خبری تحلیلی فرقه نیوز

کد خبر: ۴۷۸۷
تاریخ انتشار: 26 دی - 1394 13:21

نقدی بر کتاب موجودات غیر ارگانیک محمدعلی طاهری / بخش سوم

مهدی سالاری:
به گزارش فرقه نیوز، در ادامه بخش سوم نقد و بررسی کتاب موجودات غیر ارگانیک محمدعلی طاهری سرکرده فرقه جعلی حلقه را میخوانید.
 

در ادامه کتاب موجودات غیر ارگانیک (اجنه)، طاهری به سراغ ویژگی های عمومی این موجودات(گروهA) رفته چنین می نویسد:

«در اکولوژی کیهانی موجودات بی شماری حضور دارند که هرکدام با هدفمندی خاصی در آن قرار گرفته اند. بخشی از این موجودات با شرکت در زنجیره طبیعت و حیات بر روی کره زمین، در زندگی انسان ایفای نقش می کنند و بخشی دیگر در راستای کیفیت زندگی او طراحی و خلق شده اند و هر یک در مسیر کمال وی، وظیفه ای به عهده دارند.»[1]

در نقد این فراز نکاتی قابل ذکر است:

نکته اول

طاهری بر اساس همان علاقه تولید و تبدیل واژه ها، به جای استفاده از واژه «جهان هستی» از واژه «اکولوژی کیهانی» استفاده کرده تا با این کار هم بر رمز و راز مطلب خود بیفزاید و هم ماخطب را گرفتار واژه های کرده از اصل مطلب دور کند.

نکته دوم

طاهری موجودات را به دو بخش تقسیم کرده است که بخشی از آنها در چرخه طبیعت قرار دارند و بخشی از آنها در راستای کیفیت بخشی به زندگی انسان خلق شده اند. حال سوال این است: تفاوت این موجودات با یکدیگر در چیست؟ آیا موجوداتی که در زنجیره طبیعت هستند نمی توانند به زندگی انسان کیفیت بدهند؟ این موجودات چه ویژگی هایی دارند؟ این تقسیم بندی بر اساس چه منطقی صورت گرفته است؟

طبق آیات و روایات اهل بیت علیهم السلام، خداوند هستی را برای انسان خلق کرده است تا در اختیار انسان باشد و انسان را برای خودش خلق کرد تا در اختیار خداوند باشد. تمام موجودات بر اساس هدفمندی خاصی خلق شده اند و تمام آنها در چرخه جهان طبیعت قرار دارند و نمی توان برخی از آنها را از این چرخه خارج کرد و به آنها مأموریت ویژه ای محول کرد. تمام هستی در راستای رشد و کمال انسان خلق شده اند و هیچ استثنایی وجود ندارد.

نکته سوم

طاهری با این تقسیم بندی تلاش کرده است مخاطب را از واقعیت هستی منحرف کرده، در ذهن او جایگاهی برای موجودات غیر ارگانیک ایجاد کند. با این کار او به راحتی خواهد توانست مخاطبانش را قانع کند که موجودات غیر ارگانیک می توانند در زندگی او تأثیر گذاشته و این تأثیرگذاری بر اساس همان مأموریتی است که خداوند به آنها محول کرده است و جزئی از برنامه خلقت عالم است. بعد از این تقسیم بندی مخاطب باور خواهد کرد که وجود این موجودات برای بالا بردن کیفیت زندگی او لازم اند. بنابراین به سراغ آنها خواهد رفت که اگر چنین کند، اولین قدم در راستای اهداف طاهری برداشته است.

