خبری تحلیلی فرقه نیوز

کد خبر: ۳۴۳۹
تاریخ انتشار: 26 دی - 1394 13:21

انرژی­های کیهانی در کابالا چیست و چه نقشی در سلوک معنوی در کابالا دارد؟

یکی از انحرافات سلوکی و معنوی، جایگزین کردن قدرت‌های غیر الهی با خداوند یگانه و هستی بخش است. در بسیاری از جریانات انحرافی، انرژی‌های کیهانی صرف نظر از آفریدگار آن به استقلال لحاظ می‌شوند و هستی بر محور این انرژی‌ها می‌گردد.
انرژی­های کیهانی در کابالا چیست و چه نقشی در سلوک معنوی در کابالا دارد؟

به گزارش فرقه نیوز، سایت بهداشت معنوی در یادداشتی نوشت: یکی از انحرافات سلوکی و معنوی، جایگزین کردن قدرت‌های غیر الهی با خداوند یگانه و هستی بخش است. در بسیاری از جریانات انحرافی، انرژی‌های کیهانی صرف نظر از آفریدگار آن به استقلال لحاظ می‌شوند و هستی بر محور این انرژی‌ها می‌گردد. در این حالت وظیفه سالک را تنها کشف انرژی‌های مزبور و راه‌های استفاده از آن‌ می‌دانند. در این مسلک‌های باطل خدا در غبار است و نه هدف از سلوک خداست و نه راهنمای سلوک و نه نردبان سلوک. یکی از این جریانات انحرافی کابالاست. 

به جرات می‌توان گفت مهم‌ترین منبعی که در کابالا برای نخستین بار به نیروها و انرژی‌های کیهانی و نقش آنها بر سرنوشت انسان و نیز نقش انسان در کنترل آن انرژی‌ها اشاره داشته است، کتاب زوهر می‌باشد. این کتاب که پایۀ کابالا و متن اصلی تصوف یهود است به صورت تفسیری بر کتاب مقدس توسط موسی دلئون قباله گر ای قرن سیزدهم میلادی به رشته تحریر درآمد، اما کابالیست ها این اثر را به شمعون بن یوحای متصوفۀ قرن دوم میلادی نسبت می­دهند. از دیدگاه کابالا، زوهر یک کتاب مذهبی نیست بلکه کتابی است که به رابطۀ بین نیروهای غیبی و تاثیرات آن بر انسان می‌پردازد و سعی دارد رموز کتاب مقدس را آشکار کند (برگ،1989،کابالا، ص326). زوهر کتاب مقدس را تنها روایاتی ساده و کلماتی عادی قلمداد نمی‌کند بلکه هر کلمه از عهد عتیق را حاوی یک راز متعالی می‌داند که اگر به باطن آن بتوان راه یافت، مفهوم والای آن آشکار می‌گردد. یکی از این اسرار، انرژی‌های کیهانی است که با رمزگشایی از تورات می‌توان به وجود آنها پی برد.

به تصریح کابالا، کتاب مقدس تنها نقل داستان نیست؛ بلکه با رمز گشایی از این داستان‌ها می‌توان به رازهای عالم دست یافت و نحوه کنترل رازهای حاکم بر سرنوشت انسان را فرا گرفت (برگ،1991، ص228). تورات آکنده از اشاراتی است که تنها می‌تواند مربوط به انتقال انرژی‌های مثبت و منفی موجود در فضا باشد و زوهر بر اساس تورات به رابطه تنگاتنگ انسان و کیهان اشاره دارد و تاکید می‌کند که انسان‌ها نیز تعیین کنندۀ فعالیت‌های کهکشانی و جهانی هستند(برگ،1989،کابالا، ص332).

