهار کرد: در سه دهه اخیر دین پژوهان و الهیات دانان تمرکز بیشتری بر
فرقههای نوپدید گذاشته و برخی نیز در قالب پارادایم فرهنگی آن را مطالعه
کردهاند که از جمله می توان به پروژه «کندال» که از منظر فرهنگی به معنویت
پرداخته اشاره کرد.
شاکرنژاد ادامه داد: در صدر مسیحیت برای
اولین بار این واژه را در تقابل با زندگی نفسانی به کار بردهاند اما در
قرون وسطی معنویت در تقابل با مادی گرایی و در دوره مدرن واژه معنویت مساوی
به معناداری زندگی و در تقابل با پوچ گرایی به کار رفته است.
وی
با بیان اینکه در دوره پست مدرن واژه معنویت در تقابل با دینداری نهادینه
قرار گرفته است و معنای آن این است که من آرمانهای معنوی را بدون پابندی
به دینداری نهادینه دنبال می کنم اظهار کرد: در چنین فضایی باید میان
دینداری و معنویت فرق گذاشت.
شاکرنژاد تصریح کرد: معنویت پست
مدرن مولفه های دینداری کلان را قبول نمیکند و اگر چه در ظاهر تقابل کامل
با دینداری نداشته باشد ولی با دینداری رسمی در تقابل است؛ این افراد
معتقدند که دینداری دیگران به درد من نمی خورند و من باید دینداری خودم را
خودم بسازم بنابراین نسبیت گرایی و تکثرگرایی را به رسمیت میشناسد و از
نهادهای رسمی دینی کنارهگیری می کند و دین را تجربه گرا و کاربردی به حساب
میآورد.
این محقق و نویسنده عنوان کرد: اگر کسی دیندار
باشد و تعلق به گفتمان متشرعانه دینداری سنتی داشته باشد؛ معنویت را قبول
دارد ولی دایره دین را وسیعتر می داند ولی همین انسان اگر عرفانی بیاندشید
مانند متصوفه معتقد است که معنویت دایره وسیعتری از دین دارد و هر دو نیز
در تقابل با سکولاریسم هستند اما فرد پست مدرن معتقد است که دین در تقابل
با معنویت است و جهان سکولار نیز در تقابل با معنویت نیست و من می توانم
دینداری داشته باشم که بویی از معنویت نبرده است.
این محقق تصریح
کرد: در سال ۱۹۲۷ نیز تحقیقی صورت گرفته است که نشان میدهد مردم آمریکا
۴۱ درصد دین و معنویت را از هم جدا میدانند اگر چه همپوشانیهایی دارند و
۳۸ درصد معنویت را وسیعتر از دین میدانند و بخش کمی هم دین را وسیعتر از
معنویت می دانند و شش درصد هم دین و معنویت را کاملا از هم جدا میدانند و
تنها دو درصد معتقدند که دین و معنویت با هم یکی هستند و همپوشانی دارند
اگرچه در این آمارها خدشه نیز وارد شده و برخی معتقدند که این آمارها خیلی
هم صادقانه نیستند و گویی آمارسازی نیز در این نوع تحقیقات در آمریکا صورت
گرفته و می گیرد.
شاکرنژاد بیان کرد: در این نوع برداشتها،
معنویت خودآئین، بیقید و آزاد است و ماوراءالطبیعه را ضروری نمی داند ولی
دین، وابسته به جماعت مومنان است و رفتارهای مقید ایجاد میکند و جزمیت
گراست؛ بنابراین با تعبیر ژورنالیستی از این برداشت، دین خشونتطلب،
پدرسالار، قیممآبانه است و خلاقیت انسان را از بین میبرد تا فرد، رشد
شخصیتی پیدا نکند پس منفی است، در حالی که معنویت این کارها را ندارد و
خلاقیت های وجودی انسان را توسعه می دهد لذا مثبت است.
عضو هیئت
علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی عنوان کرد: این افراد یعنی معتقدان به
معنویت مدرن، هستی را مقدس میدانند و به یکپارچگی هستی معتقدند البته نه
آن طور که ما به وحدت وجود اعتقاد داریم؛ میگویند رازی در هستی وجود دارد
نه اینکه قیدی در آن باشد و عالم دیگر نیز قابل اثبات نیست؛ برای این افراد
انرژی مهمتر از روحیه است، به جهان های موازی قائلاند؛ دنیای مادی را
مقدس میدانند.
شاکرنژاد با اشاره به معنویت و نسبت آن با ادیان
ابراهیمی ادامه داد: در معنویتگرایی جدید، راز به جای عالم غیب، تکامل به
جای خلقت است و خدای ادیان ابراهیمی تقبیح و پدرسالار دانسته می شود و
نمادپردازیهای زنانه از خدا محوریت بیشتری می یابد و در چنین نگاهی،
خداوند همیشه درمانگراست بنابراین تعامل و ارتباط با خدا به جای اطاعت و
تسلیم، احساس محوری به جای تکلیف محوری و شعور و فهم به جای فرشته و امام
محوریت، الهام درونی به جای وحی، خوداطاعتی به جای اطاعت از خدا و ...
محوریت مییابد.