طاهری در ادامه ویژگی های عمومی گروه Aمی نویسد:

«انسان قرار است از دل موانع و دام های بسیاری، مسیر کمال را ردیابی و دنبال کند. گروهA جزئی از چیدمان مسیر کمال او به شمار می روند و در این جهت، شرح وظایف معینی برای آنها تعریف شده است.»[2]

اساسا چنین چیزی صحت ندارد و موجودات غیر ارگانیک هیچ نقشی در حرکت انسان به سوی کمال ندارند و اگر انسان خود نخواهد نمی توانند در زندگی او تأثیر گذار باشند. آنگونه که طاهری ادعا کرده است، این موجودات بخشی از این موانع و دام ها هستند. این نیز دروغی بیش نیست، چرا که اولاً صرفا یک ادعا است و هیچ دلیل منطقی و دینی بر صحت آن وجود ندارد. دوماً آنچه در مسیر کمال به انسان کمک می کند، غلبه بر هوای نفس و تمنیات نفسانی است. آن چه مانع رشد و کمال انسان می شود تبعیت کردن از خطوات شیطان و پیروی از هوای نفس است. خداوند در قرآن نیز از آن پرهیز داده است. آنجا که می فرماید:  يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِي السِّلْمِ كَافَّةً وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبينٌ[3]اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، همگان به اطاعت درآييد و پاى به جاى پاى شيطان مگذاريد كه او دشمن آشكار شماست.

و آنجا که می فرماید:‏ إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلاَّ ما رَحِمَ رَبِّي إِنَّ رَبِّي غَفُورٌ رَحيمٌ[4]بدرستی که نفس، آدمى را به بدى فرمان مى‏دهد. مگر پروردگار من ببخشايد، زيرا پروردگار من آمرزنده و مهربان است.

بنابر شواهد قرآنی آنچه در مسیر کمال انسان مانع ایجاد می کند، شیطان(به معانی آن قبلاً اشاره شد) و نفس اماره است. و آنچه طاهری می گوید بی اساس و باطل است.

طاهری رهبر عرفان حلقه در ادامه بحث ویژگی های موجودات غیر ارگانیک(اجنه) این موجودات را معرفی می کند:

«آنها موجوداتی هستند نادیدنی و غیر مادی که قادرند خود را برای هر که بخواهند و در زمینه مساعد قابل رؤیت کنند و به شکلی نیز تغییر قیافه دهند. مانند انسان تولید مثل و مرگ دارند و از عقل و هوشمندی برخوردار هستند. اما مهمترین تفاوت آنها با انسان ها در این است که از امکانات پله عشق بی بهره اند....»[5]

طاهری جن را آن گونه که خود لازم داشته معرفی کرده است، نه آنگونه که هست.

جن موجودی نادیدنی است اما غیر مادی نیست چرا که جن از موجودات این عالم است. اگر این عالم را بشناسیم آنگاه راحت تر درباره جن می توانیم صحبت کنیم.

عالم دنیا، عالم مادّه، عالم ناسوت، عالم طبیعت، عالم مرکّبات و ... : این عالم همان عالمی است که ما هم اکنون در آن زندگی می کنیم. بارزترین مشخّصه ی این عالم، زمان و حرکت است؛ و حرکت یعنی خروج تدریجی جسم از حالت بالقوّه به سوی حالت بالفعل؛ و زمان عبارت است از مقدار حرکت. این عالم از حیث وجودی دارای ضعفترین مرتبه است؛ و زمان و مکان از خصوصیّات ذاتی آن است؛ لذا فرض موجود مادّی بدون زمان بی معنی است. موجودات این عالم دائماً درحال تغییر و به فعلیّت رسیدن و استکمالند و مقصد نهایی موجودات این عالم، عالم مثال(ملکوت سفلی) و عالم عقل(جبروت و ملکوت اعلی) است؛ یعنی موجودات این عالم در اثر حرکت جوهری به سوی مجرّد شدن می روند و در واقع مرگ موجودات مادّی همان لحظه رسیدن آنها به تجرّد برزخی است.

خود این عالم را نیز می توان از وجوه گوناگونی به چندین عالم تقسیم نمود؛ مثل: عالم جانداران و عالم بی جانها؛ و نیز عالم جمادات، عالم نباتات، عالم حیوانات، عالم جنّها، عالم بشری و همچنین عالم رحم و عالم خارج از رحم (در مورد انسان) و... .

