رمزگشایی از سوم اسفند روز درویش انگلیسی
به گزارش فرقه نیوز_نورعلی تابنده قطب سیاسی صوفیه چندی قبل با نادیده گرفتن عید غدیر و سالروز شاه نعمت الله ولی، مولوی، ابن عربی، شمس تبریزی و دیگر بزرگان صوفیه که همیشه سنگ آن‌ها را به سینه می‌زنند، در یک اقدام خودساخته روز سوم اسفند را روز درویش نامگذاری کرد تا شاهد اثرات تفکرات سیاسی وی در مسائل به اصطلاح عرفانی باشیم.
نام گذاری روز کودتای رضاخان میرپنج به عنوان روز درویش توسط این قطب سیاسی، این فرضیه را قوی‌تر کرد که طی کردن مراحل هفت گانه تصوف فرقه‌ای ظرف چهل روز و به قطبیت رسیدن وی، یک پروژه پیچیده و جهت داری بوده است تا از پتانسیل سیاسی عضو سابق نهضت آزادی و جبهه مرتد ملی در اهداف استراژیک جنگ نرم خود استفاده کند.
روز سوم اسفند که توسط نورعلی تابنده به عنوان روز درویش نامگذاری شد روزی بود که «کودتایی نظامی توسط رضاخان میرپنج» [1] با برنامه‌ریزی «افسر انگلیسی آیرونساید»[2] اجرا شد.
کودتای که توسط روپاه پیر طراحی شد و رضاخان میرپنج به عنوان نفوذی پدر معنوی فرقه‌های ایران به بهترین نحو آن را اجرا کرد تا شاهد خط دهی استعمار در تشکیل رژیم پهلوی باشیم و موفقیت رضاخان پی‌آمد استراتژی حساب شده روباه پیر بدانیم.
دخالت پدر معنوی فرقه‌های ایران در روی کار آمدن رژیم پهلوی به گونه‌ای بود که بعضی از محققین بیان کردند مقامات و کارگزاران انگلیس در ایران هدایت این کودتا را به عهده گرفتن، به نحوی که آگاه کردن مقامات انگلیسی در لندن برای آن‌ها مهم نبوده است «ولی مقامات و کارگزاران انگلیسی حاضر در ایران، نگران از تهدید شوروی و آشوب در کشور، کودتای سوم اسفند را یاری کردند بدون آنکه چندان دربند آگاه کردن مقامات انگلیسی در لندن باشند.» [3]
بدون شک چشم‌پوشی نورعلی تابنده از تمام مناسبت‌های مذهبی و عرفانی و عدم نام گذاری آن‌ها به عنوان روز درویش، بیانگر هدایت و خط دهی روباه پیر در جایگزین کردن مهرهای خود است. مهره‌های که به اسم عرفان وارد بازی پدر معنوی فرقه‌های خودساخته شده‌اند تا ثابت شود نامگذاری سوم اسفند به عنوان روز درویش زایده تفکر سیاسی بوده است.
شباهت عجیب رضاخان و اقطاب صوفیه سیاسی در اختصاص دادن القاب خاص به خود، یکی از خصوصیات مهرهای روباه پیر است. کتب تاریخی بیانگر این موضوع است که «رضاخان در طول زندگی خود القاب مختلفی دریافت کرده» [4] و برای آخرین لقب وی همانند اقطاب صوفیه از لفظ «شاه» [5] استفاده شده است. شباهت دیگر رضاخان با اقطاب فرقه سیاسی صوفیه شارب آن‌ها است! البته نگاهی به اعلامیه 9 ماده‌ای رضاخان بیانگر شباهت‌های بیشتری بین اقطاب فرقه سیاسی صوفیه و سران رژیم پهلوی می‌شویم که مهترین این شباهت وابستگی و حمایت این دو گروه توسط دشمنان اسلام ناب محمدی است.
پی نوشت:
[1]. نیکی آر. کدی: ایران دوره قاجار و برآمدن رضاخان - مهدی حقیقت خواه ص 137.
[2]. همان.
[3]. دکتر باقر عاقلی. روزشمار تاریخ ایران از مشروطه تا انقلاب اسلامی ج1، ص37.
[4]. ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج 2، ص 148.
[5]. همان.