این مدرس و محقق دانشگاه با اشاره به ایده های
متدوال در مورد دین عنوان کرد: ذهنگرایی به جای عینگرایی، احساسگرایی به
جای نص گرایی، ساختارشکنی به جای اطاعت و تسلیم و ساختارگرایی همچنین
گزینشی و تلفیقی به جای شریعتگرایی از جمله ایدههای متداول درباره دین
است.
شاکرنژاد با بیان اینکه معنویت گرایی جدید در اشکال مختلف
فرقهای و فرهنگی در حال گسترش است تصریح کرد: شناسایی وجوه مختلف این
پدیده می تواند در درک تمایزات آن با اشکال دینی معنویت گرایی مفید باشد.
وی
تاکید کرد: معنویت سیال به شکل کنونی آن پدیدهای کاملا جدید است و هر چند
گستردگی فراوانی دارد اما به دلیل سیالیت و قابلیت آن برای شکلپذیری در
قالبهای مختلف، کمتر دیده شده و کمتر به پژوهش درآمده است.
شاکرنژاد
تصریح کرد: در دوره معاصر معنویت یک فرقه یا جریان مشخص نیست بلکه یک امر
نامرئی و سیال خصوصا در میان دینداران لیبرال است.
این محقق
عنوان کرد: در دوره پست مدرن غلبه با معنویت سیال است و مهمترین ویژگی آن
نیز مخالفت با دینداری نهادینه و ساختارهای دینی است و از جهت سیر نظریات
در مورد این پدیده، برخی آن را شیطانی میدانند در حالی آن قدر این مقوله
روبه رواج است که ما در تحلیلهای خودمان نیز از این مقوله عقبنشینی کرده و
دنبال توجیهاتی برای آن هستیم.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و
فرهنگ اسلامی تصریح کرد: مفاهیمی که از سوی معنویت پستمدرن ارایه می شود
به دنبال این است که القاء کند دینداری نهادینه شده چیز مزخرفی است.
وی
تاکید کرد: فعالیت ما در مقایسه با نقدی که خود غربی ها بر این مقوله
دارند بسیار کم است مثلا پروژه کندال نقدهای بسیار زیادی در تحقیقات غربی
دارد.
نقد بر مطالبه ارایه دهنده
همچنین حجتالاسلام
والمسلمین مهدی مظاهری سیف، رئیس موسسه علمی فرهنگی بهداشت معنوی گفت:
کاربرد استعاره در زبان دارای کاربرد باز و بی ضابطه نیست به خصوص براساس
نظریه استعاره مفهومی و ادراکی ولی در مطالب ارایه دهنده بحث، بحث روی
معنویت سیال متمرکز است و اغلب استعارهها نابجا استفاده شده است.
وی
با بیان اینکه ابتناء تحلیل بر تحقیقات دیگر کشورها افزود: ما باید
تحقیقات را بومی کنیم تا تحلیل درستی از معنویت داشته باشیم وگرنه بنای
مطالب بر تحقیقات خارج از ایران درد چندانی از ما دوا نخواهد کرد.
مظاهری
سیف بیان کرد: نظام مفهومی استعارهها دلخواه، خودسرانه و قراردادی نیست و
باید به قلمرو ادراکی که استعاره از آن برآمده توجه کنیم.
وی
در نقد مطالب ارایه دهنده با توجه به اینکه مطالب بر مبنای استعارههای
چندلر است بیان کرد: چندلر هر طور که خود مایل است روایت کرده است و
نظریهپرداز را بر عکس قرائت کرده است و استعاره خود را هم بر خیال و شعر و
سوء تفاهم بنیان نهاده است.
مظاهری سیف اظهار کرد: قدمت معنویت
بدون دین بیش از ۱۵۰ سال باز نمیگردد در حالی که چندلر آن را پدیدهای
پست مدرن می داند که کاملا اشتباه است ضمن اینکه وی به دنبال ترویج معنویت
بدون دین از هر راهی است که کاملا هم غیرعلمی است همچنین ادبیات وی دوگانه و
غیرعلمی است.
همچنین وحید سهرابیفر، مترجم مقاله معنویتگرایی
در عصر پسامدرن با تجلیل از ارایهدهنده مطالب گفت: باید معنویت مدرن را در
فضای خود بررسی کرد که ارایهدهنده نیز در همین ریل حرکت کرده است.
وی
با طرح این سؤال که آیا جامعه ما سنتی، مدرن و یا پست مدرن است اظهار کرد:
برخی معتقدند جامعه ما در حال گذار از سنت به مدرنیته است و این سؤال مطرح
است که آیا مدرنیته تنها یک مدل دارد یا اینکه الگوهای مختلفی از مدرنیته
وجود دارد؟ بنابراین در چنین تحقیقاتی باید این مقوله بازتعریف و روشن شود.
سهرابیفر
ادامه داد: ما چارهای نداریم جز اینکه عمیقا به ریشه های مدرنیته
بپردازیم که در چه فضایی شکل گرفت و چه چیزی رخ داده است که برخی حجیت متون
دینی را زیر سؤال میبرند یا چرا مفهوم معنویت تطور پیدا کرده است؛
بنابراین این مقولات باید به درستی کاویده و تحقیق شود.