موجودات را در يك تقسيم بندي مي توان به موجودات مادي و غير مادي(مجرد) تقسيم كرد. موجودات مادي عالم ماده و جسماني را تشكيل مي دهند و بر آن ها نظام مادي حكم فرماست. اما در مورد اجنه و به تبع آن ابلیس که او نیز جن است، اگر چه آن ها داراي جسم لطيف هستند. اما جزو مجردات نمي باشند. البته روح آن ها مانند انسان مجرد مي باشد. اما در اين نشئه آن ها داراي وجود مادي اند. بنابراین نمی توان جن را موجودی غیر مادی دانست.

ویژگی های جن در قرآن:

كلمه" جن" به معناى نوعى از مخلوقات خداست كه از حواس ما مستورند، و قرآن كريم وجود چنين موجوداتى را تصديق كرده، و در آن باره مطالبى بيان كرده:

اول اينكه: اين نوع از مخلوقات قبل از نوع بشر خلق شده ‏اند.

دوم اينكه: اين نوع مخلوق از جنس آتش خلق شده‏اند، هم چنان كه نوع بشر از جنس خاك خلق شده‏اند، و در اين باب فرموده: «وَ الْجَانَّ خَلَقْناهُ مِنْ قَبْلُ مِنْ نارِ السَّمُومِ»[6]

سوم اينكه: اين نوع از مخلوقات مانند انسان زندگى و مرگ و قيامت دارند، و در اين باب فرموده: «أُولئِكَ الَّذِينَ حَقَّ عَلَيْهِمُ الْقَوْلُ فِي أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ»[7]

و چهارم اينكه: اين نوع از جانداران مانند ساير جانداران نر و ماده و ازدواج و توالد و تكاثر دارند، و در اين باره فرموده: «وَ أَنَّهُ كانَ رِجالٌ مِنَ الْإِنْسِ يَعُوذُونَ بِرِجالٍ مِنَ الْجِنِّ»[8]

پنجم اينكه: اين نوع مانند نوع بشر داراى شعور و اراده است، و علاوه بر اين، كارهايى سريع و اعمالى شاقه را مى‏توانند انجام دهند، كه از نوع بشر ساخته نيست، هم چنان كه در آيات مربوطه به قصص سليمان (ع) و اينكه جن مسخر آن جناب بودند، و نيز در قصه شهر سبا آمده است.

ششم اينكه: جن هم مانند انس مؤمن و كافر دارند، بعضى صالح و بعضى ديگر فاسدند، و در اين باره آيات زير را می خوانيم: «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ»[9]، «إِنَّا سَمِعْنا قُرْآناً عَجَباً يَهْدِي إِلَى الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِهِ

" وَ أَنَّا مِنَّا الْمُسْلِمُونَ وَ مِنَّا الْقاسِطُونَ " وَ أَنَّا مِنَّا الصَّالِحُونَ»[10]

برخی از اوصافی که قرآن از جن آورده است را طاهری نیز به آن اشاره کرده است، اما طاهری به ویژگی اشاره کرده است که دلیلی بر آن وجود ندارد و آن این است که می گوید جن از پله عشق محروم است و دارای احساسات و عواطف نیست، ایثار و فداکاری، مهر و محبت ندارد. این سخن بی اساس است. اگر عشق و محبت و عواطف نبود زاد و ولد معنایی نداشت. حتی حیوانات به همدیگر محبت و عاطفه دارند. اجنه در تمام ویژگی ها مانند انسان هستند. اما نوع احساسات و عواطف، عشق و محبت آنها ممکن است متفاوت با انسان باشد. وقتی موجودی دارای اختیار باشد و قدرت انتخاب هم داشته باشد، چگونه می توان آن موجود را فاقد احساس و عواطف دانست. جن از آن‌جا که رسیدن او به خیر و کمال مطلوب از رهگذر انتخاب آزاد صورت می‌گیرد؛ از این‌رو مجهز به نیروهای متضاد است؛ هم نیروهایی که او را به خیر و سعادت می‌رسانند در او وجود دارد و هم نیروهایی که او را به شر و شقاوت می‌رسانند. اگر جن دارای قوه عقل باشد و از قوه عشق و احساس برخوردار نباشد، موجودی تک ساحتی است که کمال در او معنایی نخواهد داشت. موجودات مختار در قالب تضادها است که رشد می کنند. عقل پیامبر درون است که احساسات و عواطف را کنترل می کند. اگر عواطف و احساساتی نباشد، رشد و کمال مفهومی نخواهد داشت و این بر خلاف خلقت جن است.

