فرقه نیوز-بخش انجمن حجتیه، چهاردهم مهر ماه سال 83 سالروز رحلت عالم وارسته آیت الله حاج میرزا حسنعلی مروارید(ره) است.
این عالم با تقوا و مردمی از بارزترین عالمان دینی مکتب تفکیک بوده که در جریان انقلاب اسلامی همراه با دیگر رهبران این مکتب همچون میرزا جوادآقا تهرانی و آقاشیخ مجتبی قزوینی با امام خمینی(ره) بیعت کرده و ایشان را تا آخرین لحظات همراهی کردند.
صاحبان مکتب تفکیک اگر چه از نظر مبانی فکری، با مبانی فلسفی هدایتگران جریان اصلی انقلاب اسلامی که عمدتاً پیروان حکمت متعالیه بودند اختلاف داشتند، اما در جریان انقلاب، این اختلافات را کنار گذاشته و در راه اسلام در کنار امام به مبارزه علیه طاغوت پرداختند.
یکی از مواردی که انجمن حجتیه به آن دستآویز می شود تا حکومت اسلامی را تضعیف کنند همین اختلاف مبنایی است. لذا در حاشیه رحلت عالم وارسته آیت الله حاج میرزا حسنعلی مروارید(ره) که از بزرگان این مکتب می باشد، به تفاوت های مبنایی این مکتب با یکی از انحرافات انجمن حجتیه، می پردازیم:
مکتب تفکیک و نظریه ولایت فقیه
الف: نظری
بزرگان مکتب تفکیک از آنجا که عمدتاً از فقیهان و اصولیان برجستهی حوزههای علمیه بودهاند، اساسا هیچگونه مخالفت نظری اساسی نه با بنیادهای اندیشهی سیاسی امام و نه با سطوح بیرونی و ظاهری آن نداشتهاند. زیرا از سویی نگاه ویژه و بازخوانی اجتهادی امام از متون و منابع کهن عرفان نظری و فلسفه که بهطورکلی به احیای نقش آموزهها و ارزشهای اسلامی در جهان معاصر انجامید، ربطی به موارد مناقشهی تفکیکیان و اهل فلسه و عرفان نظری نداشت.ثانیا در ساحت روئین نظریهی سیاسی امام که مرتبط با دانش فقه و اصول و تا اندازهای کلام اسلامی و نقش فقها در ادراهی جامعه بود، نگاه ایشان مورد پذیرش قاطبهی فقها بود. برخی اختلافات در این زمینه که در بعضی منابع تاریخ شفاهی و خاطرات، ثبت شده نیز یا به تردید برخی فقها در امکان به ثمر رسیدن نهضت و روش مبارزه برمیگردد و یا به مسئلهی حدود و اختیارات ولی فقیه که هیچیک خدشهای در اصل نظریهی ولایت فقیه وارد نمیسازد.
بنابراین به طور نظری هیچ کدام از فقهای این مکتب با اصل موضوع ولایت فقیه تعارضی نداشته بلکه به آن اعتقاد دارند که حداقل چیزی که در این باره مطرح است اثبات ولایت برای فقهای جامع الشرائط در سه حوزه قضا،فتوا و امور حسبیه می باشد که هیچ فقیه شیعی آن را انکار نکرده است.
ب: عملی
1:مخالفان انقلاب اسلامی
در اینباره میتوان طیفی از چهرهها را با رفتارها و عملکردهای گوناگون در میان تفکیکیان مشاهده کرد. گروهی از آنها که از نظر فکری تحت تأثر فعالیتهای تبلیغی شیخ محمود حلبی و انجمن حجتیه بودند، پیش از انقلاب از فعالیتهای مبارزاتی علیه رژیم شاه و قرار گرفتن در کنار فداکاران نهضت امام خمینی سر باز میزدند. بهانهی آنها این بود که:
الف: خطر اصلی برای اسلام و جامعهی مسلمانان در این زمان بهائیت است.
ب: مبارزه علیه رژیم شاه علیرغم هزینههای زیاد، راه به جایی نمیبرد و بیفایده خواهد بود.
2: موافقان انقلاب اسلامی
اما بیشتر عالمان برجستهی تفکیکی در طول مبارزات نهضت اسلامی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی و همچنین در دوران استقرار جمهوری اسلامی و تثبیت آن، همراهیها و همسوییهای آشکار و پنهان بسیاری از خود نشان دادهاند. برای نمونه شیخ مجتبی قزوینی که در اواسط دههی چهل شمسی به دیدار حق شتافت، تا هنگامی که زنده بود، به حمایت بیدریغ از امام و بهویژه مرجعیت ایشان پرداخت. (عکس شیخ مجتبی قزوینی)
روشن است که پشتیبانی از مرجعیت امام در آن زمان، آنهم از سوی چهرهی شناخته شده و وارستهای چون ایشان، معنایی جز تثبیت و تقویت حرکت بیدارگرانهی امام خمینی (ره) نمیتوانست داشته باشد.
دیگر چهرههای شناخته شدهی این مکتب همچون آیتالله میرزا جوادآقا تهرانی، آیتالله میرزا مهدی نوغانی و آیتالله حسنعلی مرورارید نیز در فعالیتهای مبارزاتی مردم مشارکت داشتهاند. علاوه بر صدور اعلامیههای فراوان انقلابی علیه رژیم در مقاطعی چون تصویب لایحهی انجمنهای ایالتی و ولایتی، فاجعهی فیضیه، و تبعید امام به ترکیه و نیز کمک به خانوادههای زندانیان مسلمان در بند و دستگیری از آنها، دیدارهای تاریخی با حضرت امام در مقاطع حساس مانند آزادی ایشان از حصر رژیم در فروردین 1343ه.ش و نیز در سال 1357 پس از بازگشت ایشان از تبعید به میهن، جلوههایی از همبستگی و همسویی تفکیکیان با مردم و رهبر انقلاب اسلامی است.
پس از انقلاب نیز آیتالله میرزا جواداقای تهرانی با حضور در جبهههای نبرد حق علیه باطل، ارادت خود را به ایمان انقلابی جوانان مدافع میهن اسلامی نشان داد و مردم را به حضور شجاعانه در جبههها به تبعیت از فرمان امام خمینی (ره) دعوت نمود.
همچنین دیدارهای مکرر آیتالله مروارید با رهبر معظم انقلاب اسلامی در مشهد در فاصلهی برگزیده شدن ایشان به رهبری تا هنگام درگذشت آیتالله مروارید و تمجید ایشان از انتخاب مجلس خبرگان رهبری، نمونهی دیگری از همگامی تفکیکیان در فرایند تثبیت نظام جمهوری اسلامی است.
بنابراین در یک ارزیابی کلی و نهایی می توان گفت اندیشوران مکتب تفکیک،با موضوع ولایت فقیه و نظام اسلامی در تعارض نبوده بلکه در بسیاری از موارد،موید آن نیز می باشند. چیزی که انجمن حجتیه آن را پنهان کرده و منافقانه به آن چنگ میزند!!