فرقه نیوز - بخش عرفان های نوظهور
پیشینه جادوگری
جادو از جمله عقایدی است که بی تردید در تمامی ادوار تاریخ زندگانی بشرو در همه جوامع مختلف از ابتدا تا به امروز همواره مورد توجه انسان بوده وتقریبا هیچ عصری را نمیتوان از این عقیده خالی دانست.
از زندگی اقوام بدوی در گوشه گوشه جهان، تا به امروز که بشر شیوه جدیدی از زندگی را تجربه می نماید همواره اعتقاد به جادو و استفاده از آن ذهن آدمی را به خود مشغول داشته است. انسانها در طول تاریخ، به دلایل مختلف به آن روی آورده اند تا جایی که پژوهشگران مختلفی که می خواهند در ابعاد مختلف زندگی بشر به کاوش وپژوهش پردازند، نا گزیر خواهند بود تا به مساله جادوگری اشاره نموده وابعاد مختلف آن را مورد بررسی قرار دهند.
جالب ا ست که در طول تاریخ و در تمدن ها و ادیان مختلف باورهای مشابهی می توان یافت. باورهایی از قبیل: خدا وخدایان، قربانی، توتم، تابو، مانا، آنیمیسم، فیتیسیم، اساطیرو...[1] جادو نیز یکی از عناصر مشترک سایر ادیان است که تقریبا در تمامی جوامع، گونه های مختلف از آن یافت می شود. اما جالب است که جادوگری به نوعی ارتباط تنگاتنگی با سایر این عناصر دارد. برای نمونه جغرافیای فکر و خصوصیات فرهنگی انسان ابتدایی با وهم در آمیخته و تمام طبیعت پیرامونش آمیخته به اسرار است. در ذهن بدوی هر چیز بی جان، جاندار است- آنیمیسم- و این مساله بن مایه اصلی پیدایش جادو در نزد اقوام ابتدایی است و به این دلیل است که همه ابعاد زندگی انسان از اشیاء و از عوامل مادی گرفته تا نظام معیشتی دارای خصوصیات جادویی هستند.در واقع از نظر بدوی سحرو جادو هنر نفوذ در ارواح و معاشرت با آنهاست تا با تسکین و طلب شفااز آنهاو جلب محبت وسازش با ارواح، قدرتشان را سلب کند وتحت تسلط خود در آورد.
گره خوردن جادو به دین؛ از جمله مسایلی است که نشانگر عمق توجه ویژه انسانها به جادو می باشد؛ تقریبا از نخستین نمونههای پرستش تا اشکال تکامل یافته ادیان، همه جا جادو با رنگ وطرحهای متفاوت خویش در جلوه گری میباشد.
همچنین آنچه در طرز تفکر و معتقدات افراد ابتدایی جلب توجه می کند در آمیختگی مناسک جادویی و دینی است؛ به عنوان مثال کهنترین شکل آیین نیایش در چین متکی بر جادو بود و استادان تعلیم آن شمنان بودند. [2] در مصر نیز گاهی امیدوار بودند به کمک آنها اوراد، حتی اراده خدایان را نیز می توان تغییر داد وکاهنان بر خدایان نیز حکم می کردند.[3] جالب است که بدانیم در نزد هندوان تمام خدایان ایشان مانند برهمنها، ویشنو، شیوا و دیگران در تحت تاثیر سحر هستند.[4]
پژوهشگران تاریخ وفلسفه علم نیز ، در بررسی منشا علم ودانش، نا گزیر با جادو روبرو میشوند وبسیار درباره منشاء جادویی برخی از دانش ها سخن گفته اند .
هنر نیز در عصر قدیم به شدت به جادو گره خورده است. بی شک موسیقی، رقص، تندیس سازی، آواز، ساختمان سازی، هنر نمایش وشعر و بسیاری چیز های دیگر که با هنر در پیوند است با جادو نیز بی ارتباط نمی باشد. برای نمونه جان ناس درباره نقوش موجود در گوشه های تاریک غارها به قائل بودن به اثر افسون و سحری این نقاشی ها، در نزد مردمان بدوی اشاره می نماید.[5]
ادامه دارد...
مطلب مرتبط:
پی نوشت:
[1] - جان ناس، تاریخ جامع ادیان، ترجمه علی اصغر حکمت، ص12
[2] - -یوسف فضایی، بنیان های اجتماعی ادیان ابتدایی، ص29
[3] - مجتبی دماوندی،جادو در اقوام،ادیانو بازتاب آن در ادب فارسی ، ص74
[4] - علی اکبر،ترابی،نظری در تاریخ ادیان ،46
[5] - جان ناس، تاریخ جامع ادیان، ص8-9