 ماهیت این انرژی چیست و آگاهی از آن چه تاثیری بر سرنوشت انسان دارد؟

کابالیست ها راز کشفِ هدف و معنای زندگی را در شناخت نقشۀ کلی خلقت می‌دانند. این شناخت به ایشان می‌آموزد که هدف آفرینش و خلقِ یک مخلوق، سرشار کردن او از لذت نامحدود است!(کو سنگ، بی تا،ص12) این ایده موجب می‌شود تا کابالیست‌ها به تمام قوانین حاکم بر جهان­های  فیزیکی و روحانی به عنوان انرژی‌های مثبت و یا منفی بیندیشند که در جهت ایجاد فضایی در کسب لذت نامحدود برای مخلوقات عمل می‌کند. اگر این انرژی­ها توسط انسان شناخته شود، او قادر خواهد بود سرنوشت خود را اداره کند و زندگی را در غنی‌ترین حالت آن به پیش ببرد. این نیروها نشات گرفته از نیروی اعظم است که می‌تواند روان انسان‌ها را کنترل کند و در عین حال به ایشان اجازۀ پیشرفت در زندگی مادی‌شان را بدهد.(برگ،1989، بازگشت، ص 164) از دیدگاه کابالا منبع عظیم این انرژی کیهانی که توسط استادان کابالا کشف شده است چیزی نیست جز انرژی­های نهفته در درخت زندگی .

درخت حیات یا درخت زندگی در برگیرندۀ تجلیاتی است که از ان سوف خدای نامعین و درک ناشدنی کابالا ساطع شدند و اولین بار در کتاب زوهَرشرح و بسط یافتند. این نیروها که به سفیروت مشهور هستند عبارت‌اند از کِتِر، خوخما، بینا، که بر زمین خاکی ما اشراف ندارند و هفت سفیروت دیگر یعنی حِسد، گَبورا، تیفرت، نِصَح، هود، تیر و ملخوت که نیروهای تاثیر گذار بر اراده و سرنوشت انسان‌ها هستند. مو لف زوهر معتقد است کابالیست‌ها با کنترل نیروهای موجود در درخت زندگی ­می­توانند حتی فعالیت موجودات فوق زمینی را نیز کنترل و هدایت نمایند و به دنبال ایجاد قدرت و اعمال مالکیت بر محیط زیست انسان‌ها باشند (برگ،1991، صص234- 236).

  هفت شکل از این انرژی­ها با هفت سیاره اطراف کرۀ زمین در ارتباط هستند یعنی هفت تجلیِ حسد، گبورا، تیفرت، نصح، هود، تیر و ملخوت، نفوذ و تاثیرات فراوانی بر هفت سیارۀ پیرامون ما دارند. به ترتیب این تجلی­ها بر کیوان، مشتری، مریخ، خورشید، ناهید، تیر و ماه تاثیر گذارند. دست یافتن به این انرژی‌ها از طریق کنترل ذهن صورت می­گیرد و کابالیست‌ها مدعی هستند  هم اکنون این قدرت در اختیار معدودی از آن‌هاست، اما در عصر آکواریوس (دوره آخرالزمان) کل بشریت آن را خواهند آموخت (همان، ص 252). مدیتاسیون کابالیستی، ایشان را قادر می‌سازد تا با این نیروهای کیهانی تماس برقرار کرده و به سطح بالاتری از آگاهی دست یابند. همین که فرد بتواند به هنر مرتبط شدن و یکی شدن با نیروهای کیهانی دست یابد و بر آنها کنترل پیدا کند خواهد توانست سرنوشت خود را کنترل کند (برگ،1989،کابالا، ص281). تلاش کابالیست‌ها برای کشف این انرژی‌ها، ردیابی سرچشمه‌های نیروی کیهانی  عالم است، تا از طریق آن بتوانند به یکی ساختن تناهی و لایتناهی مبادرت ورزید(برگ،1991، ص250).

 

 

پی نوشت:

1.برگ، فیلیپ اس (1989م) بازگشت روح، تناسخ. نیویورک، نشر مرکز تحقیقات علوم کابالا.

2.برگ، فیلیپ اس (1989م) کابالا برای همه. نیویورک، نشر مرکز تحقیقات علوم کابالا، چاپ اول.

3.برگ، فیلیپ اس (1991م) ستاره بینی، ارتباط با ستارگان. نیویورک، نشر مرکز تحقیقات علوم کابالا، چاپ اول.

4.کوسنک، تونی، بی تا، آموزش‌هایی در مورد دانش کابالا. بی جا، بی نا.

 

ارسال به دوستان
نسخه چاپی
نظرات بینندگان
آخرین اخبار