یکی از مراتب کمال، غلبه بر شهوات است. اگر شهوت وجود نداشته باشد غلبه کردن بر آن معنا ندارد و رشدی هم صورت نمی گیرد. و از آن جهت که جن هم مانند انسان برای عبادت آفریده شده است[11] و بهشت و جهنمی دارد، پس باید مانند انسان دارای احساسات، عواطف و شهوات باشد. خداوند مهربان است و در مخلوقات خود نیز از این مهربانی قرار داده است. تمام مخلوقات عالم دارای مهربانی و محبت هستند. اگر چه نوع و نحوه محبت و مهربانی آنها با یکدیگر متفاوت است.

آقای طاهری معتقد است اجنه دارای ایثار و فداکاری نیستند، این سخنی باطل است زیرا وقتی حیوانات که بر اساس غریزه عمل می کنند، از ایثار و فداکاری نسبت به همدیگر و سایر موجودات برخوردار هستند، چگونه است که جن با وجود دارا بودن قوه انتخاب و اختیار، از چنین ویژگی محروم باشد!!!      

طاهری بر این اساس جن را در مقابل انسان قرار داده چنین می نویسد:

«بنابراین برخلاف انسان که برای کمال و تحولی عظیم طراحی و آفریده شده است و در مسیر چرخه جهان دوقطبی، به تدریج از وضعیتی بالقوه خارج می شود و به وضعیت بالفعلی می رسد که رفتن به آغوش وحدت است، در طراحی وجودشان تبدیل وضعیت اساسی وجود ندارد و همچون سایر موجودات، فقط می توانند تغییر و تحولات محدودی را در همان چارچوبی که هستند، تجربه کنند.»[12]

در این بخش طاهری بر خلاف آیات قرآن انسان را از جن در مأموریتی که دارد، از هم جدا کرده و تحول عظیم را فقط در انسان منحصر کرده است. این در حالی است که جن نیز مانند انسان بر اساس خلقتش برای تحول خود مأموریتی دارد که باید به آن پایبند باشد. در طراحی و خلقت اجنه نیز تبدیل وضعیت اساسی وجود دارد چرا که آنها نیز باید به سوی کمال حرکت کنند و حرکت در مسیر کمال یعنی تغییر و تحول عظیم. جن مانند سایر موجودات نیست او مانند انسان است اما از جنس دیگری. جن را نمی توان مانند سایر مخلوقات دانست.

طاهری سعی دارد برای اجنه در عالم خلقت وظایفی تعیین کند و به آنها نقشهایی محول نماید. او در ادامه ویژگی های اجنه می نویسد:

«فرایند عقلی آنها به اندازه تصمیم گیری برای انجام وظایفی که در عالم خلقت به عهده دارند، محدود است. در جهان هستی مادی، هر موجودی از شعور برخوردار است، که به آن عقل می گوییم. مورچه هم عقل دارد؛ اما عقل او علاوه بر این عقل زمینه، شامل حیات و برنامه های غریزی است که براساس آن یک زندگی غریزی ثابت دارد.»[13]

در توضیح این مطلب نکاتی باید مورد توجه قرار گیرد.

نکته اول

وظیفه اجنه در عالم خلقت، رفتن به سمت خداوند است و هیچ مأموریت ویژه ای بر عهده آنها نهاده نشده است و فرایند عقلی آنها نیز بر مبنای همان وظیفه است مانند انسان ها.

نکته دوم

تمام موجودات از شعور برخوردار هستند، اما شعور به معنای عقل نیست. ملاصدرا شعور را چنین تعریف کرده است: شعور عبارت است از ادراک بدون استنباط. موجودات درک و شعور دارند اما قدرت استنباط و تحلیل و بررسی ندارند و انسان شعور و درک همراه با استنباط دارد و می تواند تحلیل و بررسی کند. در نتیجه تفاوت انسان با سایر موجودات در این است که موجودات از شعور بدون استنباط برخوردارند و انسان از شعور همراه با استنباط که همان عقل است.

