به گزارش فرقه نیوز؛ فرضیه ای وجود دارد که، ورود و خروج غیرارگانیکها را در کلاسهای حلقه به کلی نفی میکند و فرادرمانی و سایمنتولوژی را صرفا یک وهم بی پایه و اساس دانسته و همهی برونریزی ها را به قدرت ذهن انسان نسبت میدهد.
به گزارش فرقه نیوز_اولین دوره ای که در حلقه برگزار میشود دوره ی فرادرمانی است. اکثرکسانی که از این دوره ها استقبال میکنند را میتوان به چند دسته تقسیم کرد.
دسته ی اول کسانی هستند که بیمار هستند و برای درمان بیماری خود مراجعه میکنند.
دسته ی دوم افرادی هستند که بیمار نیستند ولی در اطرافیان و یا اعضای خانوادهشان کسانی وجود دارند که نیاز به درمان برای آنها، باعث شرکت آنها در این کلاسها میشود. این عده میتوانند شامل گروه پزشکان و کادر درمان بعضی بیمارستانها باشند که به دلیل احساس نیاز به مؤثر بودن در بیماران به دنبال فرادرمانی هستند.
در مواردی هم افرادی که نیاز به جلب توجه و مطرح کردن خود دارند، وارد این کلاسها میشوند.(این یک نیاز درونی روانی است که باید جواب داده شود.)
دسته ی سومی که برای حضور در این کلاسها مشتاق هستند، افراد خرافه گرا و تأثیرپذیری هستند که به راحتی به وسیله ی دیگران تحت تأثیر قرار میگیرند و به شدت تلقین پذیر هستند.
پس میتوان به جرأت مطرح کرد که تنها درصد کمی از افراد به عنوان محقق و با اطلاعات کافی و وافی وارد این جمع میشوند.
با وجود اینکه عنوان "عرفان کیهانی یا عرفان حلقه" به این آموزه ها گذاشته شده است، در مراحل اولیه، نام «فرادرمانی»، "عرفان" را تحت الشعاع خود قرار میدهد و مراجعین در درجه ی اول برای درمانگری یا درمانگیری وارد این کلاسها میشوند. با توصیفاتی که مستر از اتصال و دریافت آگاهی در این کلاسها دارد افراد بیمار تداعی هایی دارند و با روش تمرکز و تلقین به نتایج موقت و به ندرت طولانی مدتی دست مییابند و درمانهایی هم انجام میشود. در کلاسها نمیگویند داروها را کنار بگذارید بلکه در کنار دارو درمانی، اتصال هم میدهند و درمان_ در صورتی که انجام گیرد_ را به خود نسبت میدهند.
در این میان افراد با حضور در این کلاسها و مواجه شدن با آموزههای معرفتی، آن هم از نوعی که بیان میشود، متوجه میشوند که در حلقه ای وارد شده اند که به جز مسائل درمان جسم، خوراک روح هم در اختیارشان قرار داده میشود. چنانچه این افراد از اعتقادات و آگاهیهای لازم دینی برخوردار باشند، در همان مراحل اولیه و چه بسا در چند ساعت اول، متوجه تناقضات و انحرافات این آموزهها با دین مبین اسلام و شریعت و قرآن میشوند.
اما اگر ظرف اعتقاداتشان خالی باشد و یا در دسته ی افرادی باشند که همواره از شریعت و حد و مرزهای تعیین شده در دین بر حلال و حرامها گریزان باشند، از آموزههای این فرقه احساس لذت و نشئگی میکنند.
فرقه ی حلقه با این عنوان که عرفانی عرضه میکند که عقيده و ايمان در آن مطرح نيست و با استفاده از رحمانيت عام الهي است كه حلقه هايش معرفي و بررسي ميشود و انسان شمول است و شامل همه انسانها بلااستثنا هست،(دوره فرادرمانی،12)
باعث تشویق فرد بر ماندن و تداوم حضور در کلاس میشود. این روند ادامه دارد و فرقه ی حلقه از بی اطلاعی و عدم آگاهی افراد کلاس برای القای آگاهی های بی اساس (اگر نخواهیم بگوییم شیطانی که شیطانی نیز هست)،استفاده میکند.
در این قسمت، افراد تلقین پذیر با توصیفاتی که از آگاهیهای حاضرین میشود به دریافت هایی میرسند و آگاهیهای خود را گزارش میکنند. کسانی هم که دریافتی ندارند به طور مداوم در کلاسها حاضر میشوند و به خود فشار میآورند تا آگاهیهایی نظیر آنچه تلقین پذیرها گزارش میدهند داشته باشند و بعضی از آنها که از قدرت تصویرسازی بالایی برخوردارند در این مسیر موفق میشوند و از این حضور احساس رضایت میکنند.
آموزه های دورهها در ابتدای امر تناقضات و انحرافات فاحشی ندارد و افرادی که از دقت و حساسیت بالایی برخوردار نباشند ممکن است متوجه نشوند؛ حتی در بسیاری از موارد موافق و موازی معیارهای اسلامی است و این توافق بیشتر در آن دسته از معیارها است که عوام از آن اطلاع دارند و سینه به سینه و از گذشتگانشان به آنها رسیده است. موضوع وقتی حساس و خطرناک میشود که در دوره های بعد مطالبی مطرح میشود که برگرفته از دین یهود و مسیحیت و بودیسم و مکاتب دیگر است و از آنجا که فرد حاضر در این کلاس از این مباحث اطلاع کافی ندارد، آنها را به گوش جان میشنود و در اعتقادات خود نهادینه میکند.