فرقه نیوز: با مطالعة آثار کوئلیو این حقیقت بهدست میآید که زنانْ بر شخصیت و اندیشة او تأثیر بهسزایی داشتهاند. بنابراین نمیتوان بدون یافتن نقش مؤنث در زندگی وی، به عمق آثار و اندیشة او پِي بُرد، بهطوریکه بنا به اذعان خودش:
در مورد من میتوان از دو موضوع گفتوگو کرد: زنان زندگیام و عنصر مؤنثی که در من وجود دارد؛ زیرا خود را در عین حالْ مرد و زن احساس میکنم.
همچنین درباره اهمیت زنان در زندگیاش، میگوید:
از یک دیدگاه، همة زندگی من از طریق انرژیِ مؤنث و توسط زنان شکل گرفته است.
شخصیتِ اول همة رمانهای او زنانی هستند که دچار انحراف جنسی نیز هستند. بیشترین افرادی که با او همکاری میکنند و آثار او را منتشر میکنند، خانم هستند. تأثیر زنان بر او، به اعتراف خودش، همیشگی و دائمی بوده است که از آن به «تأثیرات مثبت» یاد میکند.
در بیشتر داستانهای کوئلیو، توصیفهای صحنههای مستهجن از روابط جنسی و صحنههای رقص و دعوت به آن، جملات تحریککننده است. او در لابهلای رمانهایش دربارة مباحث منافی عفت نیز سخن میگوید و قهرمانان داستانهایش را از میان افرادی انتخاب میکند که دچار انحرافات جنسی هستند. البته این انحرافات طوری ترسیم شدهاند که گویا هیچ زشتی ندارد و هر فردی ممکن است به آن دچار شود. این در حالی است که بهرهمندی از صفات و فضایلی نظیر عفاف و پاکدامنی، دوری از شهوت و پرهیزکاری را همة ادیان و مذاهب تأیید کردهاند و انسانهای فاقد این ویژگیها، سرزنش شدهاند.
در بحث مؤنث و جایگاه زن، پائولو تا جایی پیش میرود که در همة داستانهایش، برای خداوند، نوعی جنبة مؤنثگونگی مطرح میکند کـه بهنظر میرسد مهمترین منبع در این مورد، کتاب کنار رود پیدرا نشستم و گریستم و بخشهایی از کتاب یازده دقیقه باشد.
در کتاب یازده دقیقه درباره اولین انسانْ مطالبی را از زبان افلاطون میگوید:
انسان نخستین، در واقع دو جنس به هم چسبیده (زن و مرد) بود که یک صورت و دو وجه داشت. خدایان یونانی، بدان حسادت بردند و تصمیم گرفتند بهخاطر قدرت زیادی که این موجود دارد، او را دو نیم کنند. آنها این کار را با صاعقه انجام دادند و از آن به بعد، انسانها دائماً بهدنبال نیمه گمشده خود میگردند. هر مردی به دنبال نیمة خود و هر زنی نیز همینگونه.
جالبآنکه، کوئلیو این اتفاق را «نمادین» نمیداند و معتقد است تا قرن بعد، انسانها به صحیحبودن سخنان او درمورد جنبه زنانـه خداوند پِی خواهند بُرد.
حجت الاسلام سالاری