بنابراین نمی توان شعور را همان عقل دانست و بر اساس آن مورچه را صاحب عقل معرفی کرد. غریزه متفاوت از عقل است. از این رو شعور موجودات ربطی به عقل اجنه ندارد و خلط بحثی است که آقای طاهری انجام داده تا از قبل آن عوام فریبی کند.

از دیگر ویژگی های اجنه که طاهری به آن اشاره می کند، ساختار روانی این موجودات است. طاهری معتقد است:

«در گروهA(اجنه) ساختار روان نیز متفاوت از انسان است. روان انسان دو بخش غریزی و عاطفی دارد؛ در حالی که سایر موجودات زنده، تنها از روان غریزی برخوردار هستند. برای مثال اگر غذای یک موش را درون شیشه ای قرار دهیم که مانع از دسترسی او شود، این حیوان پس از تلاش نافرجام برای به دست آوردن آن غذا دچار افسردگی می شود. این واکنش های روانی در حیوانات (اندوه، استرس، اضطراب و ...) که می تواند به آسیب جسمی(بیماری های روان تنی) آنها نیز منجر شود، مربوط به روان نهادی است. گیاهان نیز دارای روان نهادی و واکنش های مربوط به آنها هستند. برای مثال اگر در یک مزرعه، گوسفندان یا گاوها علف های جلویی را بخورند، علف های عقبی تلخ می شوند... اما موجودات غیر ارگانیک(جن) همچون سایر موجودات زنده به غیر از انسان، فاقد این روان عاطفی هستند.»[14]    

نکاتی که در توضیح و نقد این ویژگی می توان بیان کرد به قرار زیر است:

نکته اول

دلیلی بر تفاوت ساختار روان در اجنه با انسان وجود ندارد و نمی توان چنین چیزی را ثابت کرد و صرفاً یک ادعا است. از طرفی قبلا اشاره شد که جن نیز مانند انسان دارای عاطفه و احساس است.

نکته دوم

اگر روان انسان از دو بخش غریزی و عاطفی تشکیل شده است، حیوانات نیز دارای این دو بخش هستند. و این که آقای طاهری ادعا می کند سایر موجودات زنده، فقط از روان غریزی برخوردارند، با طبیعت موجودات زنده سازگاری ندارد، چراکه نمونه های فراوانی از عاطفه حیوانات را می توان در دل طبیعت پیدا کرد.

نکته سوم

   ساختار روان اجنه هیچ ارتباطی با سایر موجودات زنده مانند موش، گاو و گوسفند ندارد. اما می بینیم آقای طاهری برای اثبات حرف خود مبنی بر تفاوت ساختار وران اجنه با انسان، به جای این که از اجنه مثال بیاورد، به سراغ حیوانات رفته و از برخورد و عکس العمل آنها در مقابل غذا، نمونه ارائه می دهد.

اگر موش به غذای درون شیشه دست پیدا نکند و افسرده شود، یا علف های مزرعه اگر خورده نشوند تلخ می شوند، این اتفاق هیچ ارتباطی به اجنه پیدا نمی کند.

نکته چهارم

افسردگی یکی از بیماری های مختص انسان است و اندوه، استرس و اضطراب هیچ کدام در حیوانات پیدا نمی شود. 

برخی دانشمندان بر این باورند که پستانداران در مخابره احساسات سیستم مغزی مشابهی با انسان دارند. البته برخی دیگر از دانشمندان هم وجود چنین ارتباطی را نپذیرفته اند.

اخیراً نتایج تحقیق اولیور برتون، استاد دانشگاه پنسیلوانیا و همکارانش در شماره ماه اکتبر نشریه science منتشر شده که نتایج بررسی های آنها بر روی جوندگان، پستانداران نخستین و ماهی هایی که علاقه شان را به محیط اطراف و هم نوعانشان از دست داده بودند را ارائه نموده است. نشنال جئوگرافی مصاحبه ای در همین رابطه با اولیور برتون انجام داده است. برتون در پاسخ به این سؤال که آیا حیوانات هم افسرده می شوند، چنین گفت: به طور کلی افسردگی بر اساس علائمی تشخیص داده می شوند که همگی بسیار ذهنی و غیر عینی هستند. علائم اصلی مشترک افسردگی شامل احساس گناه، فکر به مرگ و از دست دادن احساس لذت است. از آنجایی که حیوانات قدرت بیان ندارند، حتی اگر احساساتی را تجربه کنند نیز قادر به بیان آن نیستند، بنابراین پاسخ قطعی برای پرسش شما وجود ندارد.[15]

اضطراب و استرس یکی از عواملی بیماری های جسمی است که به آن بیماری های روان تنی می گویند. اختلالات روانی مستقیما در جسم انسان تأثیر گذاشته عوارضی ایجاد می کند. دردهای مزمن کمر، گردن، عضلات، پا و ... مشکلات گوارشی و ... از نمونه های بیماری های روان تنی است. حال سؤال این است: آیا تا کنون حیوانی را دیده اید که از کمر درد یا زخم معده بنالد و به دنبال درمان آن باشد؟ آیا پرنده یا مورچه ای را دیده اید که با عجله و اضطراب کارش را انجام دهد و نگران از دست رفتن وقت و نرسیدن به کارهایش باشد؟ آیا حشراتی را می شناید که طمع ثروت داشته باشند و همواره نگران از دست دادن آن باشند؟ آیا حیوانی را می شناسید که دچار شکست عشقی شده و خود را حلقه آویز کند؟

آقای طاهری ادعا می کند که گیاهان نیز داران روان نهادی هستند و واکنش های مربوط به آن را دارند. اگر بر فرض محال بپذیریم در حیوانات مشکلات روان تنی وجود دارد، در گیاهان چگونه می توان این اتفاق را ردیابی کرد؟ چگونه می توان فهمید علف های جلوی یک مزرعه شیرین است و حیوان آن را می خورد اما علف های آخر مزرعه چون خورده نشده اند تلخ شده اند. آیا می توان چین چیزی را آزمود. چه کسی چنین آزمونی را انجام داده که آقای طاهری چنین ادعایی می کند؟ آیا باید از گوسفند پرسید تو که علف های جلو را خوردی، علف های عقب تر تلخ شدند؟

اگر کسی ادعا کند رنگ گل ها بر اساس نگاهی بینندگان به آنها است. یعنی هیچ گلی به خودی خود رنگ ندارد و بر اثر نگاه ناظر به آن رنگ به خود می گیرد. آیا می توان چنین ادعایی را ثابت یا رد کرد. چنین ادعاهایی که قابلیت آزمون پذیری ندارند را نمی توان مبنای علمی قرار داد و بر اساس آن حکم صادر کرد.

کنار دریا کسی گفت ستاره پلوتون عامل امواج دریا شده است، دیگری از او پرسید این را از کجا می دانی؟ او در پاسخ گفت مگر امواج دریا را نمی بینی.

 

ادامه دارد...

 

 

 

پی نوشت:

[1] . همان ص16.

[2] . همان ص16.

[3] . بقره/208

[4] . یوسف/53

[5] . موجودات غیر ارگانیک ص 16.

[6] . جان را ما قبلا از آتشى سموم آفريده بوديم. (حجر/ 27).

[7]. اينان كسانيند كه همان عذابهايى كه امت‏هاى گذشته جنى و انسى را منقرض كرده بود، برايشان حتمى شده. (احقاف/ 18).

[8] . و اينكه مردانى از انس بودند كه به مردانى از جن پناه مى‏بردند. (جن/ 6).

[9] . من جن و انس راى خلق نكردم مگر براى اينكه مرا عبادت كنند. (ذاريات/ 56).

[10] . جن/1و2و11و14.

[11] . وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ (ذاریات/56)

[12] . موجودات غیرارگانیک، ص17.

[13] . همان.

[14] . موجودات غیر ارگانیک، ص18.

[15] . www.hakimemehr.ir

ارسال به دوستان
نسخه چاپی
نظرات بینندگان
آخرین اخبار